به گزارش اصفهان زیبا؛ میگویند برکتِ کار به جمعی بودنِ آن است و از طرفی در چنین حرکتهایی باید مراقب گرفتار نشدن در گیرودارهای سازمانی بود. این حرکتِ جمعیِ نظاممند و حقمدار، در عین گذر از قواعد بوروکراتیک، موتور محرک نقشآفرینیهای اجتماعی میشود.
آنچه در این گزارش میخوانید، حاصل گفتوگوی «اصفهانزیبا» با جمعی دغدغهمند است که بنا بر نیازِ اجتماعی دورهم جمع میشوند و به گفتوگوی تشریحی و تبیینی پیرامون بیانات آیتالله خامنهای میپردازند. محمدرضا نیلفروشان، مسئول خانه جوانان استان اصفهان، از کموکیف جلسههای هفتگیشان میگوید.
درباره چگونگی تشکیل جلسهها توضیح میدهید؟
بنده و آقایان مهدی کوچکزاده و محمدحسین نورصالحی از سالهای پیش با یکدیگر ارتباط دوستانه داشتیم. دراین بین طی گفتوگویی به این نتیجه رسیدیم که نیروهای انقلابی و متدین شهر، اگرچه پای صحبتهای رهبری مینشینند، این کار را آنطور که باید با دقت و نگاه کاربردی انجام نمیدهند. معمولا کلیات و خبرهای اصلیِ بیانات را میشنوند، اما کمتر پیش میآید که در مفاهیم آن مداقه کنند و بهصورت نظاممند از آن در فعالیتهای روزمرهشان بهره ببرند. همین احساسِ نیاز سبب شد تصمیم بگیریم جلسههایی منظم برگزار کنیم تا بهصورت هفتگی، بیانات گذشته را مرور کرده و بهمرور به بیانات اخیر برسیم. هدف ما این بود که درک عمیقتر و دقیقتری از اندیشهها و رهنمودهای رهبری پیدا کنیم و بتوانیم در زندگی و مسئولیتهایمان از آن بهره ببریم.
با همان جمع سهنفره کار جلو رفت؟
هستهٔ کار با همین تعداد شکل گرفت؛ اما بنا شد هرکدام از ما افراد دغدغهمندی را که در این حوزه میشناسیم، دعوت کنیم. این روند ادامه پیدا کرد؛ تا اینکه جمعِ اکنونِ ما به حدود 30 نفر رسیده است. البته ترکیبِ حاضران کاملا ثابت نیست و برخی افراد بسته به شرایط کاریشان گاهی حضور دارند و گاهی خیر؛ اما بههرحال جمعی شکل گرفته از افراد دغدغهمند که در سطح شهر مسئولیتهای مختلفی برعهده دارند.
چه مدت از آغاز این جلسهها میگذرد؟
از آبان ۱۴۰۱ آغاز کردیم؛ درواقع حالا نزدیک سه سال از برگزاریِ مستمر این جلسهها در روزهای چهارشنبه میگذرد.
این جلسههای مستمر، علاوهبر اینکه نگاه تحلیلی و تبیینی برای شرکتکنندگان ایجاد میکند، آیا خروجی ملموس و عینی هم داشته است؟
یکی از اصول ما همین استمرارِ جلسههاست؛ اینکه این گفتوگوها قطع نشود و هرکس بتواند متناسب با موقعیت و جایگاهش از آنها استفاده کند؛ مثلا، یکی از شرکتکنندگان مدیرِ یک خبرگزاری است؛ فردی دیگر در حوزهٔ انرژیِ هستهای مسئولیت دارد و شخصی در صداوسیما فعالیت میکند. هرکدام از زاویهٔ مأموریت و مسئولیتِ خودشان به مباحث نگاه میکنند و بهره میبرند.
اما در کنار این دستاورد فردی، نتایج جمعی هم داشتهایم؛ برای نمونه، برخی از دوستانِ رسانهای ما تصمیم گرفتند رسانهای را با محوریتِ بیاناتِ رهبری شکل دهند و در همان چهارچوب به تولیدِ محتوای رسانهای بپردازند؛ گروه دیگری نیز با الهام از همین جلسهها، تشکلی مردمی را با محور «مطالبهگریِ عالمانه» پایهگذاری کردند که فعالیتش بر رصد و پیگیریِ مسائلِ اجتماعی و شهری استوار است.
اکنون که دو سال از شکلگیری این تشکل میگذرد، دوستان در ابتدا تمرکزشان بر موضوعِ افزایشِ مشارکت در انتخابات بود و حالا نزدیک به هفتهشت ماه است که با همان نگاه، بر مسائلِ آبیِ استان متمرکز شدهاند. اینها نمونههایی از زیرشاخههای عملی و اجراییِ جلسههای اصلی ماست که بهمرور شکل گرفتهاند.
حضور در جلسهها محدود به افراد با مسئولیتهای مدیریتی است؟
خیر. اگرچه ما هیچگونه تبلیغِ رسمی برای این جلسهها نداشتهایم، اساسا هدف هم این نبوده که جمعی محدود و بسته شکل بگیرد. هرکسی که دغدغهمند بوده و احساس کرده از این مباحث بهره میبرد، به جمع ما اضافه شده است.
با توجه به این رویکردی که بیان کردید، تاکنون تعاملی میان شما و کانونهای فرهنگی شهر شکل گرفته است؟
برخی از دوستان حاضر در جلسهها، خودشان از اعضا یا مدیرانِ مراکز فرهنگیِ شهر هستند؛ مثلا، افرادی از مجموعههای فرهنگیِ قدس، شهید مدرس، عترت، نورباران، شیفتگانِ امام و… در جلسهها حضور دارند؛ بعضی از افراد نیز پیشتر در این مراکز فعالیت داشتند و اکنون در جایگاههای فرهنگی و تربیتیِ دیگری مشغول به کارند؛ بنابراین میتوان گفت ارتباطِ غیرمستقیم و فردی وجود دارد؛ اما تاکنون برنامهٔ مدون و رسمی برای همکاری و ارائهٔ محتوا به این مجموعهها طراحی نکردهایم.
با توجه به اینکه سه سال از تجربهٔ برگزاریِ جلسهها میگذرد و خودتان هم از آن بهره بردهاید، چطور این تجربه را توصیف میکنید؟
پیش از آغاز این جلسهها، گمان میکردیم که دستکم این جمعمان، پایبند و آگاه به سخنانِ رهبری هستیم؛ اما زمانی که در این جلسهها دورِ هم نشستیم و کلامِ ایشان را بهدقت بررسی کردیم، تازه متوجه شدیم هرکس چطور از زاویه ذهنی و برداشتِ شخصیِ خودش به مسائل نگاه کرده است.
این موضوع برای خودِ ما که فکر میکردیم در این زمینه آگاهی داریم، تجربهای جدی بود؛ درواقع متوجه شدیم تا وقتی برای تفکر و گفتوگو دربارهٔ سخنانِ رهبری زمان نگذاریم، ناخواسته گرفتارِ پیشداوری هستیم و از آنجاکه هرکسی بر اساس پیشفرضهای ذهنیِ خودش عمل میکند، باعث تفاوت در برداشتها میشود.
بر اساس همین تجربه، معتقدیم اگر کسی قصد بهرهبردن از این سخنان و تعیین خطمشی را داشته باشد، نیاز است با چنین گفتوگوهایی مداقه و تأمل بیشتری حول بیانات آیتالله خامنهای شکل گیرد.