افول هژمونی غرب با دیپلماسی عملگرایانه

نوآوری در دیپلماسی و استفاده از استراتژی‌های جدید می‌تواند آینده روشنی را برای سیاست خارجی کشورها رقم بزند و اثربخشی آن نه صرفا اهداف سیاسی‌اقتصادی دولت‌ها را محقق می‌کند.

افول هژمونی غرب با دیپلماسی عملگرایانه اصفهان زیبا..

به گزارش اصفهان زیبا؛گاهی نوآوری در دیپلماسی و استفاده از استراتژی‌های جدید می‌تواند آینده روشنی را برای سیاست خارجی کشورها رقم بزند و اثربخشی آن نه صرفا اهداف سیاسی‌اقتصادی دولت‌ها را محقق می‌کند، که جامعه جهانی و فضای منطقه‌ای و بین‌المللی را نیز به سمت نوعی نظم و امنیت سوق خواهد داد.

آن‌طور که در مسیر عادی‌سازی روابط ترکیه و سوریه که با میانجیگری ایران و روسیه همراه شد و همچنین احیای روابط ایران و عربستان که نقش چین در آن بسیار پر رنگ بود، جدای از نگرانی غرب در خصوص این اتفاقات، منطقه اما تا اندازه ای چهره بهتری به خود گرفته است و به عقیده برخی تحلیلگران در پس این اتفاقات می‌توان به آینده روشن خاورمیانه با حل برخی چالش‌های منطقه‌ای امیدوار بود.

پس از توافق سه‌جانبه چین، ایران و عربستان در اسفندماه سال گذشته، برگزاری اجلاس چهارجانبه ایران، روسیه، ترکیه و سوریه در 20 اردیبهشت ماه در مسکو نیز معرف نوع دیگری از این دیپلماسی پویا و چندوجهی بود که خروجی آن جدای از حل و فصل موضوعات سیاسی فی‌مابین دمشق و آنکارا، می‌تواند نقشه راهی باشد برای حل دیگر مسائل منطقه‌ای با محوریت تأمین امنیت؛ فضایی بر پایه یک دیپلماسی عملگرایانه و هوشمند که تنها با تعاملات و همکاری‌های گسترده صورت می‌گیرد تا در راستای آن اهداف دو یا چندجانبه سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز محقق شود؛ اقداماتی که می تواند در کاهش قدرت هژمونیک غرب مؤثر واقع شود .

 به نوعی زمینه‌ساز عقب‌گرد آمریکا از منطقه نیز باشد؛ البته در مسیر اجرایی‌شدن این سیاست، برخی دولت‌ها جدای از منافع مشترک با کشورهای منطقه، سیاست فردگرایی را بر جمع‌گرایی ترجیح می‌دهند و نگرانی غرب از توسعه همکاری‌های منطقه‌ای نیز می‌تواند مشکلاتی را در این خصوص ایجاد کند و در نهایت نباید از حضور رژیم صهیونیستی به‌عنوان عنصری تنش‌زا در منطقه و سنگ‌اندای‌های این رژیم غافل شد.

در نتیجه لازم است کـــه اقـدامـات دیپلماتیک بیشتری رخ دهد تا روابط و تعاملات منطقه‌ای بدون حضور قدرت‌های فرامنطقه به اوج خود برسد.از سوی دیگر نباید این نکته را از یاد برد که در استفاده از راهبرد تعمیق همکاری‌های منطقه‌ای که پیش‌شرط اساسی یک سیاست خارجی موفق است، هم‌زمان باید با پیروی از اصل تعادل و تعامل در سیاست خارجی به‌دنبال تقویت و احیای روابط در حوزه بین‌المللی بر پایه تبادلات و تعاملات سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی نیز بود.

تقویت همکاری‌ها منطقه‌ای با هدف تأمین امنیت و حل چالش‌ها

«اصفهان زیبا» در بررسی تأثیر تقویت همکاری‌ها و تعاملات منطقه‌ای بر پایه احیای روابط ایران و عربستان و سوریه و ترکیه با هدف تأمین امنیت و حل چالش‌ها با علی امیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت‌وگو کرد.

به گفته این کارشناس بین‌الملل، نشست‌هایی چون اجلاس چهارجانبه مسکو با حضور ایران، سوریه، ترکیه و سوریه علاوه بر هدف اصلی در حل چالش امنیتی میان دمشق و آنکار، به دلایل و مسائل داخلی و بین‌المللی هر یک از اعضای این نشست نیز برمی‌گردد.

او در توضیح این موضوع می‌گوید: «کشورهای حاضر در این نشست مسکو هم به دلایل داخلی و هم به دلایل بین‌المللی گرد یکدیگر آمدند. دولت سوریه از یک‌طرف به‌دلیل داشتن ضعف دستگاه سیاسی و فضای چندقطبی درونی نیاز دارد خود را در عرصه بین‌المللی به‌عنوان یک دولت مشروع نشان دهد و به‌نوعی نمایش مشروعیت داشته باشد. روسیه نیز تحت فشار تحریم‌های حاصل از جنگ با اوکراین است و در حال حاضرتقویت روابط با کشورهای منطقه را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است. رئیس‌جمهور کنونی ترکیه هم به دلیل انتخابات ریاست جمهوری بسیار تحت‌فشار و نگران نتایج این رقابت است که مبادا مخالفانش از شرایط موجود به ضرر او در انتخابات استفاده کنند.

ایران نیز به خاطر فشارهای آمریکا و سیاستی که غرب در قالب ایجاد یک نوع انزوای سیاسی برای کشورمان در نظر گرفته، با رویکرد تقویت روابط منطقه‌ای قصد این را دارد که به مردم خود نشان دهد بازیگر مؤثری در عرصه بین‌المللی است.

با این توضیحات می‌توان به این نتیجه رسید که هدف تهران، مسکو، دمشق و آنکار بیشتر حل مسائل و مشکلات داخلی است تا منافع جمعی، که این نکته برای ترکیه و سوریه، به‌ویژه ترکیه، بیشتر از ایران و روسیه صدق می‌کند.»

دیپلماسی اعراب در راستای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه

امیدی همچنین با اشاره تغییر موضع کشورهای عربی نسبت به سوریه وابتکارات ریاض در تقویت رابطه با دمشق و دعوت رسمی پادشاه عربستان ازبشار اسد برای حضور در اتحادیه عرب نیز می‌افزاید: «طی روزهای گذشته شاهد بودیم که نماینده‌ای از عربستان برای دعوت مجدد از سوریه به دمشق رفت و دعوت‌نامه مکتوب و رسمی پادشاه عربستان را تقدیم بشار اسد کرد؛ اقدامی دیپلماتیک از سمت عربستان و اتحادیه عرب برای پذیرش مجدد سوریه پس از 12 سال دوری این کشور که نشان از یک سازمان‌دهی منطقه ای در راستای کاهش نقش آمریکا و غرب در منطقه دارد. از سوی دیگر هر کشوری که در تحولات سوریه به نوعی نقش داشته، از تنش‌زدایی و تقویت رابطه دمشق با ترکیه و دیگر کشورهای منطقه خوشحال است.»

او ادامه می دهد: «از سوی دیگر ترکیه نیز با داشتن مشکلاتی که با سوریه بر سر حضور نیروهای نظامی خود در خاک این کشور دارد، به این نتیجه رسیده است که بشار اسد تغییرپذیر نیست و نمی‌تواند امتیازات ویژه‌ای با حضور نیروهای نظامی خود در خاک سوریه کسب کند. به همین خاطر آنکارا تصمیم به تنش‌زدایی با دمشق گرفته است.»به اعتقاد این استاد دانشگاه اصفهان، چهار کشور حاضر در نشست مسکو به نحوی خواستار خارج‌شدن از معضلات منطقه‌ای خود هستند؛ نشستی که بیشتر با قصد و اراده سیاسی ترکیه برگزار شد تا بتوند مشکلاتی که در سوریه دارد را از این طریق رفع کند.

او خاطر نشان می‌کند: «هم ترکیه و هم کشورهای عربی بازیگران اصلی در جنگ سوریه بودند. آن‌ها پس از سال‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید وضع موجود را بپذیرند و حکومت بشار اسد و اقتدار او را بر تمامیت ارضی کشور قبول کرده و محترمانه سوریه را به حضور در نهادهای منطقه ای دعوت کنند. سفر رئیس‌جمهور کشورمان به سوریه نیز در تأیید و تثبیت مجدد دولت بشار اسد و البته سیاست‌های ایران در قبال محور مقاومت انجام شد.»

پایـان جنگ‌ افروزی صهیونیست‌ها با تقویت روابط منطقه ‌ای

این کارشناس بین‌الملل مجموعه عوامل داخلی و بین‌المللی کشورهای منطقه و همچنین تحولات کنونی در خاورمیانه را به تقویت سیاست تنش‌زدایی و نوعی آشتی منطقه‌ای مرتبط می‌داند و از نقش قدرت‌های بزرگ در این شرایط می‌گوید: «معمولا زمانی که یک قدرت بزرگ پشت یک دیپلماسی مبتکرانه با هدف حل مناقشات منطقه ای قرار گیرد، حل چالش‌ها و مشکلات از جهت اجرا پشتوانه بهتری خواهد داشت. همچون احیای روابط ایران و عربستان که با میانجیگری چین و همچنین ترکیه و سوریه که با میزبانی و میانجیگری مسکو صورت گرفت.»

او از تأثیــرات همگـرایی منطقه‌ای بر موقعیت صهیونیست‌ها در منطقه نیز می‌گوید و معتقد است معضل اصلی منطقه، جنگ‌افروزی رژیم صهیونیستی است که با تقویت روابط منطقه به چالش کشیده می شود.
او می‌افزاید: «زمانی که صهیونیست‌ها می‌بینند ترکیه نیز از جبهه مخالفان اسد خارج شده و نوعی تنش‌زدایی میان آن‌ها صورت گرفته است، بسیار تحت‌فشار قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر با ترمیم روابط آنکارا و دمشق ،حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه و نیروسازی و جوسازی آن‌ها در این منطقه هم دچار مشکل می شود؛خصوصا اینکه دولت کنونی عراق نیز طرفدار آمریکا نیست و به‌دنبال حل و فصل مسائل منطقه ای است.»

امیدی در توضیح سیاست منطقه‌ای کشورهای چین و روسیه و نقش بسزای آن‌ها در ترمیم روابط منطقه‌ای نیز عنوان می‌کند: «این دو قدرت عملا از جهت سیاسی چندان منتظر آمریکا نمی مانند. اختلافات عمیق میان آمریکا با روسیه و چین، باعث شده است این دو قدرت تا جایی که می‌توانند برای رقابت با آمریکا در حل مناقشات منطقه‌ای که البته خود نیز ذی‌نفع هستند، مشارکت فعال خواهند داشت؛ اقداماتی که البته از لحاظ سیاسی نوعی نمایش قدرت هم به‌شمار می رود تا به غرب نشان دهد دوره یکه‌تازی و اقتدار آن‌ها به پایان رسیده است.»