در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان به طرف تهران روستای مورچه خورت (اتوبان اصفهانتهران) واقع است. این روستا همانند دیگر شهرها و روستاهای شهرستان دارای آثار تاریخی است که نمونه بارز و قابل توجه آن ارگ خشتی و کاروانسرای عباسی آن است. کاروانسرای عباسی در غرب جاده اصلی واقع است. ارگ خشتی مورچه خورت که قدمت آن حداقل به قبل از دوران صفویه میرسد، در شرق جاده و در مرکز روستا قراردارد.
این بنا پس از ارگ بم بزرگترین و کاملترین بنای خشتی است و ابعاد آن حدود 120×120 گام دارد، در هر ضلع این بنا سه برج دیدهبانی قرار دارد که جمعا هشت برج در چهار ضلع بنا واقع است. در داخل این مجموعه حمام، مسجد، امامزاده، خانههای اربابی بزرگ، راسته بازار و… وجود دارد. مورچه خورت تا زمان صفویه و قاجار مرکز حیات وحش اصفهان و دارای حیواناتی چون آهو، گوزن، کرکس، بز کوهی، قوچ و… بوده است.
متأسفانه با ساخت جادههای شمالجنوب و شرق به غرب این منطقه به چهار قسمت تقسیم و حیات وحش آن به داخل کوههای اطراف و با توجه به جادههای جدید و دسترسی انسان به مناطق امن حیوانات حیات وحش منطقه کمکم در حال نابودی است. رگ قدیمی مورچه خورت در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان به صورت یک قلعه خشتی بزرگ با برج و باروهای بلند فضایی در حدود 15000 متر مربع را به خود اختصاص داده است.
این بنا که احتمال میرود در زمان صفویه نیز وجود داشته، دارای بناهایی همچون امامزاده، مسجد، حمام، راسته بازار ،خانههای قدیمی و… است.تشکیل هسته اولیه مورچه خورت را با توجه به متن سفرنامهها و دیگر اسناد به قرن ۹ یا پیش از آن، مرتبط میدانند. این قلعه به جز داشتن ویژگیهای خاص معمارانه، به خاطر داستانی تاریخی که در حافظهاش دارد، قابلتوجه است. در سال ۱۱۴۲ ه.ق در این مکان جنگی میان نادرشاه افشار با اشرف افغان اتفاق افتاد که در نتیجه آن دروازههای بسته اصفهان باز شد و حکومت افغانها بر ایران برای همیشه به پایان رسید.این رویداد خونین برای این شهر بسیار مبارک بود.
اصفهانیها که پس از پایان دوره صفویه مدتهای طولانی زیر سلطه وحشیانه افغانها بودند با شنیدن خبر پیروزی نادر جسارتی بیسابقه پیدا کردند و تعداد زیادی از آنها را کشتند و بعد از رسیدن نادرشاه به شهر با توپها و غنایم جنگی در میدان نقش جهان، جشن و شادی راه انداختند.قلعه مورچهخورت به عنوان بخشی از بستر این داستان تاریخی و نیز به خاطر ویژگیهای تکاملیافته و خاصش در معماری قلعهای ایران در تمام این سالها شایسته توجه بیشتری بوده است.ساختمانها مثل پازلی از مکعبهای ریز و درشت در کنار هم چفت شدهاند، به طوری که در مقابل هر فضای پر، فضایی خالی هم در نظر گرفته شده تا با آن همه تراکم، احساس فراخی و وسعت از بین نرود.
یکسانی رنگ محیط و فرمهای تصویری فضا را کمی ساکن و قابل پیشبینی نشان میدهد که این با وجود تنها گنبد کاشیکاریشده، برآمدگیهای سقف حمامها و همینطور چینش عمودی بناهای چند طبقه تا حدودی بر هم میخورد.ارگ دو دروازه دارد که از زمان ورود، احساس دوطبقهبودن قلعه همهجا منتقل میشود. راهروهای کوتاه (برای جلوگیری از ورود سواره)، ساباتهای طولانی و پیچان و دیوارهای بلند، گذرهای تنگ، برجهای دیدهبانی، مسجد، حمامهای زنانه و مردانه، انبارهای غذا، مجموعه مغازهها و چند کارگاه صنایع دستی و تعداد زیادی خانه دو یا سهطبقه با مطبخها، حیاطها و طویله کوچک و بزرگ از این قلعه شهرکی مینیاتوری ساخته، که در آن امکانات و فضاهای خدماتی که گرچه بیشتر در بخش غربی قرار دارد، اما به راحتی برای همه قابل دسترس است. ظرفیتهای رفاهی و امنیتی قلعه آنقدری بوده که در صورت لزوم برای چندین هفته زندگی در داخل قلعه، هیچ نیازی به بیرون پیدا نشود.
با چشم امروزی که به بناهای داخل قلعه نگاه میکنیم شاهد نوعی سادگی مینیمالیستی در شکل خانهها، دیوارها و پنجرهها و مخصوصا در فرم پلکانهایی که همه جا هست، هستیم. قطعات حجمی ساده مثل لگو روی هم سوار شده و در استوارترین حالت ممکن روی هم قرار گرفتهاند. در عین حال که کل مجموعه خیلی جدی یا کمی خشک به نظر میآید، تزئینات مختصر اما کافی به صورت مشبک، آجرچینی، حکاکی روی دیوار و نقاشی و مقرنس، عقلانیتی را که گاهی نزدیک است کسالتبار شود، تلطیف میکند.
از سال ۱۳۵۳ که این قلعه شروع به متروکهشدن کرد، تقریبا کاری برای حفظ و مرمت آن انجام نشده است. گرچه هنوز چندنفر در آن ساکناند و خوشبختانه بخشهایی از آن نسبتاسالم مانده است. در کنار دلایل بسیار به خاطر وجود چندهزار ادعای مالکیت در بخشهای خصوصی آن، این مجموعه جالب به حال خود رها شده و در حال فروپاشی و تخریب است. تنها بخش پررونق و مراقبت شده ارگ قسمتهایی با کاربرد مذهبی از جمله امامزاده و قبرستان است که مشاهیر شهر در آن دفن شدهاند و همینطور در قسمتهایی که مالکیت عمومی دارد مثل دیوارهای اطراف ارگ، حمامها، گذرهای اصلی و مسجد مرمت شده یا در حال بازسازی است.
مورچه خورت؛ مقصد گردشگری مهمی در شهرستان شاهینشهر و میمه
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اردستان روستای تاریخی مورچهخورت را دارای ظرفیت لازم برای تبدیل به روستای هدف گردشگری دانست. بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان، جواد چهرراضی روز سهشنبه ۱۳ دیماه سال ۱۴۰۱، در نشست کارگروه گردشگری، میراثفرهنگی و صنایعدستی شهرستان شاهینشهر و میمه که با حضور بخشداران و دهیاران این شهرستان و همچنین جمعی از مدیران استان در محل اقامتگاه بومگردی میرزاتقی در روستای مورچهخورت برگزار شد، با اعلام این مطلب گفت: بیتردید امروزه گردشگری یکی از مهمترین شاخصه توسعه توأمان فرهنگی و اقتصادی جوامع مختلف بهشمار میرود.
بخش مهمی از سفرهای گردشگران خارجی به شهر تاریخی اصفهان از محور شمالی این شهر انجام میشود، لذا مسئولان شهرستان شاهینشهر و میمه از این فرصت میتوانند استفاده بهینه کنند و محور توسعه این شهرستان را که تاریخ و صنعت در آن توأمان با یکدیگر گرهخورده را بر مبنای گردشگری قرار دهند.
نبرد مورچه خورت چه بود؟
در تاریخ از واقعهای به نام «نبرد مورچهخورت» هم یاد شده، گفته میشود 21 آبان سال ۱۱۰۸ نبرد مورچه خورت بین سپاهیان متحد نادر و شاهطهماسب دوم با سپاه متحد اشرف افغان و دولت عثمانی رخ داد. پیش از این نبرد، اشرف افغان از سلطان احمد سوم عثمانی درخواست کمک کرده و او نیز سپاهی را روانه همراهی با او کرد.