در ابتدای سلطنت رضاشاه او سفری ششماهه به پاریس داشت که موجب شد تأثیراتی از نقاشی غربی بپذیرد. در این سفر او منظرهای خیالی از شهری با ساختمانهای مختلف و جمعی از نمازگزاران برای آرتور اپهام پوپ، تاریخنگار مشهور هنر ایران کشید. ملکه انگلستان که این تابلو را در نمایشگاهی دیده بود، از مصورالملکی خواست تا تابلویی هم برای او بکشد و ثمره این درخواست تصویری از یک مسجد خیالی به سبک آثار کمالالدین بهزاد بود؛ تابلویی که مدال طلای جرج پنجم را برای او به ارمغان آورد.
او همچنین به دلیل بهتصویرکشیدن تابلوی «جنگ جهانی» که سران متفقین را در حال حمله به هیتلر و هیروهیتو و موسولینی نشان میدهد از چرچیل و روزولت و چیانگ کایشک تقدیرنامه گرفت.او گرچه آثار زیادی کشید، بیش از همه به تابلوی «تختجمشید» عشق میورزید.
اثری که در نمایشگاه جهانی بروکسل برنده شد و جایزه گرفت. او برای خلق این تابلو، از دانش دو باستانشناس و حفار معروف در تختجمشید به نامهای «مستر ریچاردز» و «هرتسفلد» آلمانی استفاده کرد و اثری پدید آورد که آندره گدار رئیس اداره کل عتیقات و باستانشناسی ایران، آن را تصویری بسیار نزدیک به واقعیت اصل بنای تختجمشید در زمان امپراطوری هخامنشی دانست.
همان زمان خواستند تابلو را به مبلغ ده میلیون تومان خریداری کنند، ولی او با وجود بضاعت کم، از فروش آن خودداری کرد و به فرزندانش نیز وصیت کرد که آن را عزیز بدارند و به فروش نرسانند. او میگفت: «جهت بهتصویرکشیدن این تابلو به مرحلهای رسیدم که تمام ذهنم انباشته از تختجمشید بود.
حتی قدمهای سنگین سربازان جاویدان را روی سنگفرشها میشنیدم. ارابهها را با چرخهای زمخت و کوچکشان که در حرکت بودند و طنین سم اسبها را که در هیاهوی ارابهها محو میشد، میشنیدم. در چشمانداز آپادانا، باغهایی را که در متن کمرنگ و غبارآلود، به چشم میخورد، همه را حس میکردم.»
حاج مصورالملکی پس از عمری فعالیت هنری پر بار در تاریخ ۲۴ دی ماه 1356 شمسی دار فانی را وداع گفت و در تخت فولاد دفن شد. به مناسبت سالروز درگذشت این هنرمند بزرگ، با استاد جواد طاهری رئیس انجمن هنرمندان نقاش اصفهان و مدرس دانشگاه گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
اتفاقات روز جامعه موضوع مورد علاقه حاج مصورالملکی بود
طاهری آثار مصورالملکی را به لحاظ موضوع متفاوت از همعصرانش دانست و گفت: «حاج مصورالملکی به موضوعات اجتماعی علاقه داشت و گرچه از لحاظ فرم تحت تأثیر رضا عباسی و کمالالدین بهزاد بود، اما خلاقیتهایی در آثارش دیده میشود که او را از این هنرمندان متمایز میکند.»
او به اتفاقات روز توجه نشان میداد و همین تنوع زیادی به موضوعات آثارش بخشیده است. او افزود: «آثار حاج مصورالملکی به لحاظ موضوعی در چند دسته قابل طبقهبندی هستند. دستهای از آثار او بناهای سنتی ایران را به نمایش میگذارند.
تابلوهای تختجمشید و میدان نقشجهان که از این دست آثارند، شناخت او از پرسپکتیو علمی نقاشی غربی را نشان میدهد. صحنههای رزمی دسته دوم آثار او هستند. تابلوهای جنگ نادر و جنگ جهانی نمونههایی از این موضوعات هستند که در آنها سنتهای نگارگری ایرانی بازرتر است. دسته سوم تصاویری هستند که او با تکنیک قلمگیری از حیوانات و فیگورهای انسانی کشیده است. »
تأثیرپذیری حاج مصورالملکی از نقاشی غربی آگاهانه بوده است
رئیس انجمن نقاشان اصفهان با اشاره به تأثیرپذیری حاج مصورالملکی از نقاشی غربی گفت: «رنگ در آثار او تفاوتهای فاحشی با رنگگذاری در نگارگری ایرانی دارد. در آثار او با خاکستریهای شکسته روبهرو هستیم. ضمن اینکه در نگارگری ایرانی ما رنگها را با خلوص بیشتر میبینیم؛ اما او آزادی عمل بیشتری در انتخاب هارمونی رنگها نشان داده است.»
او افزود: «مهمترین تأثیری که او از نقاشی غربی پذیرفت، پرسپکتیو و عمقنمایی بود. در آثار او تفاوت ابعاد فیگورها بر اساس بُعد دیده میشود که در نگارگری ایرانی ریشه ندارد. به هر حال او در سفرش به پاریس با آثار خارجی روبهرو شده و از آنها تأثیر پذیرفته اما با این وجود او بر نگارگری ایران مسلط بوده و این تغییرات را آگاهانه در پیش گرفته است.
البته این کار از یک نظر درست بوده است؛ زیرا مردم باید بتوانند در زمان خودشان با اثر ارتباط برقرار کنند و هدف او همگامی با زبان معاصر بوده است.» او با اشاره به موفقیت حاج مصورالملکی در برقراری ارتباط با مخاطبان جهانی گفت: «ایشان درواقع یکی از نگارگران شناختهشده و پرکار اصفهان بودند و به گردشگران و سیاستمداران خارجی که به اصفهان سفر کرده بودند معرفی میشدند.
کارهای ایشان دیده میشد و همین روابط خوبی که داشتند، باعث شد ملکه انگلستان (ماری کوئین) او را به یک سفر دوماهه دعوت کند. بدینگونه ملکه توجه خود را به آثار حاج مصورالملکی ابراز داشته و از او خواستند که مدتی میهمان ایشان باشند و آثاری به رسم یادگار خلق کنند؛ بدین گونه استاد حاج مصورالملکی حدود دو ماه در لندن ماندند و پس از انجام تابلوهای سفارشی ملکه، با دریافت دستمزد گرانبهایی خاک انگلستان را ترک کرده و عازم ایران شدند.
تابلوی جنگ نادر شاخصترین اثر استاد است
طاهری در پاسخ به این پرسش که کدام یک از آثار مصورالملکی را برجستهترین اثرش میداند، گفت: «به نظرمن تابلوی “جنگ نادر”به واسطه تعدد پرسوناژها و فیگورهای متفاوت اثر مهمی است. علاوه بر این، به نظر میرسد جنگ نادر از این نظر که تکنیک شخصی ایشان را به خوبی نشان میدهد هم از مهمترین کارهایشان باشد.
این تابلو بر اساس ترکیببندی نگارگری ایرانی کار شده است؛ اما در عین حال پرسپکتیو رنگی و فیگوری در آن به کار رفته است.» او همچنین از تابلوی تخت جمشید به عنوان یکی از دیگر آثار مهم مصورالملکی نام برد و گفت: «تابلوی تختجمشید بهشدت مبتنی بر مطالعات معماری و بحث پرسپکتیو علمی است.
زاویه دید در این اثر از بالاست که این زاویه در نگارگری ایران مرسوم نبوده و کار خیلی متفاوتی است. او توانسته تسلطش به پرسپکتیو و علم مناظر و مرایا را در این اثر نشان بدهد.» او درخصوص تابلوی مشهور جنگ جهانی گفت: «در آن زمان ایران در شرایط بعد از جنگ جهانی قرار داشته و آمادگی چنین آثار سیاسی در جامعه وجود داشته است.
لذا او به واسطه این شرایط و همچنین ارتباطهایی که با شخصیتهای برجسته مانند چرچیل، روزولت، ملکه انگلستان و دیگران داشته این اثر را خلق میکند و همین هم باعث میشود که این اثر مورد توجه چرچیل، رزولت و سایر سران متفقین قرار بگیرد.
این اثر به لحاظ تکنیک همان ویژگیهای جنگ نادر را دارد.»رئیس انجمن نقاشان اصفهان در خصوص تحولاتی که در آثار مصورالملکی نسبت به نگارگری ایرانی به چشم میخورد، گفت: «ما اگر بخواهیم صرفا با مؤلفههای نقاشی ایرانی آثار این هنرمند را داوری کنیم برخی از آثار او از نگارگری ایرانی فاصله میگیرد.
به هر حال پرسپکتیو، سایهروشن و تعدیل رنگ، تفاوت زیادی با نگارگری ایرانی دارد و کاملا مشهود است که در برخی از آثار او از شاخصههای نگارگری ایران عدول کرده است؛ اما این چیزی از ارزش آثار او کم نمیکند.
زیرا این یک حرکت رو به جلو و البته مبتنی بر دستاورد گذشته است و تلاش کرده تغییری ایجاد کند تا بتواند فضای روز را وارد نگارگری کرده و مخاطب را هر چه بیشتر با اثر درگیر کند.»