رؤیای مجازی میلیاردر شدن

نسل جدید، مسیر شغلی خود را نه در پشت میزهای کارمندی، که در فضای مشاغل آنلاین جستجو می‌کند. این جستجو، رؤیایی طلایی از ثروت سریع را در ذهن می‌پروراند؛ اما آیا این مسیر، آن‌قدرها که می‌درخشد، طلایی است؟

به گزارش اصفهان زیبا؛ نسل جدید، مسیر شغلی خود را نه در پشت میزهای کارمندی، که در فضای مشاغل آنلاین جستجو می‌کند. این جستجو، رؤیایی طلایی از ثروت سریع را در ذهن می‌پروراند؛ اما آیا این مسیر، آن‌قدرها که می‌درخشد، طلایی است؟

همیشه به ما آموخته‌اند که مسیر امنیت مالی، از شغل کارمندی می‌گذرد؛ مسیری که در آن، حقوقی ثابت و برنامه‌ریزی مالی قابل پیش‌بینی در انتظارتان است. این نظم و امنیت، بی‌تردید ارزشمند است. در مقابل، کارآفرین و کاسب، چنین امنیتی را تجربه نمی‌کند. روزهای پردرآمد و جیب‌های پرپول، با شب‌های نگرانِ پرداخت چک و اجاره درهم آمیخته است.

اما امروز، نسل جوان با دغدغه‌ای جدید روبرو است: «کار نکردن به شیوه‌ی سنتی، اما رسیدن به درآمدهای میلیونی». این‌جاست که شغل‌های آنلاین، با رویاهای رنگین، به میدان می‌آیند. رویاهایی که گاه به «رویافروشی کاذب» تبدیل می‌شوند و جوان را در دریایی از ناامیدی رها می‌کنند تا از مسیر اصلی رشد و یادگیری منحرف شود.

آیا باید رویای مشاغل آنلاین را رها کرد؟ قطعا نه. بسیاری از این مشاغل نتایج امیدوارکننده‌ای داشته‌اند. اما جوان امروز باید با چشمانی باز به این عرصه کار و شغل نگاه کند: آیا می‌داند اگر شکست بخورد، چگونه باید سرپا بایستد؟ یا تنها های‌وهویِ ثروت‌های ناگهانی و پکیج‌های اینستاگرامی، او را به میدان کشانده است؟

تحسین می‌کنیم، اما هشدار می‌دهیم. باید این جوانان را تشویق کرد و برای انگیزه‌اش به آن‌ها احترام گذاشت. اما باید آگاه شوند تا سرخورده نشود. موفقیت، راز پیچیده‌ای ندارد؛ حاصل درس گرفتن از تجربه‌های دیگران، آموختن پیوسته و تاب آوردن در برابر آزمون و خطاست. تلفیق نبوغ جوانی و تجربه بزرگسالان است که کارآمدی به همراه می‌آورد.این موج جدید نباید ما را به کلی از ساختارهای سنتی بیزار کند.

اگر ذهن خلاق جوان در کنار تجربه گران‌بهای بزرگان یک صنف قرار گیرد، تحولی چشمگیر رخ خواهد داد. بزرگ‌ترها ریسک‌پذیری کمتری دارند و جوانان، به توانایی‌ها و امکانات به‌روز جامعه آگاه هستند. این دو در کنار هم، تیمی شکست‌ناپذیر می‌سازند. در این مدل، جوانان ماهی‌گیری را یاد گرفته و به آنان اعتماد می‌شود.

رؤیاپردازی جوانان باید با واقع‌بینی همراه شود. این انتظار که همه قبل از ۳۰ سالگی به ثروت و موفقیت برسند، غیرواقعی است و تنها با پشتکاری استثنایی و تلاشی خستگی‌ناپذیر محقق می‌شود. مانع‌های راه کم نیستند، ولی می‌توان از آن‌ها گذر کرد. در نهایت باید گفت کار کردن، سرمایه اصلی است که جوان باید به دنبال کسب آن باشد. با همه هیاهوها و مشکلات اقتصادی، درس خواندن، مهارت‌اندوزی و کار کردن در رشته مورد علاقه، هرگز بی‌نتیجه نخواهد ماند.