سینمای کودک در پیچ‌و‌تاب تاریخ

سینمای کودک از بدو تولد تاکنون دستخوش حوادث تاریخی تلخ و شیرین بوده که بدین سبب متأسفانه نتوانسته به جایگاه اصلی خود در مسیر رشد و تعالی قرار بگیرد و همین موضوع مهم‌ترین گونه سینمایی را به قهقرای شکست فروبرده است.

تاریخ انتشار: 15:21 - پنجشنبه 1402/07/20
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
سینمای کودک در پیچ‌و‌تاب تاریخ

به گزارش اصفهان زیبا؛ امروزه با ظهور شبکه‌های مجازی، نمایش خانگی و از سوی دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای مخصوص کودک و نوجوان که ۲۴ ساعت در حال پخش انیمیشن، سریال کارتونی و برنامه‌های موزیکال هستند، سطح انتظار و توقع کودکان نسبت به آثار سینمای کودک بالا رفته و از سوی دیگر بی توجهی مدیران حوزه سینما به این گونه سینمایی سبب شده تا کودکان ایرانی به سمت محصولات سینمایی رقیب خارجی گرایش پیدا کنند.

شاید همین پیشرفت تکنولوژی، بهره‌مندی کودکان از انواع شبکه‌ها، برنامه‌ها و دسترسی آسان به انیمیشن‌های مشهور دنیا در هر ساعت شبانه‌روز، شیوه پرداخت به حوزه کودک را متفاوت کند.

این پیشرفت تنها در ساختار و تکنولوژی ساخت فیلم‌ها و انیمیشن‌های مخصوص کودکان نیست، بلکه معمولا تغییرات نسل، بالارفتن آگاهی کودکان و فاکتورهای این‌چنینی هم در آثار جدید حوزه کودک تأثیرگذاراست؛ موضوعی که در آثار داخلی اصلا مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

سینمای کودک و نوجوان، روزگاری یکی از مهم‌ترین گونه‌های سینمایی در ایران بود، اما از دهه هشتاد به بعد، هرچه تکنولوژی پیشرفت کرد و بچه‌ها راه‌های دیگری برای سرگرم کردن خود پیدا کردند، سینما هم به دلیل سوء‌مدیریت‌ها و عدم استقبال از سوی تهیه‌کنندگان، دیگر نتوانست همگام با تغییر نسل، ژانر کودک را به مسیر قابل توجهی حرکت دهد.

به نظر می‌رسد که با دگرگون شدن پُرشتاب زندگی، برای تداوم بخشیدن به سینمای کودک، باید ساختارهای فکری مدیریتی سینمای کودک درایران به سرعت تغییر بنیادی پیدا کند.

سینمای کودک به آثاری نیاز دارد که ضمن تأکید بر مبانی آموزشی با ارائه الگوهای شخصیتی و قهرمان‌پروری موردنیازنسل امروز نقش‌آفرینی کند؛ به‌گونه ای که کودکان به پیروزی و شکستِ آن‌ها دلبستگی نشان دهند.

تنها با این رویکرد است که می‌توان به سینمای کودک به عنوان سینمای زنده و پویا امید داشت.

گونه کودک و نوجوان باید آمیزه‌ای از شادی و نشاط کودکانه، هیجان ذهنی، حرکت برای موفقیت، تلاش برای سازندگی، نوع‌دوستی، محبت، ایثار و آشنایی با خالق هستی باشد که این آموزه را با به کارگیری از عنصر «خیال» یک فانتری جذاب و پذیرفتنی به مخاطبان این گونه فیلم‌ها انتقال داد.

سینمای کودک از بدو تولد تاکنون دستخوش حوادث تاریخی تلخ و شیرین بوده که بدین سبب متأسفانه نتوانسته به جایگاه اصلی خود در مسیر رشد و تعالی قرار بگیرد و همین موضوع مهم‌ترین گونه سینمایی را به قهقرای شکست فروبرده است که با تورق تاریخ می‌توان کمی با فرازو فرودهای آن آشنا شد.

دهه ۶۰ یک شروع جدی

در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأسیس واحد کودک و نوجوان در بنیاد سینمایی فارابی، شروع به تغییراتی در زمینه تولید فیلم با مضمون کودک کرد.

در سال‌های آغازین، به دلیل شروع جنگ و حال و هوایی که بر جامعه سینمایی حکمفرما بود، آثار درباره جنگ ساخته و در حاشیه آن هم به کودکان پرداخته می‌شد. اما درسال ۶۳ با ساخت فیلم «دونده» سینمای کودک در همان حال و هوا متولد شد.

در روزهایی که سینمای ایران درگیر بلاتکلیفی بود، امیرنادری با ساخت «دونده» روح مبارزه‌طلبی را در دنیای کودکان به تصویر کشید. درادامه مرضیه برومند زیر نظر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با جمع‌کردن عده‌ای از بازیگران جوان، فیلم سینمایی عروسکی «شهر موش‌ها» را برای تشویق کودکان برای به مدرسه رفتن ساخت این فیلم به‌عنوان یکی از اولین فیلم‌های رکوردشکن‌ گیشه پس از انقلاب شهرت پیدا کرد.

این فیلم سینمایی با وجودشخصیت‌های بامزه و شیرینی که هرکدام نماد طیفی از کودکان بودند، انتظارات را ازگونه کودک بالا برد.

از اواسط دهه شصت دو مسیر متفاوت درتولید سینمای کودک شکل گرفت. نگرشی که برآمده از واقعیت زندگی کودک ایرانی بود و عباس کیارستمی به‌عنوان کارگردانی صاحب‌سبک در این مسیر با تولید فیلم‌هایی همچون «خانه دوست کجاست» و پوران درخشنده با فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» سردمدار آن بودند را شکل دادند.

در نگرش دوم سینمای کودک، عنصر خیال پردازی مورد توجه قرار گرفت که آثار مشهور و ماندگاری هم در آن زمان در این مسیر خلق شد. از خاطره‌انگیز‌ترین آن‌ها می‌توان فیلم سینمایی «دزد عروسک‌ها» ساخته محمدرضا هنرمند و «پاتال و آرزوهای کوچک» ساخته مسعود کرامتی را  نام برد.

با شکل‌گیری سینمای مستقل کودک و تولید آثار فانتزی این دسته از تولیدات مورد اقبال عمومی واقع شد و توانست در گیشه به فروش خوبی دست پیدا کند، به همین دلیل تهیه‌کنندگان به این عرصه ورود خوبی پیدا کردند. آثاری مثل «گلنار» و «گربه آوازخوان» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی یا بهترین بابای دنیا به کارگردانی داریوش فرهنگ در این دسته جا می‌گیرند.

دوران شکوه و افول سینمای کودک

با آغاز دهه ۷۰ شمسی و پس از طی مسیر رشد برای سینمای کودک، هفتمین دوره از جشنواره فیلم کودک این بار کاملا مستقل در تاریخ ۱۴ تا ۲۰ مهر ماه ۱۳۷۰، به دبیری علیرضا شجاع نوری در شهر اصفهان برگزار شد و این مقدمه‌ای برای یک جهش بزرگ برای ورود به دوران طلایی بود.

گذشت دو دهه از عمر سینمای کودک و همچنین مستقل‌شدن آن از جشنواره فیلم فجر، انگیزه‌ای شد تا فیلم‌سازان شانس خود را برای تولید فیلم کودک امتحان کنند و این باعث شد آثاری مهم در این ژانر خلق و ماندگار شود. از ویژگی‌های مهم این دهه، حضور سینمای کودک ایران در جشنواره‌های بین‌المللی بود.

سال‌های ابتدایی دهه هفتاد با ساخت دو فیلم موفق «مریم میتیل» به کارگردانی فتحعلی اویسی و «چکمه» ساخته محمدعلی طالبی، که دقیقا از دو طیف متفاوت سینمای کودک بودند، نشان‌دهنده آن بود که این ژانر قرار است یکی از گونه‌های قوی سینمای ایران باقی بماند.

اکران فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» و تشکیل صف‌های طولانی بلیت، چشمان همگان را خیره کرد و این نشان ازمحبوبیت این گونه سینمایی در نزد مردم بود و ادامه این مسیر می‌توانست اتفاقات خوبی را رقم بزند که متأسفانه در دهه هشتاد ترمز دستی سینمای ایران در اوج موفقیت کشیده شدوسینمای کودک در بی‌مهری مدیران سینمایی چشم از جهان فروبست.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

7 + 15 =