به گزارش اصفهان زیبا؛ محرم که میآید، دل لباس غم برتن میکند؛ غمی که همیشه تازه است. شاید این تازگی به خاطر عظمت مصیبت است. به عظمت کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا و مجلس اباعبدالله که گوشهای از همان کربلاست. شاید همین است که قلب دردمند شیعیان را در این مجالس اندکی تسلا میدهد.
حادثه کربلا تنها در چند ساعت از ظهر عاشورا به وقوع پیوست و همهیاران اباعبدالله در همین چندساعت به شهادت رسیدند؛ اما این واقعه در همان چند ساعت خلاصه نشد. درسی که کربلا برای ما داشت پس از گذشت هزارواندی سال هنوز به پایان نرسیده است. هر یک از بزرگان کربلا درسی به بزرگی تاریخ برای ما داشتهاند و شهادتشان غمی فراتر از توان بر دلمان نهاده است.
هرروز از دهه اول محرم را پای درس یکی از این بزرگان مینشینیم و به عزا و ماتم شهادتشان میگرییم؛ به ولایتمداری و غربت مسلم بن عقیل که بیوفایی مردم کوفه او را به مسلخ دارالخلافه برد، حضرت زینب که صبر در برابر ایشان زانو زده است، یتیمی، اسیری و مظلومیت حضرت رقیه، دختر سهساله امام حسین (ع)، وفاداری فرزندان حضرت زینب که مادر، آنها را به میدان فرستاد، «احلی من العسل» قاسم و مظلومیت برادرش عبدالله، معصومیت کوچکترین مرد کربلا، علیاصغر ششماهه و بدن اربا اربای شبیهترین فرد به رسول خدا، علیاکبر… .
اما تاسوعا حال و هوای دیگری دارد؛ روز ابوالفضل العباس است. عَلمدار کربلا، همان وفادارترین مرد، روز جانباز کربلا. روز تاسوعا دلمان تاب نمیآورد؛ گویی به عزانشستن برایمان کافی نیست. اصلا نمیتوان نشست.
شاید به همین خاطر است که سالهاست روز تاسوعا قافلهها برپا میشوند. مردمی که گرد هم میآیند تا عزایشان را فریاد بزنند، قافله برپا میکنند تا خود را به قافلهعاشورا برسانند. بیش از هزارسال است که شیعیان و مسلمانان جهان دستههای عزاداری برپا میکنند؛ تجمعاتی برای سوگواری در رثای سرور و سالار شهیدان و یاران باوفای ایشان.
قافلهای که در شهرما برای عزاداری برپا میشود، فقط دسته عزاداری نیست، بلکه تجدیدعهدی است با عَلمداران و قهرمانان تاریخ ایران؛ کسانی که گرچه روز عاشورا در کربلا نبودند؛ اما با فداکاری و درایت خود اجازه ندادند کربلایی دیگر در این کشور رقم بخورد و با جان خود از جان، مال و ناموس ایران دفاع کردند. همان بزرگمردانی که نام شهید را به خود نگرفتهاند؛ اما سالهاست آرزوی شهادت به دل دارند و اجرشان کمتر از شهادت نیست.
در زیر خیمهاش همه یک خانوادهایم
قافلهای که از آن یادکردیم رسم هرساله هیئتهای مذهبی و فرهنگی اصفهان برای عزاداری اباعبدالله و ادای احترام به جانبازان میهنمان است. امسال نیز مانند سالهای گذشته تجمع از میدان انقلاب شروع شد. عزاداران از جایجای شهر خود را به میدان میرساندند.
صدای طبل و دهل بلند بود؛ شاید مردم را فرامیخواند که مبادا کسی از قافله جا بماند. ساعت 10:30 دسته عزاداری با عَلم و پرچمهایش به راه میافتد. نشانشان سربندهای «لبیک یا خامنهای» است که شعار ولایتمداریشان را به رخ میکشد.
طبق رسم هرساله قطعهای نوحه همچون نوایی همگانی از جمع عزاداران قافله بلند است. نوحه را میخوانند و عزای خود را فریاد میزنند:
«ای عَلمدار من میر و سپهدار من/ گره افتاده از داغ تو در کار من/ دست تو شد قلم قد من گشته خم/ وای ابوالفضل»
از کوی و برزن شهر میگذریم، از هر خیابان عزاداران دیگری به قافله میپیوندند. عدهای دیگر نیز همانطور که جمعیت عزاداران را نظاره میکنند اشک از گوشهچشمانشان سرازیر میشود. کودکان قافله نیز مشکهای خود را از آب پر و عزاداران را سیراب میکنند. الگویشان سقای کربلاست و چه خوب قهرمانی را الگوی خود قرار دادهاند.
به آسایشگاه جانبازان میرسیم؛ مقصد دستهعزاداری. هرسال قسمتی از حیاط آسایشگاه جانبازان را همچون حسینیهای سیاهپوش میکنند. قافله وارد حسینیه آسایشگاه میشود.
جانبازان عزیز در حسینیه حضور دارند؛ بعضی روی ویلچر نشستهاند و برخی دیگر با عصا ایستاده از عزاداران استقبال میکنند. حضورشان نشان میدهد که همچنان بر عهد ولایتمداریشان باقیمانده و در مسیرشان ثابتقدم هستند. عزاداران نیز به آنها ادای احترام میکنند.
با این احترام به آنها یادآور میشوند که شجاعت، ایثار و ازخودگذشتگی این دلیرمردان از ذهن و قلب این مردم بیرون نرفته است. از یاد نبردهایم که امنیت و آرامش را مدیون این جانبرکفان هستیم.
بهمرور حسینیه مملو از جمعیت عزاداران میشود. پرچمهای عزاداری در میان جمعیت به حرکت درمی آید؛ ادامه عزاداری و نوحهخوانی. نزدیک ظهر است که جمعیت آرام میشود، صوت زیبای قرآن و بانگ اذان ظهر به گوش میرسد. نماز ظهر تاسوعا در حسینیه آسایشگاه جانبازان به جماعت برگزار میشود.
بعد از نماز، سخنران برنامه عزاداران را به شعور حسینی دعوت میکند؛ شعوری که برخاسته از بصیرت است و بصیرتی که لازمه ظهور. مداحی و سینهزنی است که شور حسینی را در عزاداران زندهتر میکند. شاید اگر همین شعور و شور حسینی نبود، عزاداری اباعبدالله بعد از 1400 سال پابرجا نبود.