به گزارش اصفهان زیبا؛ ما محمد (ص) را آنگونه که شایسته وجود پرشفقت اوست، نشناختیم.
منحصرا میدانیم که نامش بر همه کائنات ترجیح دارد و هنگامی که بر زبان جاری شود، عطر شکوفههای صلوات در جان لحظهها مینشیند تا فضیلتی از او گفته شود.
دلها از بوی گل محمدی زنده میشود و انس با کلامش، صبح را به روی ما میگشاید.
محمد! قرآن تو نزدیکترین راه رهایی است و نهجالفصاحهات پاکترین شیوه زندگی. در لابهلای هزاران سخن گوهربار تو بهدنبال عطر وجودت گشتیم و تنها بنا به بضاعت خود، تعدادی از شکوفههای بوستان کلام و عملت را برگزیدیم.
پیامبر و آراستگی ظاهر
پیامبر(ص) رعایت آراستگی ظاهر را اهمیت میداد و همواره مسلمانان را به داشتن ظاهر و سیمایی دلپسند و آراسته توصیه میکرد.
ایشان به مردان میفرمود: موی سر و سیمای خویش را اصلاح کنید که این کار بر زیبایی شما میافزاید. ایشان اصلاح گونهها را نیز مستحب اعلام کرده بود و چیدن مو از بینی را مستحب میدانست.
شانهزدن برای هر نماز، چه مستحب و چه واجب را سزاوار پاداش میخواند و به مردان میفرمود: لباسهای خود را بشویید، موهای خود را کوتاه کنید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید؛ زیرا یهودیان چنین نکردند و زنانشان، زناکار شدند. از آنها میخواست ناخنهایشان را کوتاه کنند؛ اما به خانمها میفرمود که ناخنهای خود را بلند بگذارند و آن را زینت و آرایش میدانست. به بانوان و دوشیزگان فرمان داده بود تا دستان خویش را با حنا خضاب کنند که همانند دستان مردان، زمخت نباشد. به بانوان اجازه داده بود موی سرشان را رنگ مشکی بزنند.
ایشان میفرمود: خداوند دوست دارد هرگاه بندهای نزد دوستانش رود، خود را بیاراید. پیامبر همواره سفارش میکرد که تنپوش خود را نیکو کنید و لوازم خود را سامان دهید؛ آنچنان که در میان مردم بهسان خال آشکار باشید.
بهداشت دهان و دندان
پیامبر مهربانیها رعایت بهداشت دهان و دندان را برای برقراری ارتباط بهتر با خدا و خلق خدا ضروری میدانست و میفرمود: جبرئیل هیچگاه نزد من نیامد، جز آنکه مرا به مسواک سفارش میکرد.
همچنین ایشان به حضرت علی(ع) میفرمود: ای علی! با هر وضویی که برای نماز میگیری، مسواک بزن. خود هر شب، سه بار مسواک میزد: قبلاز خواب، بعد از بیدارشدن و پیشاز رفتن به مسجد برای نماز صبح. دندانهایش را خلال میکرد و میفرمود: خلالکردن، دهان را خوشبو میکند و فرمان میداد: دندانهایتان را خلال کنید. برای فرشتگان چیزی منفورتر از آن نیست که در دندانهای کسی باقیمانده غذا را ببینند.
ایشان به بهداشت محیط اطراف نیز بسیار اهمیت میداد. جاروزدن و پاکیزه کردن حیات را مستحب اعلام کرده بود و رها کردن ظرفهای نشسته را ناخوش میشمرد. اجازه نمیداد که افراد کنار چاه آب آشامیدنی، زیر درخت میوهدار، میان قبرها، در جادهها و حیاط خانهها قضای حاجت کنند.
پیامبر در سفر
حضرت محمد (ص) در سفر، همپای دیگران کار میکرد و آن را ارزش میدانست. میفرمود: کسی که مسافر دینداری را یاری کند، آفریدگار ۷۳ اندوه از او میزداید و او را در این جهان و آن جهان از اندوه پناه میدهد و غم بزرگش را در روزی که مردمان، نفس در گلویشان حبس میشود، از او برطرف میکند.
پیامبر میگفت: شش چیز از جوانمردی بوده که سه مورد آن در مسافرت است؛ اما آنهایی که در سفر است شامل خوراک و توشه پیچیدن، خوشخلقی و شوخی در غیر گناه است. ایشان توصیه میکرد که حق مسلمان بر مسلمان آن است که هرگاه آهنگ سفر دارد، دوستانش را از مسافرتش آگاه کند و حق او بر دوستانش آن است که وقتی برگشت، به دیدارش بیایند. پیامبر از تنهاسفرکردن خوشش نمیآمد و حداقل همراهی سه نفر را برای مسافرت مناسب میدانست و سفر طولانی را نیز خوش نمیدانست. ایشان میفرمود: هر گاه کسی از شما از سفر برمیگردد، باید برای خانوادهاش هدیهای بیاورد؛ گرچه قطعهسنگی باشد.
پیامبر در خانه
محمد (ص) چون به منزل میآمد، وقت خود را به سه قسمت تقسیم میکرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خود. آن ساعت را که به خود اختصاص داده بود، بین خود و مردم تقسیم میکرد. ابتدا خواص را به حضور میپذیرفت و بعد هم با عموم ملاقات داشت؛ درنتیجه آن ساعاتی هم که خاص خود آن بزرگوار بود، در اختیار یاران و اصحابش قرار میگرفت.
ایشان حتیالامکان تنها غذا نمیخورد و میفرمود: برای غذا خوردن، دور هم جمع شوید. خجستگی و برکت در این کار است. شبها پساز نماز عشا، شام میل میکرد و میفرمود: شامخوردن را ترک نکنید؛ زیرا ترک آن باعث خرابی بدن میشود. محبوبترین غذا برایش غذایی بود که افراد بسیاری بر سر سفره بنشینند.
در آبی که میخواست بنوشد، نفس نمیکشید؛ بلکه صورتش را از آن برمیگرداند و نفس میکشید. هم ایستاده مینوشید؛ هم نشسته؛ اما نشسته نوشیدن را برتر میدانست. آب را در سه نفس و گاه به یک نفس مینوشید و میفرمود: سه نفس نوشیدن، لذیذتر و در هضم غذا مؤثرتر و برای تندرستی بدن مفیدتر است.
داشتن خانه کوچک و همسایههای بد را ناگوار میدانست. روشنکردن چراغها، پیشاز تاریکشدن هوا را نیز مستحب برمیشمرد. عایشه میگوید: پیامبر به ما فرمان داده بود در خانهها، جایگاه نمازی بسازیم و آن را پاکیزه و خوشبو کنیم.
پیامبر با فروش خانه و صرف پول آن در دیگر امور مخالف بود و میفرمود: کسی که خانهای بفروشد و با پول آن، خانه دیگری نخرد، برکت نیابد.
ارجمندی از منظر پیامبر
پیامبر میفرمود: هشت نفر هستند که اگر به آنها توهین شود، تنها خویش را سرزنش کنند: کسی که بیدعوت بر سر سفرهای نشیند؛ میهمانی که به میزبان، دستور دهد؛ فردی که از دشمنش امید خیرخواهی دارد؛ کسی که از فرومایگان، بخشش طلبد؛ شخصی که در راز دونفری که او را نمیپذیرند، خود را دخالت دهد؛ آن کس که در مجلسی بنشیند که مناسب او نیست و فردی که برای کسی که گوش فرا نمیدارد، حرف بزند. ایشان میفرمود: آنچه را آدمی با آن آبروی خویش نگه میدارد، برایش صدقه محسوب و نوشته میشود.
پیامبر؛ سمبل امانتداری
دشمنان پیامبر در مکه، حتی پساز اعلام رسالت ایشان، همچنان نفیسترین اشیای خود را نزد پیامبر به امانت میگذاشتند و تردیدی به خود راه نمیدادند که مبادا اموالشان را مصادره و به نفع آیین خود خرج کند؛ ازهمین رو پیامبر پساز هجرت از امامعلی(ع) خواست تا چند روز در مکه بماند و امانتها را به صاحبانش پس دهد. ایشان میفرمود: شخصی که در دنیا به امانتی خیانت کند و آن را به صاحبش بازپس ندهد و بمیرد، بر دین من نمرده است و خدا را درحالی ملاقات خواهد کرد که از او خشمگین است؛ همچنین معتقد بود که وقتی کسی سخنی گفت و به اطراف خود نگریست (که کسی در اطراف نباشد)، آن سخن نزد شما امانت است. نقل است که مسلمانان در نبرد خیبر دچار کمبود آذوقه شدیدی شده بودند؛ بهطوریکه برای رفع گرسنگی از گوشت حیواناتی که خوردن آنها مکروه بود، استفاده میکردند. در این شرایط یکی از چوپانان که گوسفندان یهودیان نزد او امانت بود، به حضور پیامبر آمد و مسلمان شد؛ سپس گفت: اکنون که رابطه من با صاحبان گوسفندان قطع شده است، تکلیف من و این گوسفندان چیست؟ حضرت در برابر چشم صدها سرباز گرسنه با کمال صراحت فرمود: در آیین ما، خیانت به امانت یکی از بزرگترین گناهان است. بر تو لازم است همه گوسفندان را تا در قلعه ببری و به صاحبانش برسانی.
اهمیت دانش نزد پیامبر
حضرت محمد(ص) فرمود: ای علی! بر تو باد فراگیری دانش؛ گرچه در چین باشد؛ چرا که نزد خدا چیزی محبوبتر از آن نیست که آدمی یا دانشور باشد یا دانشجو یا شنونده مسئله علمی. ایشان میفرمود: دانش آموزید که فرا گرفتنش، نیکی است؛ تدریسش، پرستش است؛ جستوجوی آن، جهاد به شمار میرود؛ آموختنش به جاهل، صدقه محسوب میشود و بخشش به کسی که سزاوار آن است، نزدیکی به آفریدگار بهشمار میآید.
تشویق به فراگیری زبان خارجی
زیدبن ثابت میگوید: پیامبر(ص) به من فرمان داد تا زبان یهودیان را بیاموزم. پساز این فراگیری، هم نامههای او به یهودیان را مینوشتم و هم نامههای یهودیان برای او را میخواندم.
فعالیتهای اقتصادی
پیامبر خارجشدن از خانه در اول صبح برای تلاش اقتصادی را مستحب برمیشمرد و میفرمود: خداوند صبح زود را برای امت من خجسته قرار داده است. حضرت محمد (ص) میفرمود: همانا نفس، هر گاه غذایش را به دست میآورد، آرامش مییابد؛ ازهمینرو، هم خود ایشان پسانداز یکساله خویش و همسرانش را ذخیره میکرد و هم پسانداز یکساله را مستحب اعلام کرده بود.
پیامبر میفرمود: کسی که از دسترنج خویش بخورد، روز رستاخیز در ردیف پیامبران قرار میگیرد و پاداش (همعرض) آنان را دریافت میکند. ایشان دشمن بیکاری بود و هرگاه مرد نیرومندی را میدید، از حرفهاش میپرسید. اگر به او پاسخ میداد که بیکار است، میفرمود: از چشمم افتادی و دلیل این جمله را اینگونه بیان میکرد: زیرا مؤمن هرگاه حرفهای نداشته باشد، از راه دینش نان میخورد.
ایشان میفرمود: پاکیزهترین درآمد، کسب تاجرانی است که هر گاه حرف میزنند، دروغ نمیگویند و هر زمان امینشان قرار دهند، خیانت نمیورزند و اگر وعده دهند، تخلف نمیکنند و زمانیکه میخواهند چیزی بخرند، برای ارزان خریدن، از آن کالا بد نمیگویند و هنگامیکه میخواهند بفروشند، آن کالا را بیشاز اندازه نمیستایند، مردم را معطل نمیکنند و زمانیکه طلبکارند، بدهکار خود را در تنگنا قرار نمیدهند.
ایشان میفرمود: هر کسی که برای امت من یک شب آرزوی گرانی کند، خداوند ۴۰ سال عبادت او را باطل میکند.
رفتار اجتماعی پیامبر
پیامبر به هرکسی که میرسید، بزرگ یا کودک، قبل از او سلام میکرد. میفرمود: همواره سواره بر پیاده و ایستاده بر نشسته سلام کند.
او با ثروتمند و بینوا بدون هیچ تبعیضی دست میداد. چیزهایی را که برای خانهاش میخرید، خود به خانه حمل میکرد و برای انجام کارهای شخصی، پساز طلوع آفتاب از خانه خارج میشد.
پیامبر قطع کردن سخن دیگران را کاری ناپسند میشمرد و میفرمود: کسی که سخن برادر مسلمانش را قطع کند، همانند کسی است که بهصورت او چنگ زده است. ایشان توصیه میکرد کسی که در نزد او غیبت دوست دینباورش را بکنند و بتواند دوست خود را با زبان یاری کند و این کار را انجام ندهد، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار میکند.
شوخیکردن
امامباقر(ع) فرمود: از مهربانی پیامبر به پیروانش آن بود که با آنان شوخی میکرد تا بزرگیاش آنچنان برای آنها جلوه نکند.
امامصادق(ع) نیز هدف شوخی حضرت را شادکردن مخاطب بیان میکرد؛ نه ریشخند، تحقیرکردن دیگران و برای زبانآوری و گرمکردن مجلس. عبدالله پسر حارث میگوید: کسی را شلوغتر از رسول خدا ندیدم.
عایشه میگوید: حضرت بسیار شوخی میکرد و میفرمود: آفریدگار درباره شوخی راست (و نه دروغ) بازخواست نمیکند.
گشادهدستی
محمد(ص) گشادهدستترین مردمان بود؛ بهویژه در ماه مبارک رمضان که به تعبیر امام علی(ع)، چون نسیمی جاری بود که چیزی در کف او نمیماند. محبوبترین غذا نزد پیامبر، طعامی بود که دستهای بسیاری به سمت آن دراز میشد. همواره سفارش میکرد از تنگچشمی دوری کنید که پیشینیان شما را نابود کرد و آنها را به گسستن پیوند خویشاوندی واداشت.
پیامبر بهشت را خانه سخاوتمندان مینامید و میفرمود: هر کس بمیرد و بدهکاری از خود برجای گذارد یا خانوادهای از او برجا بماند، برعهده من است که بدهکاریاش را بدهم و خانوادهاش را سرپرستی کنم و اگر مالی از خود برجای گذاشت از آن وارثان اوست. هر کسی که در مجلس کنار او مینشست، گمان میکرد، خود گرامیترین فرد نزد رسولالله است.
هدیهدادن
هرگاه در جمع به پیامبر هدیه میدادند، به اطرافیانش میفرمود: شما در این هدیه سهم دارید. همیشه هدیه را میپذیرفت؛ گرچه جرعهای شیر بود و آن را جبران میکرد. ایشان فرمان داده بود که به یکدیگر هدیه دهید تا محبتتان به همدیگر افزون شود و از یارانش میخواست، هدیه را رد نکنند و آن را کوچک نشمارند؛ گرچه پاچه بزی باشد.
ایشان میفرمود: در هدیه دادن میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر میخواستم کسی را در هدیه دادن برتری دهم، زنان را برتری میدادم.
رفتار با اسرا
پیامبر دستور داده بود با اسیران به نیکی رفتار کنید و آبشان دهید؛ هم گرمای خورشید و هم گرمای سلاح را بر آنان روا مدارید. سهیلبن عمرو از بزرگترین سخنرانان قریش و دشمن اسلام و پیامبر بود که در جنگ بدر اسیر شد. عمر پسر خطاب به حضرت گفت: اجازه بده که دندانهای او را بکنم تا هرگز نتواند سخنرانی کند. حضرت فرمود: او را شکنجه نمیکنیم؛ زیرا خداوند نیز مرا چنین شکنجه خواهد کرد؛ گرچه پیامبر باشم.
اقلیتهای دینی
روابط پیامبر با اقلیتهای دینی چنان نیکو بود که بعد از چشمفروبستن از جهان، زرهاش بهخاطر قرضگرفتن بیست صاع غذا برای خانواده در گرو یک یهودی بود.
او میفرمود: اگر کسی به کافری که با دولت اسلامی پیمان بسته است، ستم ورزد یا از پرداخت حقش بکاهد یا بیشاز توانش از او کار کشد یا چیزی از او بگیرد که خرسند نباشد، من در روز رستاخیز با دلیل بر او پیروز خواهم شد.
ایشان توصیه میکرد: از نفرین ستمدیده بپرهیزید؛ گرچه کافر باشد؛ زیرا دربرابر رسیدن این نفرین به خدا مانعی نیست.
روزی یهودیان به دیدارش شتافتند و از دخترش فاطمه، برای شرکت در عروسی خود دعوت کردند و گفتند: ما حق همسایگی داریم. پساز تو درخواست میکنیم که دخترت فاطمه را به خانه ما بفرستی تا عروسی ما با آمدن ایشان رونق گیرد. یهودیان بر این درخواست، پای فشردند؛ پیامبر نیز با خواست آنها موافقت کرد و دخترش را به عروسیشان فرستاد.
حیوانات و گیاهان
درحالیکه نخستین جمعیت حمایت از حقوق حیوانات در ۱۸۲۴ میلادی تأسیس شد، پیامبر مهربانیها ۱۲۰۰ سال پیشاز غربیها، حمایت از انواع حقوق حیوانات را در صدر فرمانهای خود قرار داده بود و آن را جزو موازین اخلاقی و انسانی بهشمار میآورد و حتی قوانین حقوقی نیز برای آن وضع میکرد. ایشان میفرمود: کسی که چهارپا میگیرد، باید آن را گرامی بدارد؛ همچنین مردم را از کشتن مورچه، زنبور عسل، شانهبهسر و… بازمیداشت.
او نهی میفرمود که سه نفر بر یک مرکب سوار شوند. نگهداشتن کبوتر و گرامیداشتن آن را مستحب میشمرد. ایشان میگفت: حیوانات اهلی را در خانه نگه دارید؛ زیرا در این صورت، شیطان، کاری به کودکانتان نخواهد داشت. همچنین برای حفاظت از گیاهان و محیطزیست همواره دغدغه داشت. آبپاشی به ریشههای درخت هنگام کاشتن و پیش از ریختن خاک را مستحب برمیشمرد. او میفرمود: اگر قیامت در حال برپاشدن است و در دست یکی از شما نهالی است، اگر فرصت کاشتن آن را دارید، باید آن را بکارید.