به گزارش اصفهان زیبا؛ ناپایداری مدیریت شهری در سالهای اخیر به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات حکمرانی محلی در کشور تبدیل شده است؛ موضوعی که هم از منظر کارشناسی و هم در سطح افکار عمومی پرسشهای جدی درباره تأثیرات آن بر توسعه، ثبات مدیریتی، کارآمدی و آینده شهرها ایجاد کرده است.
مدیریت شهری، بهویژه در کلانشهرهایی با پیچیدگیهای زیربنایی، کالبدی و اجتماعی گسترده، نیازمند استمرار برنامهریزی، ثبات تصمیمگیری و تداوم اجرای پروژههاست. با این حال، طی چهار سال گذشته بسیاری از کلانشهرهای کشور با تغییرات متعدد در سطح مدیریت ارشد خود مواجه بودهاند؛ تغییراتی که آخرین نمونه آن استعفای شهردار اهواز در آبان ماه بود و بار دیگر این پرسش را در مرکز توجه قرار داد که آیا تغییرات مکرر شهرداران به سود شهرهاست یا به زیان آنها؟
چه زمانی تغییر، یک فرصت بهحساب میآید؟
بررسی سوابق دوره اخیر مدیریت شهری در کلانشهرهای ایران نشان میدهد، در حالی که شهرهایی همچون تهران و اصفهان از نوعی ثبات مدیریتی مبتنی بر عقلانیت سیاسی و ترجیح تداوم بر تغییر شهردار خود برخوردار بودهاند، کلانشهرهایی چون مشهد، تبریز، قم، کرج ، شیراز و کرمانشاه با ناپایداری جدی در جایگاه مدیریت ارشد شهری مواجه بودهاند. سطحی از بیثباتی که پیامدهای گسترده و اثرگذاری بر روند اداره و توسعه این شهرها به همراه داشته است؛ از توقف پروژههای عمرانی و زیرساختی گرفته تا بیانگیزگی بدنه تخصصی شهرداری، اختلال در روندهای اداری، فرسایش سرمایه اجتماعی و ایجاد نوعی بیثباتی در تصمیمسازی کلان.
البته در این میان هستند کارشناسانی که معتقدند استمرار مدیریتی نیز بهخودیِ خود تضمینکننده توسعه نیست و در برخی موارد، تعویض بهموقع یک مدیر ناکارآمد میتواند راه را برای اصلاح ساختارها، ایجاد نگاههای تازه و پیشبرد برنامههای جدید باز کند. در بسیاری از کلانشهرها، تجربه چهار سال اخیر نشان داده است که تغییر شهردار گاه با هدف رفع کاستیها صورت گرفته و گاه محصول اختلافات درونی شوراها بوده است؛ اختلافاتی که گاهی بار سیاسی پیدا کرده و گاهی ناشی از تعارض در شیوه مدیریت یا برنامههای اجرایی بوده است.
در چنین شرایطی، این پرسش اساسیتر میشود که چه زمانی تغییر، یک فرصت بهحساب میآید و چه زمانی خود به عاملی برای عقبماندگی و توقف توسعه تبدیل میشود؟ این گزارش در پی آن است که با بررسی دیدگاههای برخی مدیران شهری در جایگاه رؤسای شوراهای اسلامی کلانشهرها به عنوان متخصصان حوزه حکمرانی محلی، ابعاد مختلف ناپایداری مدیریت شهری را تحلیل کند؛ از آسیبهای ناشی از تغییرات پیاپی گرفته تا فرصتهای احتمالی و ضرورتهای مدیریتی که ممکن است تغییر را اجتنابناپذیر سازد. همچنین با مرور تجربه کلانشهرهایی که طی سالهای اخیر شاهد برکناری یا استعفای شهرداران خود بودهاند، این پرسش را مطرح کردیم که برای دستیابی به توسعه پایدار شهری، باید بر ثبات مدیریتی تکیه کرد یا بر اصلاح و نوسازی ساختار مدیریتی؟
با تغییر شهردار موافق نیستم
حسن موحدیان، رئیس شورای اسلامی کلان شهر مشهد، با تأکید بر ضرورت بررسی دقیق تواناییها و نقاط قوت و ضعف نامزدها برای جایگاه شهردار به «اصفهان زیبا» میگوید: «شهردار را نباید در بسته انتخاب کرد؛ بلکه شخص مورد نظر باید بهصورت دقیق ارزیابی شود.»
به اعتقاد موحدیان پس از انتخاب شهردار، موفقیت مدیریت شهری بیش از هر چیز به حمایت شورا وابسته است. او ادامه میدهد: «اگر شورا کمک کند، حتی شهردار ضعیف هم میتواند در عملکرد خود موفق شود.» موحدیان با اشاره به برخی چالشها در فرآیند مدیریت شهری میگوید: «اگر شورا وارد مسائلی شود که نباید ورود کند و سلایق شخصی را دخیل کند، این مسائل مشکلاتی ایجاد میکند و بحث تغییر شهردار پیش میآید.»
رئیس شورای شهر مشهد با اعلام مخالفت صریح نسبت به تغییرات مکرر در مدیریت شهری عنوان میکند: «من کلاً با تغییر شهردار موافق نیستم. یک سال یا پنج سال آنقدر زمان زیادی نیست که بخواهیم مدام تغییر بدهیم. ما در مشهد هم این مشکل را داشتیم.» او همچنین با اشاره به تأثیر تغییر شهردار بر بدنه مدیریتی شهرداری خاطر نشان میکند: «وقتی شهردار عوض شود، زیرمجموعه هم انگیزه لازم را برای کار ندارد و کارها روی زمین میماند. من معتقدم دستِ شکسته کار میکند، اما دلِ شکسته کار نمیکند.» رئیس شورای اسلامی شهر مشهد در ادامه با اشاره به تجربه تغییر شهردار مشهد در سال ۱۴۰۲ گفت: «در آن سال جابهجایی آسیبهای زیادی در برداشت، اما شرایط طوری بود که چارهای جز آن تصمیم نبود.»
او تغییرات پیاپی را برای مدیریت شهری زیانبار دانسته و میگوید: «شهردار جدید تا بخواهد مجموعه را بشناسد و چیدمان مدیریتی خود را تنظیم کند، شش ماه زمان میبرد و در این مدت کارها میخوابد. اگر بخواهد با معاونان قبلی ادامه دهد، عملاً چیزی تغییر نمیکند و اگر همه را تغییر دهد، مشکلات نیز بیشتر میشود. بنابراین با تغییرات زیاد موافق نیستم.»
شهردار نباید با دلایل پوچ کنار گذاشته شود
غلامرضا احمدی، رئیس شورای اسلامی کلانشهر تبریز نیز در گفت وگو با «اصفهان زیبا» با اشاره به اینکه در مدیریت شهری معمولاً یا دچار افراط میشویم یا تفریط، میگوید: «اصل اساسی، ایجاد ثبات مدیریتی است. وقتی مدیری را برای شهرداری انتخاب میکنیم، باید از او حمایت و همراهی کنیم تا بتواند اهداف شورا و مجموعه شهر را محقق کند.» احمدی با اشاره به تغییر مدیریت شهری در کلانشهر تبریز و داشتن این تجربه در حوزه مدیریت شهری عنوان میکند: «ما در شهر خودمان دیدیم که شهردار هنوز چهار ماه از شروع کارش نگذشته بود، استیضاح شد؛ در حالی که اداره مجموعهای با ده منطقه و حدود بیست سازمان و شرکت، نیازمند زمان کافی برای ارزیابی است. حتی پیش از صدور حکم شهردار، برخی افراد فرآیند پروندهسازی را آغاز کرده بودند.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر تبریز با بیان اینکه برخی اعضای شورا از ابتدا با انتخاب شهردار همراه نیستند، اظهار میکند: «وقتی برخلاف رأی عمل میشود، پس از انتخاب شهردار نیز به جای همکاری، مخالفت و ایرادگیری و سنگاندازی اتفاق میافتد. برخی اعضا هیچ آموزشی برای مدیریت شهری ندیدهاند و موضوعات سلیقهای، دخالتهای بیرونی، ضعف قانون و ضعف نظارت، شرایط را دشوارتر میکند.»
او ادامه میدهد: «در تبریز شش سؤال از شهردار مطرح شد؛ چهار سؤال همان جلسه اول به دلیل ایرادهای شکلی و محتوایی رد شد و دو سؤال نیز با اصرار برخی اعضا مطرح شد. این مسئله نشاندهنده ضعف قانون و نبود نگاه آیندهنگرانه در میان برخی افراد است.»
احمدی با اشاره به اینکه افراط و تفریط در قانون هر دو مشکلساز هستند، میگوید: «نه میتوان شهردار را از نظارت کامل معاف کرد و نه باید او را پیش از شروع کار، زیر فشار موج سؤالسازی قرار داد. همچنین پذیرفته نیست که شهردار بدون نظارت شورا همه انتصابات را انجام دهد.» او تأکید میکند: «بهتر است شورا همچون هیئت وزیران، به مدیران ارشد و شهرداران مناطق رأی اعتماد بدهد. اما شورا نباید در انتصابات دخالت یا سهمخواهی کند. توجیهاتی مانند اینکه «میخواهیم فرد خوب بگذاریم» معمولاً به معنی انتخاب فرد موردنظر برخی اعضاست، نه انتخاب فرد شایسته.»
احمدی همچنین درباره نحوه برخورد با شهرداری که دچار مشکل است، میگوید: «نباید مدیریت شهری را با هر نشانه کوچک تغییر داد. برای سنجش صلاحیت مدیریتی و اخلاقی، حداقل شش ماه تا یک سال زمان لازم است. وزارت کشور نیز نقش فیلتر را دارد. اما اگر مشخص شود شهردار مناسب نیست، باید با طرح سؤالهای اساسی، تذکرات رسمی، نظارت فرمانداری و مشارکت افکار عمومی، مسیر قانونی استیضاح طی شود.» او میافزاید: «نه شهردار باید با دلایل پوچ کنار گذاشته شود و نه قانون آنقدر سخت شود که امکان تغییر مدیر نامناسب وجود نداشته باشد. تغییرات اخیر قانون روند استیضاح را بیش از حد سخت کرده است.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر تبریز همچنین در تشریح پیامدهای بیثباتی مدیریتی اظهار میکند: «عدم ثبات مدیریتی برنامهریزیهای بلندمدت را مختل میکند. پروژههای حملونقل، فضای سبز، نوسازی و توسعه محلات نیمهتمام میماند و مدیر جدید معمولاً برنامههای قبلی را تغییر میدهد که نتیجه آن اتلاف منابع است.»
او با اشاره به افزایش هزینهها در نتیجه تغییرات پیدرپی مدیریت میگوید: «هر مدیر اولویتها و پیمانکاران خاص خود را دارد و با تغییر مدیریت، طرحها متوقف و طرحهای جدید آغاز میشود و دوبارهکاری و هزینههای اضافی به وجود میآید. از طرفی با تغییر مدیریتها کیفیت خدمات شهری نیز کاهش پیدا میکند. نبود پیوستگی مدیریتی موجب سردرگمی سیستم حملونقل، ترافیک و خدمات میشود. مدیران و کارکنان شهرداری بیانگیزه و بلاتکلیف میشوند و تمرکز مدیران به جای خدمترسانی بر حفظ جایگاه خود قرار میگیرد. این وضعیت نظارت را ضعیف و تصمیمات غیرکارشناسی را افزایش میدهد و در نهایت اعتماد مردم را کاهش میدهد.»
رئیس شورای اسلامی شهر تبریز در ادامه با اشاره به انتخابات آینده شورا در اردیبشهت ماه 1405و ارائه توصیهای به مدیریت شهری آینده خاطر نشان میکند: «انتخاب صحیح اعضای شورا اولین و مهمترین گام است. مردم مقصر نیستند، زیرا شناخت افراد دشوار است؛ اما اعضای شورا باید پاکدست، بیطمع، دلسوز، متعهد، متخصص، باتجربه، اهل کار تیمی و دور از شتابزدگی باشند.انتخاب چنین افرادی موجب انتخاب شهردار شایسته میشود و ۷۰ تا ۸۰ درصد مشکلات مدیریت شهری را حل میکند.» احمدی در پایان خاطر نشان میکند: «باید کسانی انتخاب شوند که واقعاً برای شهر مفید باشند، نه برای منافع شخصی، جناحی یا حزبی. افراد ی که تنها هدفشان پیشرفت شهر باشد، میتوانند بسیاری از مشکلات مدیریت شهری را حل کنند.»
ثبات مدیریت مثبت است، اما نه به هر قیمتی
روحالله امراللهی، رئیس شورای اسلامی کلانشهر قم نیز با تأکید بر لزوم بررسی هر موضوع در مختصات و شرایط واقعی خود، به «اصفهان زیبا» میگوید: «ثبات مدیریت در مجموع امر مثبتی است، اما نه به هر قیمتی، نه با هر مدیری، نه با هر برنامهای و نه در هر شرایطی.» او توضیح میدهد که ممکن است مدیری منصوب شود اما پس از شش ماه یا یک سال مشخص گردد که ادامه حضور او هزینههایی ایجاد میکند؛ «اگر مدیری نتواند مطابق ریلها و برنامهها عمل کند، باید جابهجا شود. ماندگاری مدیر ناکارآمد خسارتهای مختلفی برجای میگذارد. اما مدیری که توانمند باشد و سواد مدیریت داشته باشد و مطابق برنامهها جلو برود، طبیعی است که ماندنش نتایج بهتری دارد.»
امراللهی همچنین با اشاره به تجارب ایران و جهان در حوزه حکمرانی شهری تأکید میکند: «بهطور کلی حداکثر دوره مدیریت باید دو دوره چهار ساله یعنی هشت سال باشد. مدیریت بیش از این معمولاً به روزمرگی منجر میشود. مدیرانی که بیش از حد در یک جایگاه میمانند، کمکم از ریسکپذیری فاصله میگیرند و دیگر سراغ پروژههای جدید نمیروند.» او میافزاید: «وقتی مدیری بیش از حد بماند، معمولاً تمایلش به شروع پروژههای دارای ریسک بالا کاهش مییابد و فقط پروژههایی را دنبال میکند که خطر کمتری دارند. این روند باعث میشود حوزه شهری و دیگر بخشها بعد از مدتی آسیب ببینند، مجموعه دچار روزمرگی شود و آن انگیزه پیشران که لازمه مدیریت شهری است، کاهش پیدا کند.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر قم با استناد به نمونههای مختلف تجربهشده در مدیریت شهری نیز میگوید: «معمولاً مدیران مؤثر بین پنج تا حداکثر هشت سال میتوانند کارآمد باقی بمانند. ماندگاری بیش از این زمان، هم به دلیل مسائل انسانی و هم به دلیل افت انگیزه، به زیان مجموعه تمام میشود.» او همچنین درباره پیامدهای افت انگیزه در مدیریت شهری عنوان میکند: «اگر مدیر روحیه پیشران نداشته باشد، شهر عقب میافتد. شاید در کوتاهمدت احساس شود همهچیز آرام است، اما در بلندمدت خسارتهای چندبرابری دیده میشود. فرصتهایی از دست میرود چون مدیری که مدت زیادی مانده، به دلیل احتیاط بیش از حد، وارد پروژههای مهم و پرریسک نمیشود. این وضعیت برای شهر خلأ ایجاد میکند یا آن را به عقبماندگی میکشاند.»
به گفته رئیس شورای اسلامی کلانشهر قم، وجود مدیر نامناسب و تعویض نشدن او در زمان مناسب، آسیبهای بسیار بیشتری نسبت به تعویض زودهنگام دارد: «اگر مدیری کارآمد نباشد، باید فوراً جابهجا شود؛ حتی در همان یک سال اول. اما اگر مدیر کارآمد باشد و انگیزه داشته باشد، دوره مدیریت او باید همان بازه پنج تا هشت ساله باشد. بیش از این زمان، مدیر دیگر جسارت پروژههای بزرگ را ندارد، ریسکپذیریاش کاهش مییابد و به احتیاط افراطی میرسد.»
امراللهی خاطر نشان میکند: «وقتی مدیری که مدت طولانی مانده کنار میرود و مدیر جدید میآید، تازه متوجه میشویم چه پروژههایی به خاطر احتیاط بیش از حد قبلی عقب افتادهاند. قیمتها تغییر کرده، ظرفیتهای اجرایی عوض شده و انجام پروژهها نیازمند هزینههای دوچندان یا سهچندان شده است.»
کار جمعی قواعد دارد و باید به قانون تمکین کرد
مسعود محمدی، رئیس شورای اسلامی کلانشهر کرج، نیز در توضیح رویکرد شورا نسبت به تغییر یا ثبات مدیریتی در شهرداری، با تأکید بر ماهیت جمعی تصمیمگیری در شورا به «اصفهان زیبا»میگوید: «بررسی اثر این موضوع وآسیبهای آن به ماهیت کار شورایی برمیگردد. کار جمعی اصول و قواعد خود را دارد.»
محمدی با بیان اینکه شورای شهر در جایگاه «پارلمان شهری» بر اساس قانون فعالیت میکند، میافزاید: «شوراها اکنون در ششمین دوره خود هستند؛ حدود بیستوچهار سال فعالیت رسمی داشتهاند، دو سال تمدید شده و قریب به بیستوهفت سال از شکلگیری شوراها میگذرد. از ابتدا نیز بسیاری از موضوعات مرتبط با وظایف شورا روشن بوده است؛ اینکه شورا چگونه باید در موضوعاتی مانند ثبات مدیریت یا ارزیابی کارایی مدیران ورود کند.»
او ادامه میدهد: «اگر مجموعهای از اعضای شورا به این نتیجه برسند که مدیر ارشد، یا همان شهردار، کارایی لازم را ندارد، وارد فرآیند تغییر شهردار میشوند. این موضوع صرفاً نظر شخصی نیست، بلکه تصمیمی جمعی و قانونی است. ممکن است بخشی از اعضا مخالف باشند، اما روند تصمیمگیری جمعی اقتضا میکند که طبق قانون عمل شود. چه موافق باشی، چه مخالف، باید به قانون تمکین کرد.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر کرج همچنین با اشاره به آخرین اصلاحات قانونی در حوزه مدیریت شهری میگوید: «در جدیدترین قانون تنقیحی که اسفندماه ۱۴۰۳ ابلاغ شد، روند تغییر شهردار سختتر شده است. پیش از این در شورایی ۱۳ نفره، با رأی ۹ نفر شهردار استیضاح میشد، اما اکنون این عدد به ۱۰ نفر رسیده است. یا اینکه روند دریافت دو کارت زرد و طیکردن فرآیند ۴۵ روزه پیشبینی شده است. این نشان میدهد قانونگذار بهدنبال ثبات و پایداری بیشتر در مدیریت شهری است.»
محمدی میافزاید: «این قانون در اواخر دوره فعلی به ما ابلاغ شد، اما قطعاً در دوره هفتم که از ۲۸ خرداد آغاز میشود، دقتنظر بیشتری برای انتخاب شهردار ایجاد خواهد کرد.» او درباره نگاه کارشناسی خود خاطر نشان میکند: «اگر ایرادهای موجود در عملکرد شهردار سطحی باشد و بتوان آنها را در شورا یا با همکاری خود شهردار اصلاح کرد، ثبات مدیریتی قطعاً به توسعه کمک میکند. منطق مدیریت هم میگوید اگر میتوانی اصلاح کنی، اصلاح کن و توسعه را ادامه بده. البته گاهی ایرادات بهگونهای است که اصلاحپذیر نیست یا اختلافات بین مدیر و شورا به حدی میرسد که موجب توقف روند پیشرفت میشود. چنین وضعیتی بسیار خطرناک است، چون مردم انتظار دارند کارها پیش برود. وقتی میبینیم که اختلافات مانع توسعه میشود، ناچار به تغییر هستیم.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر کرج با جمعبندی دیدگاه خود عنوان میکند: «در وهله اول، اگر ایرادات قابل اصلاح باشد، منطق مدیریتی حکم به اصلاح میدهد. اما اگر ایرادات اساسی باشد یا اختلافات روند کار را متوقف کند، تغییر ضرورت پیدا میکند. اصل تغییر نیز باید بر مبنای یک ملاک روشن باشد؛ اینکه فرد جدید ایرادات مدیر قبلی را نداشته باشد و بتواند عملکرد بهتری ارائه دهد. اگر قرار است تغییر انجام شود، انتخاب مدیر جدید باید با بررسی دقیق صورت گیرد تا اشتباهات مدیر قبلی تکرار نشود و روند توسعه شهر متوقف نگردد.»
بحران شهری گاهی تغییر مدیر را واجب میکند
سید ابراهیم حسینی، رئیس شورای اسلامی کلانشهر شیراز نیز با اشاره به اینکه انسان و عملکرد مدیریتی او ابعاد متعددی دارد، در گفت وگو با «اصفهان زیبا» میگوید: «نمیتوان درباره هیچ فردی حکم مطلق صادر کرد؛ حتی اگر فرد در مجموع موفق باشد، باز هم نمیتوان در همه شرایط نظر صددرصدی داد. ممکن است یک نیرو در موقعیت دیگری موفقتر عمل کند و همین اهمیت تشخیص شرایط مناسب برای هر مدیر را نشان
میدهد.»
حسینی ادامه میدهد: «تغییر نیرو زمانی معنا دارد که فرد واقعاً ناموفق باشد. نیروها مانند مهرههای شطرنج هستند؛ هرکدام بسته به موقعیت میتوانند در جای دیگری مفیدتر باشند. اگر یک مدیر در جای خود باقی بماند و تجربه بیشتری به دست بیاورد، آثار خدمت او افزایش مییابد. به همین دلیل، جابهجاییهای زودهنگام معمولاً آثار منفی بیشتری نسبت به آثار مثبت دارند.»
او با تأکید بر اینکه موضوع اصلی، مدیریت شهرداریهاست، خاطر نشان میکند: «در انتخاب شهردار، شورا باید از ابتدا دقت کافی داشته باشد. اگر شهردار عملکردی در سطح متوسط به بالا دارد، نباید او را تغییر داد. وقتی شهردار عوض میشود، مدیر جدید معمولاً کل ساختار را مطابق سلیقه خود دگرگون میکند و این به مجموعه آسیب میزند. اگر قرار بود شهردار قبلی نیز همان مسیر را برود، اساساً نیازی به تغییر نبود.»
در ادامه رئیس شورای اسلامی کلانشهر شیراز تجربه شهرهای دیگر را در این خصوص عنوان میکند و میگوید: «در مدیریت ارشد شهری ثابت شده است هرچه شهردار ماندگارتر باشد، آثار خدمت او بیشتر نمایان میشود. در شهرهایی مانند اصفهان شهرداران به دلیل تداوم دوره مدیریتی توانستند نتایج قابلتوجهی بر جای بگذارند. مدیر وقتی بر کار مسلط میشود، نگاهش کلانتر و عملکردش اجراییتر و دقیقتر میشود.»
حسینی همچنین با اشاره به تجربه شیراز در دوره گذشته شورای شهر میافزاید: «متأسفانه در آن دوره، بهرغم مخالفت ما، فردی بر شهرداری منصوب شد که فقط ده ماه توانست ادامه دهد. برخی مواقع شرایط اضطراری، تغییر مدیر را اجتنابناپذیر میکند؛ یعنی زمانی که وضعیت شهر در آستانه بحران قرار میگیرد، تغییر حتی واجب میشود.»
او درباره دلایل ناکامی آن تجربه تصریح میکند: «آن فرد انسانی شایسته، متدین و انقلابی بود، اما قانون آن زمان میگفت مدیر کلانشهر باید نه سال سابقه مدیریت ارشد داشته باشد؛ اکنون این شرط به هفت سال کاهش یافته است. کسی که قرار است شهری با وسعت ۲۵ هزار هکتار را مدیریت کند، باید تجربه کافی داشته باشد. فردی که با اعداد بزرگ، معاملات مهم، پروژههای عمده و چند خط مترو درگیر نبوده، طبیعی است که با چالش مواجه شود. ضعف او اخلاقی نبود، تجربهاش ناکافی بود. ما حتی به دوستان گفتیم این فرد آینده خوبی دارد، او را نابود نکنید و اجازه دهید رشد طبیعی خود را طی کند.»
رئیس شورای اسلامی کلانشهر شیراز میگوید: «گاهی واقعاً راه دیگری وجود ندارد. وقتی کار در حال خراب شدن است، تغییر مدیر اجتنابناپذیر میشود. به اعتقاد من اگر یک شهردار دو دوره چهار ساله پشتسر هم در یک شهر بماند، بهترین نتایج به دست میآید.»
حسینی در پایان وضعیت فعلی مدیریت شهری شیراز را اینگونه عنوان میکند: «همانطور که اشاره شد، در ابتدای این دوره شورای شهر، شهردار تغییر کرد که البته شهردار بعدی که مشغول به کار شد به خوبی در حال کار کردن برای شهر است.»