به گزارش اصفهان زیبا؛ مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت به تازگی از کاهش 3.9 درصدی آمار ازدواج خبر داده است. آنطور که در گزارشهای این مرکز آمده، میانگین سنی ازدواج در پسران ۲۸ سال و در دختران ۲۳,۵ سال است.
واکاوی دادههای این مرکز همچنین حاکی از این است که سیر نزولی آمار ازدواج در تمامی استانها صدق میکند؛ البته به غیر از استان سیستانوبلوچستان که در این اعداد و ارقام مستثنا شده است.
سیر نزولی ازدواج، اما تنها در این آمار خلاصه نمیشود. بلکه آنطور که شواهد و قرائن روایت میکند، ازدواج در سالهای اخیر با روند کاهشی روبهرو بوده است؛ هرچند در برخی از سالها همچون امسال این روند با شیب کندتری در کشور همراه بوده است.
مروری بر گزارشهای اعلامشده از سوی سازمان ثبتاحوال نشان میدهد که ازدواج در اصفهان نیز از همین رویه پیروی کرده و در سال گذشته با کاهش مواجه شده است. بر این اساس، در سال 1401 تعداد 24 هزار و 926 ازدواج اولیه و 9 هزار و 763 طلاق اولیه در این استان به ثبت رسیده است؛ درحالیکه ۲۷ هزار و ۸۷۰ ازدواج طی سال ۱۴۰۰ در اصفهان با میانگین سنی دختران در ازدواج برابر با ۲۳,۸۵ و پسران برابر با ۲۷,۸۱ بوده است. ۲۷هزار و ۸۷۰ ازدواج طی سال ۱۴۰۰ در اصفهان ثبت شده است.
مقایسه این آمار با 28 هزار و 100 ازدواج ثبتشده در سال 1399، حاکی از این است که نرخ ازدواج در اصفهان در آن سال نیز با کاهش یکدرصدی روبهرو بوده است.
در این بین، شهرستان فریدن با ۷,۵۳ بالاترین نرخ و شهرستان برخوار با ۲,۶۸ پایینترین نرخ ازدواج در استان را داشتهاند؛ همچنین شهرستان اصفهان با ۱۲هزار و ۷۱ ثبتی و شهرستان بوئینمیاندشت با ۱۱۲ ثبتی، دارای بیشترین و کمترین میزان ثبت ازدواج در استان هستند.
ناکامی سیاستهای تشویقی
از دل این آمار، اما دادههای دیگری نیز درمیآید؛ مثلا اینکه، علاوه بر کاهش ازدواج، نرخ طلاق نیز در سالهای اخیر با افزایش روبهرو بوده است، افزایش و کاهشی که نشان میدهد سیاستها و طرحهای تشویقی و اعمال محدودیتهای قضایی برای جلوگیری از کاهش طلاق، نتوانسته است آنطور که باید و شاید موفق عمل کند و منجر به صعودیشدن آمار ازدواج شود؛ ضمن اینکه در برنامه ششم توسعه نیز قرار بود میزان طلاق ۲۰ درصد کاهش یابد؛ اما رسانهها مدعی هستند که این فرایند در سالهای گذشته 4 تا 8 درصد کاهش داشته است.
حالا، اما پرسش این است که چرا بهرغم اعمال سیاستها و بستههای تشویقی برای افزایش ازدواج، این فرایند با کاهش روبهرو بوده است؟ این پرسش را رضا اسماعیلی، جامعهشناس، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» اینگونه پاسخ میدهد: «علت اصلی عدم توفیق سیاستهای جمعیتی در ایران این است که این سیاستها فاقد جامعنگری و واقعگرایی هستند. آمار افزایش ازدواج علاوه بر اینکه نیاز به وضع قوانین دارد، به مهیاشدن زمینههای فرهنگی و اقتصادی هم نیاز دارد. به گونهای که افراد بتوانند پیشنیازهای زندگی خود را برطرف کنند.»
به گفته او، مشکلات اقتصادی و افزایش تورم، یکی از عوامل تأثیرگذار بر کاهش میزان ازدواج و افزایش طلاق است. این درحالی است که شاخصهای اقتصادی نه تنها ابعاد مثبتی را نشان نمیدهند، بلکه در سالهای اخیر شاهد آن هستیم که این ابعاد منفی نیز شدهاند. وقتی نرخ تورم افزایش یابد، امید هم کاهش پیدا میکند و دیگر نمیتواند بهعنوان محرک عمل کند؛ همچنین از منظر اجتماعی امید یکی از مهمترین فاکتورهاست. زمانی که امید اجتماعی مثبت و بالا باشد، میل به ازدواج هم افزایش مییابد.
ریسکپذیرنبودن جوانان
به گفته او، آمار بالای طلاق نیز یکی دیگر از دلایل افزایش تجرد است. چراکه «از نظر برخی، ازدواج ریسک بزرگی در زندگی است که خیلی از دختران و پسران بهخاطر همین ریسک و مشاهده آمار بالای طلاق تن به ازدواج نمیدهند و ترجیح میدهند مجرد باشند؛ بهویژه در فرهنگ اصفهان که مردمانش مقتصد هستند و بسیاری از رفتارهای خود را با عقلانیت انجام میدهند. پس افراد ترجیح میدهند به سمت انجام فرایندی که احتمال عدمموفقیت در آن بالاست، نروند.»
تغییر سبک زندگی و عدم تمایل برخی از جوانان به ازدواج اما موضوعی نیست که فقط در کلانشهرها دیده شود. به گفته اسماعیلی، اگر تا پیش از این نرخ بالای طلاق و عدم تمایل به ازدواج در کلانشهرها بیشتر به چشم میخورد، حالا اما شاهد این هستیم که در شهرهای کوچک و روستاها نیز این اتفاق رخ داده و رفتارها یکسان شده است.