فرزند‌پروری مؤثر

هفته گذشته در محل تالار اتوبوسرانی اصفهان، حبیب فتحیان، روانشناس بالینی و مشاور مرکز کلینیک لبخند به بحث و بررسی فرزند‌پروری و شیوه‌های موثر برای آن پرداخت.

به گزارش اصفهان زیبا؛ هفته گذشته در محل تالار اتوبوسرانی اصفهان، حبیب فتحیان، روانشناس بالینی و مشاور مرکز کلینیک لبخند به بحث و بررسی فرزند‌پروری و شیوههای موثر پرداخت. نکات ارائه شده در آن بدین مضمون است:

فرزندپروری، مجموعه‌ای از دانش و مهارت‌های تربيت كودكان به روشی سازنده و غير‌مخرب است، راهی برای اين كه توانایی‌ها و مهارت‌های آنان را رشد دهيم و مشكلات رفتاری‌شان را اداره كنيم.

اما، در فرزندپروی قرار نیست پدر یا مادر خیلی خوب باشیم، بلکه قرار است مؤثر و به کفایت خوب باشیم و بهتر است بگوییم والدین مؤثر باشیم.

هدف فرزند‌پروری باید کمک به رشد شخصیت سالم در فرزندان و ارتباط راحت با آنها باشد. هدف از یادگیری تکنیک‌های فرزند نیز تسهیل ایجاد بستر مناسب برای ساخت شخصیت سالم و پیشگیری از مشکلات روانی در فرزندان است.

فرزند‌پروری، مهارتی است که مثل هر بازی یا مهارتی قوانین خاص خود را دارد که اگر آن قوانین رعایت نشود، به هدف اصلی آن نخواهیم رسید.

سبک‌های فرزندپروری

 با‌توجه به رعایت قوانین فرزند‌پروری ممکن است ما سبک‌های مختلف فرزند‌پروری داشته باشیم که عبارت‌اند از سبک: مستبدانه، سبک سهلگیرانه، سبک بی‌اعتنا یا طرد‌کننده و سبک مقتدرانه.

سبک مستبدانه: در این نوع سبک، والدین نظارت قوانین سخت‌‌گیرانه‌ای دارند و سعی می‌کنند کنترل بالایی بر فرزند خود داشته باشند و به احساسات و هیجانات فرزند اهمیت کمتری می‌دهند و محبت و حمایت به اندازه کافی دریافت نمی‌کنند.

نتیجه این سبک تربیت؛ کودکانی پرخاشگر، کینه‌جو و لجباز است که از مهارت همدلی کمتری برخوردارند.

سبک سهل‌گیرانه: والدین دارای سبک سهل‌گیرانه اغلب کودک را آزاد می‌گذارند که هر کاری دوست دارد، انجام دهد و نظارت کمی بر او دارد.

این والدین معمولاً خیلی بخشنده‌اند و در برابر خواسته‌های فرزندش کوتاه می‌آید و امتیاز می‌دهند! نتیجه این سبک فرزندانی با عزت نفس پایین، لوس و یا پرتوقع است.

 سبک بی‌اعتنا یا طرد‌کننده: در این نوع سبک، والدین ممعولا کاری به کار کودک خود ندارند و نسبت به وضعیت فرزند اطلاع کمی دارد و کودک خود‌به‌خود بزرگ می‌شود.

این سبک، می‌تواند باعث کاهش حرمت‌نفس و احساس خودارزشمندی. فرزند شود و احتمالاً در آینده دچار افسردگی خواهد شد.

 سبک مقتدارنه: در این سبک، والدین قوانین و تکنیک‌های فرزند‌پروری را به‌خوبی رعایت کرده و تلاش می‌کنند به احساسات فرزند توجه کنند و به او آگاهی‌های لازم را بدهند.

همچنین فرزندان خود را ضمن ایجاد احساس امنیت، مستقل پرورش می‌دهند.

فرزندان این والدین به موقع تشویق و مورد حمایت قرار می‌گیرند و هم به موقع به روش قانونمند تنبیه می‌شوند.

فرزندان این والدین معمولاً گرم، خوشحال، مسولیت‌پذیر، دارای قدرت ابراز وجود و تاب‌آور هستند.

بر اساس مطالعات، کودکان با سبک تربیتی مقتدرانه، به احتمال بیشتری تبدیل به بزرگسالان مسئولیت‌پذیر و مستقلی می‌شوند که در بیان احساسات و نظرات خود آگاهانه و منطقی و آزادانه عمل می‌کنند.

همچنین این کودکان دارای نشاط درونی بالایی بوده و موفقیت‌های بیشتری را برای خود رغم می‌زنند.

برای رسیدن به این هدف و اینکه والدین مؤثر باشیم، باید قوانین لازم را در این خصوص یاد بگیریم.

قوانین فرزندپروری

قوانین اصلی فرزند‌پروری شامل: اصل امنیت، مسئولیت‌پذیری، آگاهی و رفتار انسانی است.

در قانون امنیت، هر‌گونه رفتار یا عملی که منجر به ایجاد وحشت، تخریب، احساس حقارت و‌… شود، ممنوع است.

در قانون مسئولیت‌پذیری هر‌گونه رفتاری که استقلال و یا قدرت تصمیم‌گیری نقص شود، ممنوع است.

در قانون آگاهی، فرزند از علت واکنش والدین شامل تشویق یا تنبیه به وضوح آگاه می‌شود

در قانون رفتار انسانی، فرزند به عنوان یک انسان تلقی می‌شود، نه یک موجودی فرشته صفت یا شیطان صفت. طبق این قانون فرزند انسان ممکن‌الخطاء است که قرار است فردی مؤثر و مفید برای جامعه باشد.

تاکتیک‌های فرزندپروری

فرزند‌پروری را شاید بشود به بازی فوتبال تشبیه کرد، بازی که مثل هر بازی دیگری شامل شامل توپ، بازیکن‌ها، داور، قوانین و… است.

 بازی که برای برد لازم است از تاکتیک که همان روش کلی برای رسیدن به هدف و تکنیک روش حرکت و پاس دادن داشت.

در این بازی لازم است شناخت بازیکن‌ها، قوانین بازی  تاکتیک‌های بازی، تکنیک‌های بازی و خطاهای بازی را به‌خوبی شناخت.

در این بازی، والدین و فرزند حکم بازیکن را دارند، بازیکنانی که هر کدام انسان‌هایی با افکار و هیجان‌های مختلف هستند و باید به موقع با هم پاس‌کاری کنند.

اما تاکتیک‌های فرزند‌پروری شامل: تاکتیک تشویق،  تاکتیک پیشگیری از تنبیه، تاکتیک تنبیه، تاکتیک احساس، تاکتیک آگاهی و تاکتیک استقلال است.

 هر کدام از این‌ها دارای تکنیک‌های خاص خود هستند که یک والد مقتدر به آنها مسلط و مجهز شده است.

تکنیک‌های فرزند‌پروری، نام روشی است که با کمک آن، والدین می‌توانند بهتر و مؤثرتر با فرزندانشان ارتباط برقرار کرده، بر آنها کنترل بیشتری داشته، به رشد شخصیت سالم و پیشگیری از مشکلات روانی در آنها کمک کنند.

این روش، ویژگی‌های خاصی دارد، در این روش، والدین و فرزندان، انسان‌هایی هستند که در بازی مشترکی به نام تربیت فرزند در این دنیا همبازی شده‌اند.

این ویژگی، یعنی نگاه انسانی به والدین و نگاه انسانی به فرزندان، نه تنها رفتار انسانی با فرزندان را رکن مهمی در تربیت آنها قرار می‌دهد، بلکه فرزندان را نیز واجد نقش و جایگاه مهمی در تربیت خودشان می‌کند.

تاکتیک تشویق: با این تاکتیک ما سعی می‌کنیم رفتارهای مثبتی را که دوست داریم در فرزندانمان شکل بدهیم تا برای زندگی در جامعه آماده بشوند اما برای

رسیدن به این هدف از دو روش استفاده می‌کنیم

الف)توجه مثبت: مثلاً اگر یک کار خوبی کرد، با زبان بدن او رفتار را تأیید می‌کنیم، مثل لبخند‌زدن.

ب)‌توجه مثبت توصیفی: مثلاً اگر یک کار خوبی کرد، علاوه بر زبان بدن با توصیف رفتارش، آن عمل را تأیید می‌کنیم. مثل لبخند‌زدن و گفتن اینکه خوب تلاشت را کردی.

تاکتیک پیشگیری از تنبیه: در این تاکتیک، هدف ما کاهش رفتار منفی فرزند است که با این روش‌ها انجام می‌دهیم:

‌الف)‌بی‌توجهی: رفتاری که جدی نیست را به‌جای تذکر و دعوی کردن بی‌خیال می‌شویم و خودمان را به غفلت می‌زنیم.

‌ ب)بی‌توجهی فعال: رفتاری که جدی نیست را به‌جای تذکر و دعوی کردن بی‌خیال می‌شویم و در عوض با آگاهی دادن به رفتارهای مثبت آن وضعیت توصیه می‌کنیم.

‌ج)بی‌توجهی فعال با تشویق توصیفی: تنبیهی خوب است که قوانین فرزندپروری در آن کاملاً رعایت شود.

در تنبیه ما به کار نادرست کودک توجه می‌کنیم، به او این آگاهی را می‌دهیم که کارش نادرست است.

تاکتیک تنبیه: هدف از تنبیه ‌پیشگیری از رفتار بد است و تنبیهی خوب است که قوانین فرزند‌پروی در آن رعایت شود.

الف)‌توجه منفی: با اخم و زبان بدن نارضایتی خودمان را نشان می‌دهیم. در توجه منفی، ما علت ناراحتی خود را بیان می‌کنیم. مثلاً می‌گوییم پسرم! این کار تو، مرا ناراحت کرد.

ب)‌توجه منفی فعال(انگشت قاطعیت): با اخم و با استفاده از انگشت اشاره نسبت به رفتار بد فرزند تذکر می‌دهیم.

ج)تنبیه جبرانی‌(نتیجه‌ای): با اخم و ابراز نارضایتی از او می‌خواهیم که کار اشتباهش را جیران کند. مثلاً اگر اتاقش را نامرتب و کثیف کرده است، از او می‌خواهیم که مرتب کند.

‌د)‌محرومیت‌(۲ تا ۵ ساله‌ها): بخاطر رفتار بد فرزند، او را از یک‌سری امکانات برای مدتی کوتاه محروم می‌کنیم.

در تنبیه ما به کار نادرست کودک توجه می‌کنیم، به او این آگاهی را می‌دهیم که کارش نادرست است. در توجه منفی ما، علت ناراحتی خود را بیان می‌کنیم، مثلاً می‌گوییم پسرم این کار تو من را ناراحت کرد.

تاکتیک احساس: احساس، یک حالت روانی است که بر جسم، فکر و رفتار ما تأثیر می‌گذارد.

در این تاکتیک ما سعی می‌کنیم که بدانیم احساس فرزند چیست، برای همین از تکنیک همدردی استفاده می‌کنیم.

در تکنیک همدردی، اول باید احساس فرزند را حدس بزنیم و اگر ممکن است از او بپرسیم تا مطمئن بشویم درست حدس زدیم، بعد احساسش را هرچه که بود(خوب بد زشت یا زیبا) می‌پذیریم.

 مثلاً اگر فرزند بگوید: «بابا من نمی‌خوام مدرسه برم، خوابم میاد.» بابا می‌گوید: «راست میگی، صبح آدم می‌خواد بخوابد، منم خیلی وقت‌ها برام مشکله صبح‌ها پاشم، اما چاره‌ای نیست باید بلندشی و بری مدرسه».

تکنیک دیگر، تکنیک بیان احساس است.

در این تکنیک، ما احساس خود یا فرزندمان را به زبان می‌آوریم.

تکنیک تغییر احساس، تکنیک دیگری است که در این تکنیک ما سعی می‌کنیم احساس فرزند را به‌خصوص احساس منفی او را حدس بزنیم و با شوخی یا تغییر صدا عومل تغییر احساس او را فراهم کنیم.

تاکتیک استقلال: در تاکتیک استقلال ما سعی می‌کنیم کمک کنیم فرزند ما خودش فکر کند و تصمیم بگیرد.

 این فرصت را در اختیار او قرار می‌دهیم تا خودش تصمیم بگیرد، یکی از این تکنیک‌ها، این است که از فرزندمان می‌پرسیم: «خودت چه فکر می‌کنی؟»

تکنیک بعدی این است که از او می‌پرسیم:«‌از کی بپرسیم؟» با این تکنیک مهارت مشورت گرفتن و مشورت پذیرفتن را در فرزند تقویت می‌کنیم.

تکنیک دیگر، تکنیک انتخاب است. در این تکنیک وقتی فرزند درخواستی دارد که در حال حاضر قابلیت اجرا را ندارد، ولی بعداً امکان‌پذیر است یا می‌خواهیم دستوری را اجرا کند، آن را بین دو یا چند گزینه که خودمان موافق هستیم و فرقی ندارد مخیر می‌کنیم. مثلاً اگر فرزندتان قرار است دوستش را به منزل دعوت کند و با با مهمانی دیگر تداخل دارد، مثلاً می‌گوییم یا فردا یا جمعه دعوتش کند.

تکنیک بعدی، تکنیک حل مسئله است که معمولاً با کمک و مشارکت یکی یا هر دو والدین با فرزند ابعاد مشکل با خرد‌کردن مساله به سؤالات کوچک و هم‌فکری کردن حل می‌شود.

تاکتیک آگاهی: این تاکتیک وقتی به‌کار می‌رود که هدفمان ایجاد یا تغییر نگرش و افزایش فهم فرزند نسبت به مساله یا مشکل است، به‌صورتی که برای او با توجه به سنش قابل فهم باشد.

همانی که در نیت ما بوده را برداشت کرده باشد.

یکی از این تکنیک‌ها، تکنیک آگاهی ساده است. مثلاً به فرزندی روی دیوار نقاشی می‌کند، می‌گوییم:«دیوار جای نقاشی نیست، توی دفتر نقاشی بکش».

تکنیک دیگر، تکنیک وضوح است. مثلاً برداشت خودمان از صحبت مبهم فرزند را به‌صورت خلاصه یا سوالی از او می‌پرسیم. مثلاً اگر فرزند عصبانی از مدرسه می‌آید می‌پرسیم: اتفاقی افتاده؟ چی شده عصبانی شدی؟

تکنیک دیگر بیان قانون است، اینکه اگر در جمع وارد شدی، باید سلام کنی یا اگر کسی به تو کمک کرد قانون است که تو تشکر کنی و …

توصیه

موارد ذکر شده با تمرین و تکرار و امتحان هنگام ‌ارتباط با فرزند در روان ما تبدیل به عادت می‌شود. البته این همه موارد فرزند‌پروری نیست و جهت افزایش لذت فرزندپروی مطالعه کتاب‌های مناسب توصیه می‌شود.