قبح‌زدایی از فرهنگ اصیل ایرانی؛ تحمل تا کجا؟

شبکه نمایش غیرخانگی!

در نبود نظارت کافی، صریح‌ترین و بی‌پرده‌ترین نمایش از منکرها و انواع‌واقسام فسادها در شبکه نمایش خانگی جولان می‌دهد. مخاطب یک‌لحظه شک می‌کند که در حال تماشای ماهواره و یک سریال ترکیه‌ای است یا دارد سریالی را از پلتفرم جمهوری اسلامی ایران می‌بیند؟

تاریخ انتشار: 11:33 - پنجشنبه 1402/08/4
مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه
شبکه نمایش غیرخانگی!

به گزارش اصفهان زیبا؛ سالانه شش‌هزار میلیارد تومان از محل تبلیغات، ماهانه ۱۳۰ میلیارد تومان از محل اشتراک و روزانه حدود یک‌میلیارد و 700 میلیون تومان از محل ترافیک اینترنتی درآمد حدودی دو پلتفرم‌ نامدار پخش فیلم در فضای مجازی است.

این آمار را محمدحسن خلعتبری، معاون تنظیم بازار و توسعه کسب‌وکار ساترا، در روزهای پایانی اسفند ۱۴۰۱ در گفت‌وگو با خبرنگار مهر عنوان کرد؛ آماری قابل‌تأمل که با بررسی فیلم‌های منتشرشده در پیشخوان‌مارکت‌ها نشان می‌دهد روزانه چه مقدار خوراک فرهنگی «مسئله‌دار» توسط کاربران ایرانی مشاهده می‌شود.

ظاهر و باطن مسئله‌دار!

این روزها اوضاع جیب شبکه نمایش خانگی به لطف حضور کارگردانان و بازیگران پرطرفدار سینما خوب است؛ اما نکته‌ای که بیش از هر چیز در تولید و نشر فیلم‌ها و مجموعه‌ها مدنظر است، پایین‌آمدن درجه ممیزی و کم‌رنگ‌شدن خطوط قرمزی است که فرهنگ ایرانی‌اسلامی را نشانه رفته.

گویا این شبکه رهاشده، منبعی از تولیدات به‌اصطلاح هنری است که خارج از چهارچوب نظارت به‌راحتی راهی چهاردیواری خانه‌ها می‌شود؛ جایی که ممکن است پدر و مادر با فرزندان نونهال یا نوجوانشان همراه باهم به تماشای آن نشسته‌ باشند؛ اما گاهی دیالوگ‌های مثبت ۱۸ و محتوای خارج از عرف و اخلاق در این فیلم‌ها کار را برای تماشای خانگی این فیلم‌ها سخت می‌کند.

این را باید گذاشت در کنار پوشش نامناسب بازیگران؛ آنچه در سطح جامعه در تلاش برای مقابله‌ با آن هستیم و برایش لایحه و قانون می‌نویسیم؛ اما در دنیای مجازی که امروز حقیقت زندگی ما شده، این پوشش‌ها در حال تبدیل‌شدن به عرف است!

با مشاهده سریال‌های در حال پخش یا منتشرشده‌های اخیر شبکه نمایش خانگی این موضوع کاملا نمایان می‌شود. اینجا هم باطن داستان‌ها و فیلم‌نامه‌ها مسئله‌دار است و هم ظاهر آن‌ها.

حیثیت ایرانی گمشده سریال‌های نمایش خانگی

می‌توان چند مثال زد. سریال «حیثیت گمشده» یک فیلم‌فارسی به‌تمام‌معناست؛ معمایی با حداقلی از نمایش مشروب‌خواری و رختخواب یا حتی کنایه‌های بودار جنسی و بدون رقص و آواز و شانس‌های عشقی که به‌ناگهان، آدم‌ها را پول‌دار می‌کنند.

یک مرد تنها که انگار همه دنیا علیه اوست، بعد از مرگ یا قتل یکی از نوامیسش، برای فهمیدن اصل ماجرا و انتقام از کسانی که به آن زن ظلم کرده بودند، شروع به جست‌وجو می‌کند و همین قضیه، درام را شکل می‌دهد.

اولین چیزی که با شنیدن این درون‌مایه داستانی به ذهن هر کس می‌رسد، فیلم «قیصر» است.

نمایش به‌شدت اگزوتیک «حاشیه شهر» نکته دیگر است؛ کارتن‌خواب‌ها، معتادها، باندهای تبهکار و آدم‌های عجیبی که اگرچه ممکن است امثال آن‌ها با فرمی شبیه به این وجود داشته باشند، اما قطعا تعدادشان آن‌قدرها که سریال نشان می‌دهد، نیست و این همان راهی است که فیلم‌های تاریک سینما مانند «متری شیش‌ونیم»، «شنای پروانه» و… به مخاطب نشان دادند؛ همان چیزی که دشمن از کشوری به نام ایران می‌خواهد.

زخمِ کاری به فرهنگ ایران

از حیثیت گمشده به «زخم کاری» می‌رسیم. فصل دوم از سریال پرطرفدار محمدحسین مهدویان، کارگردانی که بعد از فیلم‌های موفقی مانند «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» به سراغ شبکه نمایش خانگی آمده است؛ آن‌هم با چرخشی صدوهشتاددرجه‌ای و روی‌برگرداندن از فیلم‌های ارزشی.

برخی منتقدان معتقدند مهدویان با انتخاب فساد اخلاقی و خیانت در سریال اخیر خود، به‌دنبال این است که از هجمه‌های بدنه سینما بعد از ساخته‌های ارزشی‌اش بکاهد و لقب فیلم‌ساز سفارشی را از نام خود پاک کند.

فیلم‌نامه سریال، اقتباسی از جامعه غربی است که اخلاق در آن جایی نداشته و تناسبی با عرف و فرهنگ ایرانی ندارد. اگر در سریال‌هایی همچون «عاشقانه» یا «گیسو»، با یک ناکجاآباد لوکس و مجلل، ولی تهی از دین و اخلاق روبه‌رو بودیم، در «زخم کاری» نیز اتمسفر داستان طبقه مرفهی است که در دود و مواد و مشروب غرق هستند و برای رسیدن به قدرت، از زن خود نیز مایه می‌گذارند تا با قتل و اغوا و خیانت، راه را برای رسیدن به ثروت و قدرت بیشتر برایشان باز کند.

نقطه زننده ماجرا تا به اینجای کار، می‌تواند آنجا باشد که کارآگاه مذهبی فیلم که از زنده‌بودن «مالک»، همسر سمیرا (شخصیت‌های اول داستان و قهرمانان برهوت فساد اخلاقی) مطلع است، بازهم دین و مذهب را نادیده می‌گیرد و مانع ازدواج سمیرا با طلوعی نمی‌شود! این یعنی دورزدن دین در زندگی؛ آن‌هم با بازی یک فرد به‌ظاهر مذهبی (سیدجواد هاشمی).

ملغمه‌ای از فساد و خیانت

زخم کاری ملغمه‌ای از فساد و خیانت است که با نمایش‌ خانه‌های اشرافی، ویلاهای لوکس و ماشین‌های آخرین‌مدل به‌دنبال زیباجلوه‌دادن باطن سیاه شخصیت‌هایش است. نمایش پرتکرار استعمال سیگار و موادمخدر و مشروبات الکلی توسط مردان و زنان فیلم، تعمدی و با نیت قبح‌زدایی از آن‌هاست.

فیلم‌ساز در راستای ترویج منکرات، با قراردادن شخصیت میثم و مائده در فصل اول و میثم و شیدا در فصل دوم، دوستی دختر و پسر را نیز عادی جلوه می‌دهد.

می‌توان گفت در نبود نظارت بر محتوای سریال‌های شبکه نمایش خانگی «زخم کاری» تاکنون صریح‌ترین و بی‌پرده‌ترین سریال در نمایش منکرات و انواع‌واقسام فسادها (هرکی‌هرکی) است که مخاطب با تماشای آن یک لحظه شک می‌کند که در حال تماشای ماهواره و یک سریال ترکیه‌ای است یا دارد سریالی را از پلتفرم جمهوری اسلامی ایران می‌بیند؟

رهایم کن؛ تقابل صریح با پاک‌دامنی

چند ماه به عقب برمی‌گردیم؛ به حواشی پیش‌آمده برای سریال «رهایم کن». سریالی که سر تقابل با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و عفت و پاک‌دامنی را داشت و به ترویج تن‌فروشی و برهنگی می‌پرداخت.

بی‌عفتی در مکالمه‌ها، روابط ساختارشکنانه و در یک‌کلام، عبور از خطوط قرمز و شکستن هنجار‌های اجتماعی در این سریال سبب شد سرانجام پس از انتشار بدون مجوز ۱۱ قسمت آن و البته پس از ناراحتی بخش زیادی از افکار عمومی جامعه، تمامی تبلیغات محیطی آن از سراسر کشور جمع‌آوری و از انتشار آن جلوگیری شود.

سریال «رهایم کن» ساختارشکنی را از حد گذرانده و خیلی صریح همانند سریال‌های مبتذل ترکیه‌ای به روابط آزاد و خارج از عرف زن و مرد می‌پردازد و به‌دنبال عادی‌انگاری تن‌فروشی و بی‌عفتی در فضای جامعه است تا با قبح‌شکنی برخی رفتارها به خیال خود به آزادی برسد؛ همان آزادی که مدعیان زن، زندگی، آزادی به دنبالش هستند؛ اما زن غربی از آن گریزان و مستأصل است.

محتوای سانسورنشده و تناسب‌نداشتن آن با فرهنگ اسلامی مردمان این سرزمین و مهم‌تر از همه، پخش بدون مجوز آن در برنامه‌هایی که مدعی حرکت در مسیر قانونی هستند، خبر از تابوشکنی و ناهنجاری‌هایی در بدنه رسانه‌های دیداری این سرزمین می‌دهد؛ آن‌هم با تولیداتی که خوب پول‌ساز هستند و صاحبانش را در کسب ثروت کمک می‌کند.

اما چگونه؟

اما پرسش اینجاست؟ شبکه نمایش خانگی چگونه جای خود را در بین طرفداران فیلم و سریال باز کرد؟

به این پرسش از چند وجه می‌توان پاسخ داد: نخست، دردسترس‌بودن آن است. تماشای فیلم‌ها از طریق سرویس‌های پخش آنلاین، علاوه بر کامپیوتر و لپ‌تاپ به‌راحتی از طریق گوشی‌های هوشمندی که در دسترس همگان قرار دارد، ممکن است.

ارزان‌بودن عامل دیگر است. تا قبل از شیوع کرونا و خانه‌نشین‌شدن مردم، هزینه اشتراک ماهانه سرویس‌های پخش فیلم بالا نبود. با یک‌بار شارژ ماهانه یا چندماهه، دسترسی مخاطب به صدها فیلم و سریال ممکن بود؛ درحالی‌که تماشای فیلم در سینما هزینه‌ای به‌مراتب بالاتر داشت. البته هم‌زمان با تورم کمرشکن اواخر دولت دوازدهم، نماوا و فیلیمو به‌عنوان پرمخاطب‌ترین پلتفرم‌های پخش فیلم هزینه اشتراک خود را بالا بردند.

از دیگر عواملی که مخاطب را به‌سمت تماشای این سریال‌ها می‌کشاند، همین بی‌پروابودن در نمایش گونه‌ای از رفتارهاست. روابط عاشقانه دو یا چندگانه، استفاده از پوششی متفاوت با پوشش اجباری بازیگران در تلویزیون! و این سبک زندگی آن چیزی است که بسیاری از نوجوانان و جوانان را وسوسه می‌کند.

این تولیدات در کنار همه آثار سوئی که بر شیوه زندگی فردی و اجتماعی مخاطب دارد، ازنظر کیفیت تولید نیز در سطحی بسیار نازل قرار دارد. در سال‌های اخیر به‌جز چند سریال خوش‌ساخت، مابقی تولیدات شبکه نمایش خانگی، چه فیلم‌های اختصاصی نماوا و چه فیلیمو به تعبیر اهالی سینما، «مقوا‌طور» بوده‌اند.

نظارت وظیفه کیست؟

گذشته از کیفیت تولیدات، آنچه در سریال‌های نمایش خانگی عرضه می‌شود، تطابق‌نداشتن فرهنگ رایج در این مجموعه‌ها با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است.

در این سریال‌ها گویا فیلم‌نامه‌نویس‌ها سعی در تغییر به‌زور و اجبار فرهنگ ایرانی و ترویج سبک زندگی منحرف غربی دارند؛ آن چیزی که با تماشای چند سریال و غرق‌شدن مخاطب در داستان، به‌مرور به سبک زندگی او تبدیل می‌شود و این شیوه‌ عادی‌سازی است!

در این میان نکته قابل‌تأمل، نبود نظارت مناسب بر این تولیدات است؛ موضوعی که مدت‌هاست بر سر انجام صحیح آن بحث است. «ساترا» (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر) تحت نظارت سازمان صداوسیما، و «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» دو سوی ماجرا هستند.

پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، خرداد سال گذشته با حضور در میان دانشجویان دانشگاه شریف در پاسخ به پرسشی درباره نظارت بر شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌ها خطاب به دانشجویان اظهار کرد: «هیچ‌کدام از شما به‌هیچ‌وجه همراه با خانواده محترمتان حاضر به نشستن پای یکی از قسمت‌های سریال‌هایی که همین الان از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، که اسم نمی‌برم و شما حتما می‌دانید، نیستید.»

اظهارات جبلی مبنی بر مسئله‌داربودن سریال‌های شبکه نمایش خانگیِ در حال پخش و اینکه اگر اداره نظارت دارند، ادعای سلیقه‌ای نیست، بلکه وظیفه است که قانون اساسی بر گردن آن‌ها (صداوسیما) گذاشته، با واکنش‌های مختلفی از سوی اهالی سینما روبه‌رو شد که بسیاری از آن‌ها در دوسه سال گذشته مشغول فعالیت در شبکه نمایش خانگی بودند؛ موضوعی که باعث ثبت چهارهزار امضا برای پس‌گرفتن شبکه نمایش خانگی از ساترا شد.

در این میان، محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا، تیر امسال در گفت‌وگو با ایرنا با تأکید بر اینکه موضوع تنظیم‌گری سازمان صداوسیما در حوزه صوت و تصویر فراگیر دارای مبانی قانونی است و امر جدیدی نیست، گفت: «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دو نماینده در هریک از شوراهای مجوز تولید و مجوز پخش ساترا خواهد داشت. این اظهارات می‌تواند مهر تأییدی بر تداوم نظارت صداوسیما بر این فضا باشد.»

سید نظام‌الدین موسوی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و سخن‌گوی هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در گفت‌وگو با خبرنگار مهر درباره ابلاغ مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی رئیس‌جمهور بیان کرد: «ابلاغ این مصوبه جایگاه نظارتی صداوسیما را برای سامان‌دهی شبکه نمایش خانگی تثبیت کرد و اکنون انتظار این است که صداوسیما هم در حوزه نظارت ایفای نقش جدی‌تری کند و هم از تولید محصولات، سریال‌ها و برنامه‌های سالم و جذاب در شبکه نمایش خانگی به‌طورجدی حمایت کند.»

لزوم شکایت قضایی؟

تشکل «مدافعان حریم انقلاب اسلامی» خواستار لزوم پیگیری حقوقی و استفاده از ظرفیت‌های قانونی از جانب مردم شده است.

آقایان شاهین زیدی و محمدصادق شکرچی‌زاده، در این خصوص لیستی از موارد خارج از عرف، شرع و قانون را که در فیلم‌های ایرانی نمایش خانگی وجود دارد و روزانه توسط مردم تماشا می‌شود، نام می‌برند: مانور تجمل، ترویج روابط آزاد و تماس فیزیکی زن و مرد نامحرم، ترویج خشونت بی‌مرز، دعوا و آموزش قتل، آموزش دزدی، عادی‌شدن برهنگی مردان، حیازدایی از برهنگی مردان در مقابل زنان، القای بغل‌کردن نامحرم، پوشش‌های نامتعارف، تبلیغ لباس لش، شلوار پاره، لباس کوتاه زنانه و حذف مانتو، ساپورت به جای شلوار، رسمیت‌دادن به شل‌حجابی، نازک‌کردن روسری‌ها یا جایگزین‌کردن شال، کلاه و دستمال به جای روسری، نشان‌دادن کشف‌حجاب‌های خیابانی، مصرف عادی‌انگارانه سیگار، موادمخدر و مشروبات الکلی، قماربازی، کفرگویی، تحقیر چهره مذهبی، تبلیغ حیوان خانگی و اضافه‌شدن میمون علاوه بر سگ و گربه، سیاه‌نمایی از جامعه، تحقیر جنس زن، کاسبی از مسائل جنسی، اغوای جنسی، حیازدایی و ابراز عشق به زن شوهردار، تکرار خیانت، بی‌غیرتی مرد، استفاده بی‌محابا از واژ‌ه‌های سخیف و فحاشی، بی‌حرمتی به پدر و مادر، بی‌حرمتی به ریش‌سفیدان، ترویج موسیقی و رقص، موسیقی غربی، خوانندگی زنان، دیسکو مختلط و مستی، یادآوری شوهای قدیمی، شوخی‌های مثبت ۱۸ و… ازجمله ویژگی‌های سریال‌های نمایش خانگی در تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی است؛ سریال‌هایی که ورود آن‌ها به چهارچوب خانواده بی‌شک پیامدهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری برای جامعه به‌دنبال خواهد داشت؛ آنچه دشمن طراحی جدی برای تحقق آن انجام داده و نتیجه‌اش فروپاشی نظام خانواده است.

همه آنچه عنوان شد به‌صراحت بیان می‌کند، رسانه‌های دیداری به سهولت می‌توانند ابزار جنگ نرم دشمن یا بهتر بگوییم پیاده‌نظام دشمن در خانه باشند؛ پس لازم است نظارت‌های جدی‌تر و دقیق‌تری در خصوص محتوای ارائه‌شده به‌وسیله آن‌ها انجام شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

پنج + دو =