تجربه اول خبرنگاری من به متفاوتترین شکل ممکن رقم خورد. درست در روز ميلاد پيامبر (ص) در قامت خبرنگار جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان پا به بهترین نقطه شهر، یعنی گلستان شهدای اصفهان گذاشتم؛ گلستان شهدای اصفهان.
به بهانه افتتاحیه سیوپنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، به واکاوی جشنواره مهمترین گونه سینمایی جهان با نقد بر شیوه برنامهریزی و ساختار آکادمیک جشنواره میپردازیم.
سینمای کودک و نوجوان در دوران اوج فعالیت خود در ایران، با دغدغههای تربیتی و فرهنگی همراه بوده است. این سینما پس از یک دوره اوج در دهه 70 به مرور به وضعیتی دچار شد که به گفته کنشگران این عرصه، از مخاطب واقعی خود فاصله گرفته و از ضعف کیفی آثار رنج میبرد.
در عصر ظهور فناوریهای جدید همچون هوش مصنوعی، رویدادهای فرهنگی و هنری بهعنوان وسیلهای برای بقای کنشگری شهروندی محسوب شده و پیامدهای مختلف اقتصادی و فرهنگی را شامل میشوند؛ از جمله ارتقای فرهنگ و هویت ملی، ترویج هنر، ارتقای سطح تفکر و دیدگاه شهروندان.
پس از وقفهای یکساله، جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به خانه فرهنگ و هنر ایران بازگشته است، جنبوجوشی در شهر برپا شده و اصفهانیها خود را برای میزبانی آماده میکنند؛ اما گویی مهمان سرزده آمده است؛ مهمانی که پس از یک هفته بودنش، رهایش میکنند و تا سال آینده سراغی از او نخواهند گرفت.
امشب برای بچههای اصفهانی بهیادماندنی شد. بزرگترها را نمیدانم. کاش باشیم و دستاوردهای این همه هزینه و برووبیا و رنگ و موسیقی و بادکنک و شادی را برای آینده بچههایمان ببینیم.
آیین افتتاحیه سیوپنجمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در حالی برگزار شد که ابتدای ورود به سالن اجلاس تصاویر کودکان شهدای مدافع حرم روی استندها مستقر شده بود؛ همانهایی که پدرانشان رفتند تا ایران، جاوید و سربلند بماند.