آشنایی با جایگاه و سبک ادبیاتی صائب تبریزی:

مضمون عمیق، روایت روان

در تقویم جمهوری اسلامی ایران، ۱۰ تیر به‌عنوان روز بزرگداشت صائب تبریزی به ‌ثبت ‌رسیده است. صائب تبریزی از آن دسته شعرای جریان‌سازی است که به‌‌رغم ایجاد تحول و بالندگی در مضمون‌پردازی ادبیات فارسی، از شهرت و مقبولیتی برجسته برخوردار نبوده است.

تاریخ انتشار: 11:38 - یکشنبه 1402/04/11
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
مضمون عمیق، روایت روان

به گزارش اصفهان زیبا؛ در تقویم جمهوری اسلامی ایران، ۱۰ تیر به‌عنوان روز بزرگداشت صائب تبریزی به ‌ثبت ‌رسیده است. صائب تبریزی از آن دسته شعرای جریان‌سازی است که به‌‌رغم ایجاد تحول و بالندگی در مضمون‌پردازی ادبیات فارسی از شهرت و مقبولیتی برجسته، همانند دیگر شاعران جریان‌ساز ادبیات فارسی برخوردار نبوده است.

به‌منظور واکاوی ریشه‌های این مسئله و آشنایی بیشتر با زندگی و جایگاه و سبک ادبیاتی صائب تبریزی، «اصفهان‌زیبا» مصاحبه‌ای را با سعید شفیعیون، عضو هیئت‌علمی دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان ترتیب داده است.

در تاریخ ادبیات فارسی صائب تبریزی چه جایگاهی دارد؟

در طول تاریخ ادبیات، فهرست بلندبالایی از شاعران و نویسندگان برجسته‌‌ای به چشم می‌خورد که توانایی، قدرت و مهارت کافی برای خلق یک جریان‌ در ادبیات فارسی را داشته‌اند؛ اما فقط تعداد کمی از آن‌ها، علاوه‌بر ایجاد جریان، قادر به ارتقای شاخصه‌های آن جریان بوده‌اند‌ و آن‌ها را در حد غایت عرضه کرده‌اند.

جایگاه شاخص و رفیع این‌ شعرا در بقای یک جریان ادبی به‌گونه‌ای است که در صورت عدم وجود آنان، شناسایی شاخصه‌های آن جریانی قابل‌تصور نبود؛ مثلا جناب فردوسی، یک‌تنه، تمام اعتبار ادبیات حماسی فارسی را به دوش می‌کشد.

حضرت مولانا، ستون اعتبار ادبیات عرفانی است و سعدی، عهده‌دار عرضه شاخصه مهم زبانی و ادبیات تغزلی است.

اما دراین‌بین، صائب تبریزی در عداد آن دسته از شاعران بی‌بدیلی است که با شاخصه مضمون‌پردازی و آفریدن مضامین متعدد و متنوع، توانسته است جایگاه رفیعی در ادبیات فارسی به‌دست آورد؛ به‌این‌صورت که اگر ادبیات را به مفهوم شأن‌بخشی به یک ملت و روایت تاریخ او قلمداد کنیم، فردوسی، شاخص این جریان
است.

اگر ادبیات را در قالب تهذیب نفس و سلوک سالکانه تصور کنیم، مولوی، ستون این نوع ادبیات است و اگر ادبیات را به خلق مضامین و تنوع حیات‌بخشیدن به پدیده‌هایی که در ذهن مخاطب به‌راحتی قابل‌لمس است، تعبیر کنیم، هیچ‌کس را مانند صائب تبریزی نمی‌یابیم که در خلق، توسعه و بیان این مضامین به این اندازه از استادی رسیده باشد.

اشتهار صائب تبریزی به‌عنوان نماینده شعر دوره صفوی به‌حدی است که گاهی اشعار دیگر شاعران معروف همچون کلیم کاشانی و نظیری نیشابوری نیز به او نسبت داده می‌شود.

جریان مضمون‌‌پردازی که با حضور صائب تبریزی به اوج بالندگی خود رسید، چه نتایج و دستاوردهایی به‌همراه داشت؟

بخشی از مضمون‌سازی‌های صائب تبریزی، شامل مضامین حکمی است که آبشخور و خاستگاه این مضامین، جامعه‌ هم‌عصر صائب بوده است.

شعر صائب، آیینه‌ای از نحوه زیست انسان‌هاست که نیازهای فکری، عاطفی و روحی آن‌ها در این آیینه نمایان شده است؛ لذا خواندن شعر صائب سبب اشراف بر مختصات زندگی انسان عصر صفوی ساکن ایران و اصفهان می‌شود.

حتی می‌توان به ویژگی‌های بسیار جزئی نحوه زندگی آن زمان نیز دست ‌یافت؛ زیرا صائب معمولا از عناصر زیستی بسیار معمول و جزئی انسان‌های اطراف خود در خلق مضامین استفاده می‌کرده است؛ پس شعر صائب، روشن‌کننده زندگی اجتماعی، افکار و دغدغه‌های مردم عصر صفوی است.

علاوه‌براین، به دلیل اینکه غالبا مضامین شعر صائب، در اختیار بیان تعلیمات حکمی قرار می‌گرفته، بخشی از آن، سیاق تعلیمی و حکمی یافته و هموار به‌صورت تک‌مصرعی در بین مردم زبانزد شده و در گفت‌وگوهای عادی مورداستفاده قرار می‌گرفته است.

یکی از مضامین شعر صائب را که در میان مردم رواج یافته و زبانزد شده است، بیان کنید.

هنر صائب، استفاده از تجربه‌های بسیار ساده و معمولی برای بیان نکته‌های عمیق و برجسته است؛ مثلا صائب، مفهوم انتخابگری عشق در گزینش فرد عاشق را با تجربه انتخاب و خرید پارچه درهم‌تنیده و مضمونی به این شرح آفریده است:

 عشق هر کس را که خواهد، می‌کند زیروزبر /  پشت‌وروی جنس دیدن بر خریدن حجت است

صائب در قالب یک تجربۀ زیسته بشری که همان زیروروکردن پارچه، قبل ‌از انتخاب و خرید آن است، مفهومی عمیق را به مخاطب انتقال می‌دهد و بیان می‌کند که عشق همواره برای تجلی، انسان‌های خاصی را انتخاب می‌کند که توان و طاقت تحمل مصائب و درد و رنج عشق را داشته باشند.

همین مضمون را مولوی در شعر خود این‌گونه بیان کرده است:

عشق از اول سرکش و خونی بود

تا گریزد آن‌که بیرونی بود

آیا آوازه و شهرت صائب تبریزی، در دیگر ممالک نیز قابل رصد بود؟

 صائب تبریزی نمادی از سبک ادبیاتی هندی است. در آن روزگاران در امپراتوری هندوستان، علاقه وافر به زبان، شعر و ادبیات فارسی قابل‌مشاهده بود.

زبان دربار، دین، هنر و نیز زبان مکاتبات اداری هندوستان، همه بر پایه زبان فارسی بود؛ در دولت عثمانی و ماوراءالنهر نیز علاقه در جهت استفاده از زبان فارسی به چشم می‌خورد؛ درحالی‌که در دولت عثمانی زبان ترکی، زبان حاکم بر فضای سیاسی بود، اما در فضای هنر آن دیار، زبان فارسی در کنار زبان ترکی، همواره ارجمند بود؛ لذا ادبیات فارسی در دوره صائب تبریزی در وسیع‌ترین گستره جغرافیایی خود به‌سر می‌برد و به‌تبع آن، آوازه شعر صائب نیز در گستره وسیعی شنیده می‌شد.

چرا باوجود جایگاه رفیع صائب در ادبیات فارسی، شهرت و مقبولیت اجتماعی او کمتر از معروفیت دیگر شاعران هم‌پایه اوست؟

صائب در سرودن اشعار خود همواره از سبک هندی بهره می‌جست و به‌مثابه نماد سبک هندی محسوب می‌شد.

این سبک از روزگار صفویه تا زندیه و افشاریه، دستخوش فرازوفرودهایی شد؛ به‌طوری‌که جایگاه اشعار سروده‌شده در این سبک در زمان افشاریه به‌حدی تنزل یافت که حتی افرادی که سواد خواندن و نوشتن نداشتند، به سرودن شعر روی آوردند؛ بنابراین شعر و شاعری از شئونات خود، خارج و به پدیده‌ای سطحی مبدل شد.

در این شرایط، حمله افغان‌ها به ایران و فروپاشی حکومت صفویه نیز به جریان افت شعر سبک هندی کمک کرد؛ به این طریق که پس‌ از انقراض پادشاهی صفوی و ایجاد یک دوره فترت، رخوت و سستی در فرهنگ، ادبیات و سیاست ایران، بیزاری از شرایط ادبیاتی آن روزگار شدت گرفت و سبک هندی، مخالفانی پیدا کرد که دست به تخریب ستون این سبک، یعنی صائب تبریزی زدند.

لذا صائب، قربانی تغییر مسیر ادبیات شد و همواره مورد طعن و تحقیر قرار گرفت. متأسفانه این دیدگاه تحقیری در خصوص صائب و سبک هندی تا زمان تأسیس دانشگاه تهران و تربیت ذهنی ادیبان پابرجا بود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

چهارده + 14 =