به گزارش اصفهان زیبا؛ بالاخره بعد از روشنشدن آژیر هشدار روانشناسان و مشاوران بهدلیل بالارفتن نرخ اختلالات روانی در جامعه ایرانی، خدمات روانشناسی بیمه شد؛ چرا که تا پیش از این، هزینههای گران این خدمات، یکی از موانع اصلی برای مراجعه زودهنگام افراد به مراکز درمانی به شمار میآمد و باعث میشد تا خیلیها عطای رفتن به مراکز درمانی را به لقایش ببخشند و قید درمان را بزنند.
این خبر را چندی پیش، بهرام عیناللهی که وزیر بهداشت است در گفتوگو با رسانهها عنوان کرد؛ آنجا که گفت: «تعرفه خدمات روانشناسی اکنون وارد سامانههای بیمه شده و بهزودی سه خدمت درمان طب ایرانی در شورای عالی بیمه به تصویب میرسد.»
حال ایرانیها چندان خوب نیست و این موضوعی است که در سالهای اخیر، آسیبشناسان و روانشناسان نسبت به آن هشدار دادهاند؛ به طوری که در همایشی که در هفته سلامت روان برگزار شد، عنوان شد که حدود یکسوم جامعه نیازمند دریافت خدمات روانشناختی هستند.
دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت نیز سال گذشته از نتایج پیمایش ملی خبر داد که در سال 1399 انجام شده و براساس آن، تعداد مبتلایان اختلالات روان در کشور به 29درصد افزایش یافته است.
آخرین پیمایش انجامشده درباره شیوع اختلالات روان در کشور مربوط به سال 1389 بود که اعلام میکرد شیوع اختلالات روانی در جمعیت 15 تا 64ساله کشور، 23.6درصد است.
حالا به فاصله 10سال شاهد رشد 5.5درصدی اختلالات روان در جامعه ایران هستیم؛ در حالی که سال 1391 و در برنامه ملی ارتقای سلامت روان، دولت مکلف شد اقداماتی در دستور کار قرار دهد که تا پایان سال 1394 و اولین دوره اجرای این برنامه کشوری، از میزان شیوع افسردگی به میزان 5 درصد سال پایه کاسته شود و حالا اعلام رشد 5.5درصدی اختلالات روان نسبت به 10سال قبل، حکایتی از نقض این هدفگذاری و محققنشدن چشمانداز ارتقای سلامت روان مردم ایران است.
همچنین رسانهها نتایج پیمایش ملی سلامت روان را که در سال 1389 انجام شد نیز منتشر کردهاند که حاکی از این است که از جمعیت 15 تا 64ساله کشور که تعدادشان در آن سال حدود 53 میلیون نفر بود، 23.6درصد (بیش از 12 میلیون نفر) دچار انواعی از اختلال روان و در واقع، مبتلای بیماری روانپزشکی بودند که بنا به شدت ابتلا، همگی نیاز به درمان کوتاهمدت یا مستمر داشتند.
اما نتایج این پیمایش در همان سال نشان میداد که بهدلیل گرانی هزینه درمانهای روانپزشکی، 65درصد مبتلایان (بیش از هفتمیلیون و 800هزار نفر) از هیچ خدمت درمانی برای مداوای درد خود بهره نبردهاند؛ در حالی که شدت بیماری 34.3درصد از مبتلایان (بیش از چهارمیلیون و 100 هزار نفر) در حد شدید ارزیابی شده بود و 40درصد از مبتلایان (بیش از چهارمیلیون و 800هزار نفر) هم بهدلیل شدت بیماری، کارایی و توان حضور در محل کار و نقشآفرینی مفید در محیط پیرامونی را از دست داده و دچار ناتوانی زودرس شده بودند.
با وجود این، هزینههای بالای درمان اختلالات و بیماریهای روانی، موجب شده بود تا خیلیها توان استفاده از این خدمات را نداشته باشند و در سبد هزینههای جاری خود، جایی برای آن در نظر نگیرند.
هزینهها و تعرفههای روانشناسی از نظر بسیاری مردم گران است و از آنجا که دریافت این خدمات معمولا زمانبر و طولانی است، هر کسی امکان استفاده از آنها را ندارد.
انصراف از درمان بهخاطر هزینههای زیاد
براساس اعلام سازمان نظام روانشناسی، تعرفه مصوب و پیشنهادی هیئت دولت برای امسال ۲۳۰هزار تومان به ازای هر ۴۵دقیقه برای کسی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد و ۲۷۰هزار تومان برای کسی است که مدرک دکتری تخصصی دارد؛ هرچند برخی از مشاوران و روانشناسان برای ارائه خدمات، هزینهها و تعرفههای نجومی از مردم دریافت میکنند! به همین خاطر نیز روانشناسان، سالها اصرار بر این داشتند که این خدمات تحت پوشش بیمه قرار بگیرد.
محسن لعلی، مدرس دانشگاه و رئیس سابق سازمان روانشناسی اصفهان نیز یکی از افرادی بود که در زمان ریاست خود معتقد بود که این خدمات باید تحت پوشش بیمه قرار گیرد.
آنطور که او پیش از این به «اصفهان زیبا» گفته بود: «سالهاست که بهدنبال این هستیم که خدمات روانشناسی تحت پوشش بیمهها در بیایند و هزینه آن را تقبل کنند؛ اما این سازمانها هنوز نپذیرفتهاند. یک سری از سازمانها هستند که حق بیمه را میدهند؛ اما زمانی که مثلا یک بیمار مبتلا به افسردگی به روانشناس مراجعه میکند و متوجه میشود درمانش حداقل 8 تا 12 جلسه زمان لازم دارد، از ادامه درمان منصرف میشود و برای استفاده از حق بیمه به جای مراجعه به روانشناس نزد روانپزشک میرود. این موضوع تبعات زیادی دارد؛ به ویژه در دوران پساکرونا باعث افزایش اختلالات روانشناختی مثل وسواس و افسردگیها و اختلالات اضطرابی و… خواهد شد.»
او همچنین گفته بود که مسئله روان، موضوعی ثانویه است؛ یعنی که مردم در رابطه با بیماریهای جسمی نگرانی بیشتری دارند تا بیماریهای روان که این موضوع به دلیل گرانی درمان و ناتوانی افراد از پرداخت آن است.
اگرچه آمار دقیقی نمیتوان در این باره ارائه داد؛ ولی مشاهدات نشان میدهد که افزایش تعرفههای روانشناسی منجر به کاهش مراجعهکنندهها شده است؛ این
در حالی است که عدم درمان بیماریهای روان، سلامت جسمی فرد را هم به خطر میاندازد؛ چرا که این دو ارتباط مؤثری با همدیگر دارند.
اما از آنجا که آموزش و آگاهیهای لازم به مردم ارائه نشده است، آنها هم سلامت روان را جدی نمیگیرند. این موضوع را نیز بسیاری از افرادی که با اختلالات روان درگیر هستند یا یکی از اعضای خانواده آنها نیاز به دریافت خدمات روانشناسی دارد نیز میگویند.
سمیرا که پسر دهسالهاش با اختلال اضطراب روبهرو است، میگوید که به توصیه روانشناس هفتهای یک بار باید پسرش را برای مشاوره و دریافت خدمات نزد او ببرد؛ اما «جلسه مشاوره هر هفته چیزی حدود 500 تا 650 هزار تومان، برایم هزینه دارد که جمع آن در ماه بهطور میانگین نزدیک به دومیلیون تومان میشود؛ یعنی بخش عمدهای از حقوقم را بابت این موضوع باید هزینه کنم. طولانیبودن فرآیند درمان و همچنین هزینههای بالای آن، باعث شده است تا بعضی از هفتهها نتوانم پسرم را پیش دکترش ببرم.»
نازنین نیز از اختلال افسردگی رنج میبرد و میگوید: «هزینههای مشاوره و رواندرمانی واقعا گران است و خیلی وقتها به فکر این میافتم که اصلا قید درمان را به طور کلی بزنم؛ چون علاوه بر خدمات روانشناسی، هر ماه باید به روانپزشک نیز مراجعه و هزینههای دارو را نیز پرداخت کنم.»
افزایش مراجعات به مراکز درمانی با بیمهشدن خدمات
حالا، اما خدمات روانشناسی تحت پوشش بیمه قرار گرفته و انتظار میرود تا بسیاری از شهروندان که تا پیش از این به دلیل هزینههای گران درمان، قید دریافت این خدمات را زده بودند یا در نیمه راه منصرف میشدند، بتوانند فرآیند درمان خود را به طور کامل ادامه دهند؛ اتفاقی که باعث میشود آمار اختلالات روانی نیز در جامعه کاهش پیدا کند.
مرتضی ناجی، روانشناس در گفتوگو در این باره با «اصفهان زیبا» با اشاره به اینکه فعالان عرصه سلامت احساس میکردند که بیمهنبودن خدمات روان یک خلأ اساسی محسوب میشود، میگوید: «حالا اما این اتفاق افتاده و بیمه سلامت برای این کار پیش قدم شده است. براساس آماری که وزارت بهداشت ارائه میدهد، 2/26 جامعه از یکی از اختلالات روانشناسی یا روانپزشکی رنج میبرند؛ یعنی به طور متوسط، حدود یکچهارم جامعه نیاز به خدمات سلامت روان دارند. باید توجه داشت که خدمات روانشناسی فقط مربوط به افراد درگیر بیماری نیست و بخش زیادی از خدمات بهداشت روان بهویژه در حوزه مشاوره، با هدف ارتقای سلامت و جلوگیری از بروز اختلالات روانی و هم اجتماعی انجام میشود؛ بنابراین همه جامعه به دریافت آنها نیاز دارند.»
به گفته او، یکی از موانع برای دسترسی آسان به سلامت روان، تعرفههای خدمات بود؛ البته این به آن معنا نیست که تعرفهها بسیار بالا بودند، بلکه در سبد هزینههای خانوادهها این مسئله پیشبینی نشده است. پس حمایت بیمهای تا حد بسیار زیادی میتواند باعث افزایش مراجعات به مراکز درمانی شود.
ناجی معتقد است: «حسن دیگر بیمهشدن خدمات روانشناسی این است که بیمهها با مراکزی قرارداد میبندند که مجوز دارند؛ بنابراین خود به خود افرادی که بدون مجوز فعالیت یا هزینههای نامتعارف دریافت میکردند، دیگر اقبال چندانی نخواهند داشت و مردم کمتر به آنها مراجعه میکنند.»