به گزارش اصفهان زیبا؛ «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میسازد.» امام صادق (ع) طلوع
مؤسسه «طلوع مهر و دوستی» در روزگاری سر بلند کرده است که آمار و ارقام عجیبی از کودکان مجبور به کار اجباری تا کودکان محروم از تحصیل به گوش میرسد . چنین معادلاتی بیشک در هرگوشهای از این کره خاکی به چشم میخورد و شاید برای آنان که دستشان هم میرسد، کمی تکراری شده باشد؛ اما سرنوشت چنین اعدادی در این خطه فرق میکند؛ چراکه آب و خاک ما در دین و فرهنگی ریشه دوانده که درد دیگری، درد من مسلمان میشود و اگر چشم بر آن ببندم، دین خود را باختهام.
مؤسسه مردمنهاد «طلوع مهر و دوستی» با همت جوانانی پرورشیافته با چنین ارزشهایی، در سال 1394 پایهگذاری میشود. مؤسسهای که همت خود را معطوف به کودکان محرومی همچون کودکان کار کرده و بهدنبال احیای مفهوم کودکی برای زندگی فرزندان ایرانزمین است.
زهرا مظاهری جوانی است 21ساله که در همین روزها فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی خواهد شد. او میگوید: «از همان نوجوانیام بهدنبال پیوستن به گروههایی بودم که در پی حمایت از چنین کودکانی بودند؛ علاقهای که از سال 1399 محقق شد و حالا من هم یکی از نیروهای داوطلب مؤسسه «طلوع مهر و دوستی» هستم.
کودک کار یعنی…
زهرا مظاهری میگوید، کودک کار یعنی کودکی که به دلایل مختلفی مجبور به اشتغال میشود؛ اشتغالی که مبتنی بر مهارت و توانایی خاصی نیست، بلکه نوعی دستفروشی است که توسط کودکان کم سن و سال صورت میگیرد؛ کودکانی که بهخاطر نوع خاص فعالیتشان معمولا از هوش اجتماعی بسیار برخوردار هستند و این مسئله پیامدهای مختلفی را بهدنبال دارد.
او با اشاره به برنامههای مختلف مؤسسه «طلوع مهر و دوستی» بیان میکند: یکی از متداولترین برنامههای مجموعه، برگزاری مراسمهایی مفرح همچون جشن، اردو، مسابقه و فعالیتهایی از این قیبل است تا بلکه اندک ساعتی بچهها را از محیط سرد کاری خود دور کند. با این حال کودکان کار معمولا وقت خود را به آسانی در چنین برنامههایی صرف نمیکنند. ذهن محاسبهگر آنها باید انگیزهای قوی داشته باشد تا کسب درآمد در همان زمان را بر تفریحی صرف برتری ببخشد؛ مسئلهای که ارتباط با کودکان کار و جلب نظر آنها را با مشکل مواجه میکند.
این فعال اجتماعی ویژگی دیگر کودکان کار را آستانه تحمل پایین آنها بیان میکند و در این راستا میافزاید: یکی دیگر از مشکلاتی که در ارتباط با کودکان کار با آن مواجهیم، برآشفتگی و آستانه تحمل پایین آنهاست؛ مسئلهای که بسیاری از مردم به طور ناخواسته در ایجاد بخشی از آن نقش داشتهاند و با کوچکترین دقتنظری نیز برطرف میشود.
به طور مثال اگر هنگام مواجهشدن با کودکان کار به جای اینکه آنها را نادیده بگیریم صرفا با گفتن واژگانی همچون «متشکرم؛ قصد خرید ندارم» با آنها برخورد بکنیم، بخشی از این مسئله برطرف میشود؛ چراکه یکی از علل چنین برآشفتگیهایی، نادیدهگرفتن کودکان در محیط اجتماع است و این مسئله باعث میشود رفتارهای خشونتآمیز در شخصیت آنها نهفته شود.
در کنار این آگاهسازیها، برگزاری منظم کلاسهای ورزشی و مهارتی، یکی از راهکارهای تخلیه انرژی کودکان است. مظاهری با تأکید بر هویت اجتماعی کودکان کار ادامه میدهد: هرشخصی در طول زندگی خود به دنبال کسب هویتی است که بتواند خودش را معرفی بکند. معمولا کودکانی که مهارت خاصی را فرا میگیرند، علاوه بر اینکه در حوزه اقتصادی مستقل میشوند، هویت اجتماعی آنها نیز بازسازی شده و بسیاری از مشکلات روحی آنها همچون ضعف اعتماد به نفسشان نیز برطرف میشود.
او با اشاره به موضوع معیشت به عنوان یکی از مهمترین دلایل اشتغال زودهنگام کودکان بیان میکند: متأسفانه کودکان کار در خانوادههایی پرورش مییابند که فقدان رفاه مالی در آن به چشم میخورد. اینکه چنین مسئلهای به چه دلیل رخ داده، موضوع دیگری است؛ اما به هرحال در وضعیت فعلی، کودکان کار با مشکلات مالی مواجه هستند و مؤسسه نیز به انواع مختلفی در پی تأمین نیازهای مالی آنهاست.
یکی از این راهکارها، تهیه بستههای معیشتی و توزیع میان خانوادههای شناساییشده است. راهکار بنیادیتر اما فرصتی برای کسب مهارت توسط نوجوانان است؛ به طور مثال از آنجایی که دختران کار بعد از سن معینی ازدواج میکنند، یادگیری خیاطی مهارتی است که میتواند باعث درآمدزایی برای آنها شود؛ همچنین در حوزه پسران با کمک خیران، شرایط اشتغال آنها در مشاغل مختلف فراهم میشود.
با کودک کار درست برخورد کنیم
این فعال فرهنگی در انتها نحوه تعامل و مواجهه با کودکان کار را بسیار مهم دانسته و میگوید: متأسفانه برخی افراد در برخورد با کودکان کار نسبت به آنها دلسوزی میکنند و با رفتارهای عاطفی، زمینه دلبستگی کودکان را فراهم میکنند؛ دلسبتگیهایی که گاهی باعث سوءاستفادههای مختلفی از بچهها شده و رشد عاطفی آنها را با اختلال مواجه کرده است.
مسئله دیگر چگونگی ابراز کمکهای خیرخواهانه است. زمانی که افراد به طور مستقیم با کودکان ارتباط برقرار میکنند، به نوعی باعث پرورش روحیه تکدیگری در چنین بچههایی میشوند؛ درحالی که اگر کمکهای خود را از طریق مؤسسات مطرح شهری پیگیری کنند، با سازمانیافتگی و برنامهریزیهای هدفمند انجمنها، حمایت از کودکان کار به بهترین شکل خود محقق خواهد شد.