به گزارش اصفهان زیبا؛ اندوختههای ارزشمند یک اجتماع را میتوان حول پنج سرمایه نام برد: سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی، سرمایه فرهنگی و سیاسی. در دهه 90 میلادی جامعهشناسان به مفهوم تازهای از سرمایه دست پیدا کردند و آن را «سرمایه نمادین» نامیدند؛ سرمایه نمادین نقطه اوج هر پنج سرمایه دیگر است. بهعبارتدیگر، زمانی که هریک از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی، انسانی، فرهنگی و سیاسی یک جامعه، به بالاترین نقطه شهرت برسد، به یک سرمایه نمادین تبدیل میشود.
سرمایه نمادین را اولین بار «بوردیو» در نظریه کنش مطرح کرد و ناظر بر این است که هر سرمایه دیگری زمانی بهجایی میرسد که در مواجهه با آن جامعه احساس افتخار و اعتبار و تعلقخاطر کند و آن تبدیل به سرمایه نمادین میشود.
سرمایه نمادین میتواند حلقههای اتصال جامعه به یکدیگر باشد و درواقع نقش ستون و لنگری اجتماعی را ایفا کند که عناصر اجتماعی و اعضای جامعه حول آن جمع میشوند و در رابطه با آن باهم همکاری، مشارکت و کنشگری و تحولآفرینی میکنند؛ بهطورمثال، حمام یک سرمایه اقتصادی است؛ اما زمانی که بشود حمام فین کاشان، یک سرمایه نمادین میشود؛ یا اگر یک شخصیت سیاسی بشود گاندی، امیرکبیر و… تبدیل به یک سرمایه نمادین شده است.
آیت خدا ناصری؛ بهمثابه سرمایه نمادین
از این منظر آیتالله ناصری میتواند از مصادیق ملموس تبدیل سرمایه فرهنگی به سرمایه نمادین در جامعه و زمانه ما باشد.
او ویژگیها، توانمندیها و جایگاه خاص و حتی منحصربهفردی دارد که در تلازم و همنشینی با تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در چشم و دل اکثریت جامعه ایرانی بهخوبی خانه کرده است.
اصفهان بهجد و از صمیم دل سوگوار آیتالله ناصری شد. این نوع حضور مردمی و استقبال شگرف و گسترده عام و خاص از طرف هنرمندان، ادیبان، روشنفکران، دانشگاهیان تا علما، روحانیان، سیاستمداران، کنشگران اجتماعی و سیاسی، بازاریان و عموم مردم خود یک موضوع مهم و قابلمطالعه است.
او این اقبال را داشت که علاوه بر دوران حیات، در روز مرگ و وداع، موردتوجه اهالی سیاست، فرهنگ و همه شهروندان قرار گیرد. هنگامیکه تأثر از فقدان فردی در سطحی چشمگیر به نگارش متون مختلف منتهی میشود، یعنی فرد مدنظر دارای تأثیرات عمیق اجتماعی و فرهنگی بوده است.
مزیت مهم سرمایههای نمادین، این است که در شرایط بیثباتی و بحران و تنش و نگرانی، ناامیدی و ملال به کمک جامعه میآیند و شرایط را کنترل و مردم را آرام و امیدوار میکنند.
سرمایههای نمادین امیدآفرین هستند
درواقع سرمایههای نمادین امید میآفرینند و انسجام ایجاد میکنند؛ آنها الگو میشوند و الگو تولید میکنند؛ آنها در بیثباتی عامل اتحاد، ثبات و همبستگی میشوند و برای تحولخواهی و تغییر پیشقدم میشوند.
بیشک سخنرانان خوب بسیار زیادند؛ اما کسانی که صحبتهایشان در یک موقعیت خاص مانند سوگواری التیامبخش و درسآموز باشد، اندکاند و این سرمایههای نمادین هستند که میتوانند تنها با صحبتکردن و استفاده صحیح از واژهها باعث تغییرات پایدار و دائمی در شرایط حالِ افراد و جامعه شوند.
آیت خدا ناصری بهواقع برای استانی به پهناوری اصفهان یک سرمایه نمادین بود. طیفهای مختلف سیاسی در پای صندلی قدیمیاش مینشستند و تلمذ میکردند. مردم کوچه و بازار برای عاقبتبهخیری از او طلب دعای خیر میکردند و البته او با بیان خالصانه و خاشعانه حاصل همه این سرمایه نمادین را به پای خدا مینوشت و همین موضوع او را هرروز در چشم مردم بزرگ و بزرگتر کرد.
ناصر ما از جنس سرمایههای نمادین است. خلقیات و منش آیتالله فقید مولد است؛ نهتنها ایستادگی، فروتنی و مردمداری را در جامعه بازتولید میکند و در روح آدمها میدمد، بلكه مردم یک شهر را به یكدیگر پیوند میدهد.
همه مردم به این رویکرد افتخار میکنند كه امام جماعت آنها در اوج قدرت اجتماعی و فرهنگی، مردمدار است و قدرت را برای مردم میخواهد و بر اساس الگوی امیرالمؤمنین(ع) قدرت برای او عطسه بزی بیش نیست. بهرغم آنکه میتواند از قِبل قدرت ثروت بیندوزد، اما نمیخواهد و به این بازی تن نمیدهد.
قدرت؛ ابزار خدمت
این افتخار، یک سرمایه بزرگ است كه به بچههای مسجد کمرزرین و اصفهان هویت اخلاقی میدهد و آنها را از لغزشهای بزرگ بازمیدارد. امروز بهشدت نیازمند سرمایه نمادین مانند ناصری هستیم؛ مانند او قدرت را ابزار خدمت بدانیم و دین و مردم را با هیچچیز دادوستد نكنیم؛ پس باید این سرمایه نمادین را كه از میان ما رفت، به فراموشی نسپاریم.
این نمادها اعم از دینی یا سرزمینی، سرمایههای بدون جانشین هستند که نهتنها ارزشمند هستند، بلكه مولدند. مثل طلا نیستند كه در طول زمان تنها ارزش آنها بالا میرود؛ بلكه بهتر از طلا هستند؛ مثل زمین حاصلخیزی كه میتوان هرسال در آن گندم كاشت.
بیتردید ژرفایی اندیشه، جامعنگری و خضوع کمنظیر، مکارم اخلاقی، صلابت و اتقان رفتاری آن عالم ربانی، اسوه سالکان علم و عمل و زمینهساز بستر رشد و اعتلای فرهنگ اسلامی و ایرانی است.
انتقال یک میراث گرانبها به نسلهای آینده
شوربختانه کنشهای سیاسی سلبی و ایجابی جامعه ما نتایج خواسته و ناخواسته فراوانی داشته و ازجمله منجر به ایجاد جریاناتی رقیب و موازی شده است. خصلت بارز این عالم ربانی او را از ورود به تعارضهای جناحی مصون نگه داشت؛ همین امر باعث شد در روز وداع با او طیفی را در پشت تابوتش مشاهده کنیم که رنگینکمانی از کنشهای متفاوت فرهنگی و اجتماعی بودند.
سبک زندگی این عالم ربانی بهگونهای بود که بسیار با مردم مأنوس بود و تا قبل از دوران اخیر که دچار کسالت شده بود و به مراقبتهای ویژه نیاز داشت، در بسیاری از اوقات، خود بهصورت مستقیم پاسخگوی مراجعهها بود و افراد انواع و اقسام مراجعهها را به ایشان داشتند و درخواستشان نیز اجابت میشد؛ به همین دلیل، بهشدت موردمحبت مردم بود.