گزارشی از فعالیت‌های فرهنگی مسجد نورباران:

نورباران شهر

احمد رجبی متولد 72 کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه صنعتی اصفهان و در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد MBA در دانشگاه تهران است. او اهل اصفهان و محله ۴۲ متری است و کودکی و نوجوانی خود را در مسجد فاطمیه خیابان لاله گذرانده است. با او درباره فعالیت‌های فرهنگی مسجد نورباران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

تاریخ انتشار: 09:56 - شنبه 1402/02/30
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
نورباران شهر

به گزارش اصفهان زیبا؛ احمد رجبی متولد 72 کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه صنعتی اصفهان و در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد MBA در دانشگاه تهران است. او اهل اصفهان و محله ۴۲ متری است و کودکی و نوجوانی خود را در مسجد فاطمیه خیابان لاله گذرانده است. با او درباره فعالیت‌های فرهنگی مسجد نورباران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چرا و از چه زمانی پایتان به مجموعه نورباران باز شده است؟

به دلیل تغییر محل سکونت و علاقه به اردوهای جهادی وارد مجموعه نورباران شدم و از سال ۸۸ فعالیتم را آغاز کردم. در آن زمان دوم دبیرستان بودم. وارد گروه‌های تربیتی شدم و تا امروز در خدمت دوستان هستم.

از پیشینه مسجد نورباران و فعالیت‌های آن بگویید.

مسجد نورباران از قبل انقلاب با حاج‌آقا خادمی حلقه‌های مبارزان تشکیل می‌دادند و فعالیت‌های انقلابی و اقداماتی علیه نظام شاه داشتند. بعد از انقلاب مسجد پایگاهی برای اعزام نیرو به جبهه‌ها بود. شهدایی مثل ردانی‌پور عضو همین پایگاه نورباران بودند و از همین‌جا اعزام شدند.

بعد از جنگ، مسجد فعالیت‌های تبلیغی و برنامه‌های خود را داشت و به مراسمی مانند یادواره شهدا و برنامه‌هایی در سطح استان مشغول بود. در آن زمان حاج‌اصغر جوراب‌دوز فرمانده پایگاه بود.

این مسجد از سال ۸۷ با تأسیس کانون نورباران تا امروز به کارهای تربیتی و فرهنگی مشغول است. از آن زمان گروه‌های تربیتی را راه‌اندازی کرد که سردار نقدی برای طراحی حلقه‌های صالحین در پایگاه‌های بسیج از پایگاه مسجد نورباران بازدید کردند.

از چه سالی فعالیت‌های مسجد نورباران به سمت مردمی‌شدن رفت؟

مجموعه نورباران از سال ۸۷ با راه‌اندازی اردوهای جهادی و به‌خصوص از سال 79 خود را پایگاهی اجتماعی در اصفهان می‌دانست که با هر رویداد اجتماعی در سطح شهر مرکزیتش را حفظ می‌کرد؛ برای مثال، در زلزله کرمانشاه، سیل گلستان و کرونا نورباران مجموعه‌ای بود که علاوه بر جمع‌آوری کمک‌های مردمی و اعزام نیرو، از پایگاه‌های دیگر شهر هم به اینجا مراجعه می‌کردند.

زمینه ‌ساز این تحول و مردمی‌شدن چه کسی بود؟ 

سال ۸۷ سید فرهاد قادریان کانون را تأسیس کردند و مجموعه با فکر و ایده ایشان و حمایت حاج ‌جواد تمیزی‌فر که بعد از آقای‌جوراب‌دوز فرمانده پایگاه شدند، پیش می‌رفت و هنوز هم در حال فعالیت هستند.

چارت تشکیلاتی مجموعه چگونه است؟

ما یک مدیر راهبردی داریم که درحال حاضر آقای‌قادریان هستند، مدیرمسئول، مسئول جلسه‌های محفل، موعود مسئول گروه‌های تربیتی گِرا، قرارگاه جهادی شهید شاهزیدی و مسئولان ستاد.

چه تعداد عضو در مجموعه فعال هستند؟

حدود 80-70 خانواده از قدمای مجموعه، 30 نفر فعالان ستاد و 40 نفر دانش‌آموز از پایه هفتم تا نهم هستند.

میانگین سنی افراد فعال مجموعه چه‌قدر هست؟ آیا در شورای تصمیم‌گیری از جوان‌های دهه 80 دارید؟

میانگین سنی افراد حدودا 30 سال است. امسال تعدادی از دوستان دهه هشتادی که در حال حاضر مخاطب ما هستند، با گذراندن دوره سه‌ساله وارد ستاد مجموعه می‌شوند.

فعالیت‌های مجموعه نورباران به چند بخش تقسیم می‌شود؟

یک مجموعه فالیت‌های تربیتی با عنوان «گِرا» و با شعار «راهت ‌رو پیدا کن» که برای دانش‌آموزان پسر است و از مقطع هفتم شروع می‌شود. شاخه دیگر محفل فرهنگی موعود است که مراسم و هیئت‌ها را برگزار می‌کند. بخش دیگر خود مسجد نورباران است و فعالیت‌های مسجدی و تبلیغی انجام می‌دهد.

یک قرارگاه جهادی شهید ‌شاهزیدی داریم که از سال ۸۸ شروع به کار کرد (شهید شاهزیدی از بچه‌های پایگاه نورباران بود که در اردوهای جهادی شهید شد) و عملیات‌ گشت‌های بسیج را به گشت‌های خدمت‌رسانی تبدیل کردیم.

به این صورت که اعضا به محله‌های نزدیک یا اطراف شهر سرمی‌زنند و به افرادی که نیازمند کمک هستند، کمک می‌کنند. مثلا پیرزنی آیفون منزلش خراب شده، برایش تعمیر می‌کنند یا خانه‌ای نیاز به تعمیراتی دارد و صاحب‌خانه قادر به انجام آن نیست، بچه‌ها برایشان بدون هزینه خدمت‌رسانی می‌کنند.

غیر از این‌ها مجموعه‌پروژه‌هایی در طول سال دارد. از جمله برنامه جشن بزرگ ۲۲بهمن که در پیاده‌روی روبه‌روی مسجد برگزار می‌شود، برنامه جشن عید غدیر، برنامه عزاداری دهه سوم محرم و برگزاری اردوهای حماسه جهادی که ازسال 92 با اردوهای مهاجران و اردوهای خانوادگی سعدآباد شروع شد؛ مسابقه خانوادگی «گِرا» هم با توجه به نیازهای نوجوان امروزی طراحی شده است.

گروه‌های تربیتی «گرا» را معرفی کنید و اهداف آن‌ها را بفرمایید.

مخاطب ما برای این برنامه بچه‌های 13-12 ساله تا 16-15 ساله هستند. برنامه را جوری جذاب قرار دادیم که نوجوان بتواند قید گوشی و فضای مجازی را بزند. این برنامه را خانوادگی کردیم؛ چون معتقدیم خانواده باید احیا شود و اگر خانواده وارد شود، بچه‌ها راحت‌تر همراه می‌شوند.

سن مربی‌ها زیاد نیست و اختلاف سنی زیادی با نوجوانان ندارند. پس از یک سال که بچه‌ها با این فضای تربیتی جذاب پیش رفتند، خودشان در خصوص برنامه‌های معرفتی و دیگر برنامه‌ها احساس نیاز کرده و به این فضا علقه پیدا می‌کنند.

ابتدای هرفصل یک تقویم فصلانه به خانواده‌ها و دانش‌آموزان داده می‌شود و داخل آن مشخص است که چه روزی، چه برنامه‌ای داریم. هرفصل یک اردوی خانوادگی است که همه کارها از هماهنگی‌ها تا پختن غذا و… به‌وسیله خود دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان انجام می‌شود. همچنین تعدادی دورهمی خانوادگی که در گلستان‌شهدا، باغ‌غدیر و این جور جاها برگزار می‌شود نیز داریم.

هماهنگی‌ این دورهمی‌ها از سوی خود خانواده‌ها انجام می‌شود. هر فصل یک اردوی دانش‌آموزی دارد. همچنین برنامه‌های معرفتی و ورزشی. پایان هرفصل خانواده‌ها حساب‌کتاب‌ها را انجام می‌دهند و هرچقدر هزینه شده باشد پرداخت می‌کنند.

بچه‌ها بیشتر نقش راهبری دارند. درواقع «گِرا» قرار است یک برنامه خانواده‌بنیانِ مسجدمحور ارائه دهد. ان شاءالله به این مدل برسیم، اصلاح کنیم و گسترشش بدهیم.

برنامه شما برای جوانان و کسانی که نوجوانی را پشت سر می‌گذارند چیست؟

برای مربی‌ها شنبه هرهفته جلسه‌ای به نام جلسه‌های شرح‌حال داریم که در آن‌ها مباحث تربیتی و سوژه‌ها مطرح می‌شوند؛ همچنین خود بچه‌ها یک‌سری کارگاه برگزار می‌کنند؛ مثل کارگاه تربیت مربی. هرساله اردوها و دورهمی‌هایی مخصوص خودشان دارند.

برنامه شما برای جوانان و کسانی که نوجوانی را پشت سر می‌گذارند چیست؟

برای مربی‌ها شنبه هرهفته جلسه‌ای به نام جلسه‌های شرح‌حال داریم که در آن‌ها مباحث تربیتی و سوژه‌ها مطرح می‌شوند؛ همچنین خود بچه‌ها یک‌سری کارگاه برگزار می‌کنند؛ مثل کارگاه تربیت مربی. هرساله اردوها و دورهمی‌هایی مخصوص خودشان دارند.

مجموعه شما فعالیت اقتصادی هم داشته است؟

از سال 92 که شعارهای سال بیشتر به سمت مسائل اقتصادی رفت، تصمیم گرفتیم در حوزه سبک زندگی یک‌سری مؤسسه‌های مستقل تعریف کنیم.

درزمینه تغذیه سالم «سلوا» راه‌اندازی شد که هنوز درحال فعالیت است و مستقل شد. پنج‌شش نفر به‌صورت ثابت و 30-20 نفر غیرمستقیم مشغول به کار هستند. جدیدا در تهران هم شعبه دارند.

درزمینه تفریح صحیح مؤسسه «سعدآباد» با شعار «طعم یک زندگی روستایی» راه‌اندازی شد که یک آخرهفته روستایی خانوادگی را در روستاهای اطراف فراهم می‌کرد.

در حوزه پوشش «لِگا» راه‌اندازی شد که مخفف «لباس گیاهی آنتی‌باکتریال» است. این مؤسسه هنوز در حال فعالیت بوده و مستقل شده است. جالب اینکه مسئول مؤسسه خودش را ملزم می‌داند هر سال مبلغی را به مجموعه نورباران کمک کند. در حوزه ساخت‌وساز مسکن مؤسسه «سدید» تشکیل شد که پروژه‌هایی هم انجام داد. «خیریه گندم» هم تشکیل شد که در زلزله کرمانشاه و سیل گلستان کمک‌رسانی کردند.

محدوده فعالیت‌هایتان شهر اصفهان است؟

از سال 96-92 اردوی مهاجران برپا بود. سال اول برای افراد خود مجموعه بود، سال دوم برای مجموعه‌های دیگر اصفهان و سال بعد از مجموعه‌های تهران و قم مهمان داشتیم؛ برنامه سعدآباد نیز به همین صورت بود.

به نظر شما مسجد چه تأثیری بر فرهنگ‌سازی و تربیت نیروی فرهنگی از دل مردم داشته است؟

در زمان پیامبر(ص) مسجد پایگاهی اجتماعی بود که همه کارها داخل آن انجام می‌شد؛ از تشکیل خانواده و اعزام نیرو به جنگ‌ها تا حل مشکلات و امدادرسانی. ما هم به دنبال این هستیم که این جامعیت را به مسجد برگردانیم و آن را کم‌کم به محلی برای حل مشکلات مردم و جایگاه پاسخ‌گویی مسئولان تبدیل کنیم. هنوز کامل این اتفاق نیفتاده است. اما در حال تلاش برای رسیدن به این هدف هستیم.

برای مردم و شهر اصفهان چه دغدغه‌ای دارید؟

در حال حاضر بین مردم و پایگاه‌های بسیج شکاف بزرگی افتاده است. ما در حال تلاش برای کم‌کردن و ازبین‌بردن این شکاف هستیم تا هم ما به مردم نزدیک‌تر بشویم، هم مردم نگاهشان به بسیج بهتر شود. قرارگاه جهادی شهید شاهزیدی هم با همین هدف در حال فعالیت است. از همین رسیدگی به امور مردم بازخوردهای خوبی گرفتیم.

در فضای شهر اصفهان چه کمبودهایی احساس می‌کنید؟

در این دو سال افرادی به پایگاه مراجعه می‌کنند که به‌طور معمول دهه‌هشتادی هستند و علاقه دارند در این فضاهای فرهنگی فعالیت کنند؛ افراد انقلابی هم هستند. اما برنامه‌های ما برایشان جذاب نیست. انگار فضای ما انحصاری است و آن‌ها پیچ‌وخم‌های ما را دوام نمی‌آورند و حوصله‌شان را سرمی‌برد.

باید تلاش کنیم برای این افراد هم برنامه داشته باشیم و فضایمان به هم نزدیک‌تر شود. خلأ دیگری که احساس می‌کنم، فاصله‌ای است که بین قدمای فضای فرهنگی و نسل امروز ایجاد شده است. انگار آن‌ها در جبهه روبه‌روی ما هستند و خیلی یکدیگر را درک نمی‌کنیم.

اگر در فضای فرهنگی مسئول دولتی بودید، چه می‌کردید؟

نمی‌گذاشتم فعالیت‌های فرهنگی و مردمی رنگ‌وبوی دولتی بگیرد؛ همچنین نمی‌گذاشتم فضاها و شعارها یکپارچه شوند؛ مثلا اگر در برنامه‌های ۲۲ بهمن هر پایگاه و مجموعه به سلیقه اهالی همان منطقه برنامه بگیرند و هرکدام شعار خودشان را داشته باشند، به نظر بنده خیلی زیباتر است و مردم اشتیاق بیشتری به شرکت و همکاری خواهند داشت تا اینکه بفهمند این فعالیت‌ها دولتی است.

مراکزی که پایگاه اجتماعی هستند دارند از مسجد جدا می‌شوند؛ مثلا به جای اینکه مساجد محل تربیت باشند، مدارس محل تربیت‌اند یا خیلی از پروژه‌ها به جای اینکه از مسجد پیش برود، از فرهنگ‌سراها پیش می‌رود و جایگزین‌ها و بدل‌های زیادی جای مسجد را می‌‌گیرد.

از میزان همکاری ارگان‌های دولتی راضی هستید؟

کار خاصی انجام نمی‌دهند؛ مثلا چالشی که داریم این است که ما هنوز موفق نشده‌ایم برای پایگاه حساب حقوقی راه‌اندازی کنیم. همه کارها با حساب شخصی انجام می‌شود و با توجه به نظام مالیاتی جدید احتمالا به مشکل برمی‌خوریم.

چه چیزی باعث شده است که این همه سال در این فضای فرهنگی فعالیت داشته باشید؟

‌هدفی که باعث شده ما اینجا دور هم باشیم، تربیت نوجوان در تراز انقلاب است. این فعالیت و مجموعه برای ما اولویت بسیار بالایی دارد.الان خیلی از هم‌سن‌های ما در حال فعالیت‌های اقتصادی هستند؛ اما ما دل به اینجا داده‌ایم.چیزی که انگیزه مارا زیاد می‌کند، بازخوردهای بسیار خوب بچه‌ها و خانواده‌های آن‌هاست.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

16 − 11 =