نگاهی به دو شیوه تعامل کارگزاران نیکنام با قدرت:

نیکنامی و قدرت، از کوفه تا مصر

در طول تاریخ کارگزارانی بوده‌اند که نام نیکشان جاودان مانده است. در یک دسته‌بندی کلی می‌توان این بزرگان را به دو دسته تقسیم کرد.

تاریخ انتشار: 14:43 - دوشنبه 1402/02/25
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
نیکنامی و قدرت، از کوفه تا مصر

در طول تاریخ کارگزارانی بوده‌اند که نام نیکشان جاودان مانده است. در یک دسته‌بندی کلی می‌توان این بزرگان را به دو دسته تقسیم کرد.

دسته اول کارگزارانی هستند که سعی در تغییر و اصلاح ساختار دارند و در جهت استقرار عدل در تمامی شئون حکمرانی تلاش می‌کنند. بدیهی است که افراد این دسته کسانی هستند که در مقام حاکم قرار دارند و بر امور مسلط هستند و این گونه نیست که در مراتب پایین‌تر تابع قوانین بالادستی باشند.

بهترین نمونه برای این دسته از نیک‌نامان تاریخ، امام علی‌ابن‌ابیطالب است. ایشان حدودا پنج سال زمام امور را در دست داشتند و در رأس حکومت اسلامی بودند. آنچه درباره ایشان روایت شده، اصلاحی مقطعی و جزئی نبوده است. بلکه در این دوران حکومت اسلام با تمام توان سعی در بازگشت به ارزش‌های دوران حکومت رسول‌الله داشته و تمامی اقدامات جنبه‌ای زیرساختی و بنیانی داشته است.

اینجاست که سبب آن نام نیک تنها اقدامات مصلحانه و نیکو نیست؛ بلکه تلاش‌هایی است ساختاری که می‌خواهد کلیت حکومت بر مردم را به سمت خیر و صلاح ببرد. برای استمرار این گونه از جهت‌گیری الهی در عالم قدرت بی‌شک نیازمند آن هستیم که امر حاکمیت در اختیار آن انسان نیک‌نام باشد.

در پایان قضاوت تاریخ درباره این‌گونه حکومت‌ها تنها بیان یک سری اقدامات خوب و شایسته نیست. بلکه اهل معرفت می‌دانند که در دوران حکومت علوی نگاه به انسان و نگاه به قدرت تغییرات اساسی یافت و به دنبال آن عدالت به عنوان هم اساس و هم هدف همواره بنیان حرکت‌های حاکمیت بوده است.

دسته دوم کارگزارانی هستند که سعی دارند در حد توان خود بخش‌هایی از حاکمیت را اصلاح کنند و تا می‌توانند و اجازه می‌یابند، برای برقراری عدالت راهگشایی کنند؛ اما به‌خوبی می‌دانند که تمامی حاکمیت و اختیارات آن در دستان آنان نیست و به محدودیت‌ها آشنا هستند.

در این الگو رأس حاکمیت در اختیار کسانی است که چه بسا حکومتی طاغوتی و غیر الهی دارند و نمی‌توان آن‌ها را مشروع دانست. اما آن کارگزار نیک‌نام، به دلایل مصالح وارد آن نظام حکومتی می‌شود و اگر چه با سایر نفرات فعال آن حیطه تفاوت‌های عمده دارد.

در درجه اول سعی می‌کند به هر حیلتی شده خود را در قدرت حفظ کند و پس از آن به سبب اعتبار و جایگاهی که کسب کرده، به مردم خدمت کند و امور را تا جایی که می‌تواند و اجازه می‌یابد در جهت خیر و خوبی پیش ببرد.

هنگامی که به قرآن رجوع می‌کنیم و به دنبال چنین نام نیکی با این رسم و مرام می‌گردیم بی‌گمان متوجه حضرت یوسف می‌شویم؛ کسی که سال‌ها در کنار عزیز مصر خدمتگزار مردم بود و هنگامی که مورد عنایت فرعون آن زمان مصر قرار گرفت، خود عزیز مصر شد و امور اجرایی را عهده‌دار شد و نام نیکی از خود به یادگار گذاشت.

یوسف نمونه‌ای تاریخی و ماندگار است برای مؤمنان و جوازی برای ایشان که می‌توانند در حکومت طاغوت باشند و خدمت‌رسانی کنند و در عین حال پاک بمانند و از همه مهم‌تر منشأ خدمات بی‌شماری شوند.

حضور یوسف در نظام فرعونی برای قدرت‌خواهی نبوده، بلکه از سر تکلیف و دغدغه او برای نجات بشر است. بی‌گمان او شخصیتی انقلابی به معنای برانداز نیست و در نهایت دگرگونی‌هایش به معنای ساقط‌کردن رژیم فراعنه نبوده است. اما قدم‌هایی برداشته که بدون حضور قدرت هرگز هیچ پیامبری نمی‌توانست در آن مقطع چنان برکاتی را رقم بزند.

این شیوه بعدها کم و بیش در میان شیعیان نیز تکرار شد و تجربه حضور حکومتی مؤمنان شیعه در دستگاه خلافت عباسی تجربه‌ای پرتکرار بوده است. به حدی که در این زمینه نام‌ها فراوان است. تا جایی که ذکر آن‌ها خود یک کتاب شده است.

در کتاب «دولتمردان شیعه در دستگاه خلافت عباسی» نام ایشان آمده است. در این میان شخصیتی مانند علی ابن یقطین و حضورش در حکومت عباسی شهرت بیشتری دارد.

در زمان غیبت نیز نمونه‌های فراوانی از این دست وجود دارد که از برجسته‌ترین ایشان می‌توان به خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد که از مشهورترین و نیک‌نام‌ترین شخصیت‌های اسلامی است.

او توانست در کنار مغولان باشد و بر شخصیت هلاکوخان مغول هم تأثیرات فرهنگی خاص خود را داشته باشد. طبیعتاً رفتار مغولان بر اساس اخلاق و اسلام نبوده است. اما مجاهدت عالمان شیعه مانند خواجه نصیرالدین طوسی توانست برای بسیاری از اصلاحات در آینده راهگشا باشد و در نهایت خدمت بسیار بزرگی به فرهنگ ایرانی داشته باشد. هر‌چند در نگاه نخست هم‌نشینی یک عالِم دینی با حکمرانی خون‌ریز، صورتی نامطلوب داشته باشد.

از این گفتار نتیجه می‌گیریم که گاه برای جاودان‌کردن نامی نیک نیاز به اصلاحات ریشه‌ای و دگرگونی کلی داریم و باید سراغ برقراری حکومت اسلامی رفت و گاه به سبب شرایط ظلم و ظلمت بر امور مستولی شده و حضور کارگزار و‌لو به صورت حداقلی در نقاطی که می‌تواند سبب خیر و برکت شود، لازم است و موجب نام نیک برای او و نزد آیندگان می‌شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

16 + پانزده =