به گزارش اصفهان زیبا؛ در میان کوچهپسکوچههای شهر گاهی چشممان به خانهای میافتد که اگرچه متروکه است؛ اما ستونهای گچبریاش از بالای دیوار کاهگلی پیداست. گاهی سقف ریخته و گاهی نقاشیهای دیوارههایش رفته، در چوبیاش بدون کلون است و با یک قفل آهنی زنجیر شده.
احتمالا توی حیاط خانه پر است از زبالههایی که سالها روی هم تلنبار شده و هیچکس نیست حوض را از آنها نجات دهد. هیچکس نیست دستی به سر و روی خانه بکشد، حیاط را آبوجارو کند، رنگی به حوض بزند و فوارهاش را راه بیندازد.
به گزارش اصفهان زیبا، چندسالی است اما برای برخی از این خانهها، ناجی پیدا میشود. سرمایهدار خانه را سر پا میکند و بعد میشود محل کسب و کار.
خانه نفسی تازه میکند؛ دیوارهای رنگشده و چراغهای نو، حوض آبی با ماهیهای قرمز کوچک و دری جدید با دو کلون.
خانه کمکم آدمها را به چشم خود میبیند؛ آدمهایی که اهل این محله نیستند.
مردم میآیند جلوی پنجدری، ژست میگیرند و عکس میاندازند، روی صندلیهای اطراف حوض، هاتچاکلت داغ با کیک روز میخورند و گرم صحبت میشوند.
شاید حواسشان نیست که افرادی هم در این محله زندگی میکنند که تا قبل از اینکه خانه نونوار شود، در آرامش بودند؛ نه رفتوآمدی به این خانه بود و نه سر و صدایی.
از تغییر کاربری تا ایجاد مزاحمت برای همسایهها
یکی از شهروندان اصفهانی میگوید، خانه پدر و مادرش نزدیکیهای چهارباغ است؛ داخل یکی از کوچهپسکوچهها.
چند سال پیش یکی از خانههای قدیمی را بازسازی کردند و حالا شده محلی برای عقد و عروسی. شبها تا دیروقت صدای آهنگ از توی خانه میآید و همسایهها را آزار میدهد.
این شهروند اصفهانی میگوید: «البته هروقت میخواهم بروم خانه مادرم از جلوی این خانه رد میشوم و اگر درش باز باشد، روحم تازه میشود. تا قبل از اینکه این خانه را بازسازی کنند، چهره خوبی برای محله نداشت؛ ولی حالا واقعا قشنگ شده است.»
به نظر میرسد تغییر کاربری خانههای قدیمی، اگرچه این خانهها را از تخریب نجات میدهد؛ اما گاهی باعث ایجاد مزاحمت برای ساکنان بومی محله میشود.
مینا جمالیان، مسئول فنی تأسیسات گردشگری، درخصوص خانههای قدیمی که تغییر کاربری دادهاند، میگوید: «بسته به نوع معماری و جانمایی، خانهها را بهعنوان مکان گردشگری انتخاب میکنیم.»
تغییر کاربری؛ راه نجات خانههای قدیمی
جمالیان با بیان اینکه اکثر بناهای تاریخی که کسی در آنها زندگی نمیکند متروکه میشود، اظهار میکند: «هر فضای متروکه خراب میشود و تنها راهی که میشود حفظش کرد، تغییر کاربری این خانههاست که مطمئنا با تغییراتی روبهرو است؛ چون این خانهها از ابتدا برای سکونت ساخته شده؛ ولی الان دارند تغییر کاربری میدهند؛ یعنی تبدیل به فضای گردشگری برای استفاده عموم میشوند که باید خدماتی را ارائه دهند.»
او با اشاره به اینکه سازمان بر این تغییرات نظارت دارد و قبل از اجرا نیز نقشههای مرمتی را بررسی میکند و در صورت تأیید، مرمت شروع میشود، بیان میکند: «روی همه پروژههایی که به آنها مجوز دادیم، ششماه یک بار بازدید دورهای و سه ماه یک بار گزارش مرمتی میشود. با این نظارتها سعی میکنیم خرابی در خانهها نباشد؛ ولی اگر خرابی بود، مالک باید عین به عینش را درست کند؛ با این حال مکانهایی که از ما مجوز گرفتند تا به حال خرابی نداشتند.»
مسئول فنی تأسیسات گردشگری ضمن بیان اینکه قبلا که این خانهها خراب میشد، شبانه روی بام خانهها آب میگرفتند، اظهار میکند: «این امتیاز به خانهها داده شده و میتوانند از آن استفاده کنند تا خراب نشوند. اکثر خانهها دارای مالکیت خصوصی است که از بین آنها ابنیه ثبتشده در فهرست آثار ملی هم هستند و تعدادی محدود، از تملکهای دولتی (اداره کل میراث فرهنگی استان) که به صورت اجاره بلندمدت به سرمایهگذاران واگذار شدهاند.»
با این تفاصیل، به نظر میرسد مالکان و سرمایهداران، باید تلاش کنند ضمن آنکه از خانه قدیمی به خوبی مراقبت میکنند، مزاحمتی برای ساکنان محله ایجاد نشود.
توجه به بافت اجتماعی یکی از مسائلی است که مالکان کافیشاپها و هتلهایی که در خانههای قدیمی هستند، باید نسبت به آن حساس باشند.
تخریب باطن خانه با تغییر کاربری آن به کافیشاپ
احمد مهرشاد، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در این رابطه میگوید: «ظاهریترین سطح ماجرا این است که در برخی از این موارد حفظ و حراست از بافت تاریخی اتفاق نیفتد و مدیریت بد، موجب تخریب فیزیکی یا حرمت بافت میشود. حتی ممکن است تغییر کاربری خانه با فضا ناسازگار باشد. مثل این است که یک بافت روستایی که زندگی روستایی و کشاورزی و دامداری در آن در جریان است را به منطقه گردشگری تبدیل کنیم.»
این استاد دانشگاه در ادامه بیان میکند: وقتی یک منطقه روستایی به یک منطقه گردشگری لاکچری تبدیل شود، شاید از نظر ظاهری روستا تخریب نشود؛ ولی اکوسیستم روستا تخریب میشود و جوانی در روستا نمیماند.
سطح انتظاراتشان بالاتر میرود و در مردم سوداگری ایجاد میکند. الگوی معماری، مجموعهای از فرهنگ و آداب و رسوم و مناسک است. همین دیدگاه برای خانههای تاریخی که به هتل و کافیشاپ تبدیل میشوند نیز وجود دارد.
خانه تاریخی در یک محله بومی به کافیشاپی تبدیل شده است که نوع مراجعات و نوع روابط اجتماعی با بافت و اقلیم در تعارض است و با مجموعهای از مسائل و چالشها ما را روبهرو میکند و ممکن است کاربری با بافت در تعارض قرار بگیرد.
او در ادامه به توضیح این تعارضها و چالشها میپردازد و درخصوص تعارض اجتماعی میافزاید: «برای مثال در یک بافت آرام که تردد کم است و مردم در حال استراحتاند اگر خانهای تاریخی به یک رستوران تبدیل شود، آرامش مردم دیگر مثل قبل نیست؛ تا نصف شب در این محله تردد وسایل نقلیه وجود دارد. گاهی برخی خانهها در کوچههای باریک هستند و جای پارکی برای آنها تعبیه نشده است و این سادهترین نوع تعارض است.»
ناسازگاری میان حفاظت و توسعه شهری
مهرشاد به زاویه دیگر قضیه نیز اشاره میکند و میگوید: «بالاخره بافت هم باید با شرایط جدید منطبق شود. این چالشها بهراحتی حل نمیشود و باید موردبررسی قرار بگیرد.»
او تأکید میکند: « میان حفاظت و توسعه شهری، نوعی ناسازگاری وجود دارد. درد امروز حاکمیت نگاه مصرفی و سرمایهمحور است که سریع میخواهد این صورتمسئلهها را کنار بزند و به سرمایه بیشتر برسد. بافت تاریخی الزاما یک مکان نیست، بلکه مکانی است توأم با روح و معنا.»
تغییر کاربری خانه سنتی فانتزیسازی مفاهیم است
این جامعهشناس در ادامه بیان میکند: «گاهی با تغییر کاربری خانههای قدیمی در فهم سرمایهمحور و مبتنی بر مصرفیشدن، آنها را سوژهای برای مصرف میکنیم و معنای مکانها را از بین میبریم؛ برای مثال در خانه تاریخی سنتی دالان، کلون در و اندونی و بیرونی از حیا حرف میزند؛ ولی با تغییر کاربری خانه سنتی، همه این مفاهیم را برای چیزی که ممکن است هیچ کدام از این مفاهیم برایش موضوعیت نداشته باشد، فانتزی میکنیم. این مکانها به لوکیشنی برای عکاسی مد و فشن تبدیل میشود و بافت از معنای خود تهی شده و به جایی برای مصرفشدن تبدیل میشود.»
او معتقد است با تغییر کاربری خانههای سنتی، عموما فضاها را تبدیل به لوکیشن میکنیم و معنا را از آن میگیریم. خانهای که ارسی دارد، قیمتش هم بالاتر است و دوباره در نگاه مصرفی قرار میگیرد.
باید متناسب با بافت خانههای سنتی رفتار کرد
مهرشاد با بیان اینکه باید دید تغییر کاربری شکاف تاریخی ایجاد میکند یا صرفا بازسازی است، ادامه میدهد: «به نظر میرسد باید افق نگاهها تغییر کند. این مسائل در حوزه مباحث گردشگری فرهنگی مطرح است و در دنیا هم پذیرفته شده است. اگر بروید خارج در کمپ کوهستانی به شما اجازه خوردن فستفود یا غذاهای معمول را نمیدهند؛ چراکه قرار است زندگی کوهستانی را تجربه کنید. در خانههای سنتی نیز باید متناسب با بافت خانه رفتار شود.»
دوگانه میان بازسازی خانههای سنتی و بازسازی آنها یک چالش اساسی است. به نظر میرسد این روزها همه مشتاق هستند از خانههای سنتی سریع به کسب درآمد برسند؛ اما حواسشان به مفاهیم و تاریخی که خانه پشت سر گذاشته نیست.
در بیشتر خانه سنتیها وقتی از خدمه رستوران یا کافیشاپ میپرسم: قبلا این خانه چه شکلی بوده؟ یا این خانه مال چه کسی بوده؟ هیچ اطلاعاتی ندارند. حواسشان جمع سرویسدادن به مشتری است و صورتحساب نهایی!