به گزارش اصفهان زیبا؛ «چهارباغ»! کافی است همین یک واژه را در هر نقطهای از اصفهان که هستید بر زبان بیاورید، آنوقت بعید نیست اغلب آدمهایی که در اطرافتان این واژه را از زبان شما شنیدهاند، با کنجکاوی به سمتتان برگردند و بپرسند: «چهارباغ چی؟ چیزی شده؟ اتفاقی برای چهارباغ افتاده؟! قراره کاری توی چهارباغ انجام بشه؟»
میزان حساسیت مردم شهر اصفهان نسبت به این گذر تاریخی که تا همین چند سال قبل «خیابان» بود و حالا پیادهراهی وسیع با مغازههایی کوچک و بزرگ در دو طرف و درختانی بلندقامت و پوشش گیاهی متنوعی در میان است، در هر دورهای به شکلی ظهور میکرده است، چنانکه میتوان ردپای آن را در میان اسناد مکتوب موجود در میان روزنامهها و جراید قدیمی اصفهان پیدا کرد.
ماجرا اما به همینجا ختم نمیشود؛ چراکه چهارباغ در هویت، فرهنگ، خاطرات جمعی، محفوظات دیداری و شنیداری و خلاصه در ذهن و زندگی مردم اصفهان چنان جای گرفته که هر تهدیدی علیه آن، آنها را نگران و هر قدمی برای بهبود وضعیتش آنها را راضی و شادمان میکند.
اما چهارباغ از بدو احداث تا امروز دستخوش تغییر و تحولات زیادی قرار گرفته است. بهویژه در دهههای اخیر که رنگ و لعاب مدرنیته و المانهای تکنولوژی به سراغ آن آمد و باعث شد علیرغم بحثهای بیپایانی که دراینباره در میان موافقان و مخالفان شکل گرفت، خط مترو از زیر آن عبور کند.
بهجز این، اجرای پروژههای ناموفقی همچون احداث ارگ جهاننما و بدنهسازی در ضلع شرقی آن آسیبهایی را متوجه چهارباغ کرد که تبعات منفی آن هنوز بر سر این گذر تاریخی سایه انداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید، مروری بر روند ساختوسازهای شهری در بافتهای تاریخی و نمونه موردی آن گذر چهارباغ عباسی طی سالهای اخیر در گفتوگو با «محمود درویش» از معماران و شهرسازان پیشکسوت اصفهان است.
ضرورت حفظ میراث تاریخی در شهر
محمود درویش سخنش را با طرح یک سؤال آغاز کرده و میگوید: «پیش از اینکه به بررسی مصادیق و نمونههای روند ساختوسازهای شهری بهویژه در چهارباغ بپردازم، به این سؤال کلی اشاره میکنم که آیا اصلا حفظ میراث گذشته واجد ارزش است و بافت تاریخی شهرها باید حفظ شود؟ چون به نظر میرسد که در بسیاری از مواقع این اصول موردقبول متولیان شهر نبوده و نیست.»
او با بیان اینکه شهرهای تاریخی طی قرون متمادی در گوشه و کنار دنیا با اقلیمهای گوناگون، نیازهای متفاوت و مصالح و تجارب مختلف توسط شهروندان شکل گرفته و ساخته شدهاند، ادامه میدهد: «بخشی از ساختوسازها در این شهرها شامل بناهای خصوصی است که بهطورکلی توسط خود مردم یا حرفه مندان ساخته شده و اگرچه از قبل تصمیمی بر همشکلی و همرنگی آنها گرفته نشده، به دلیل شرایط اقلیمی، محدودیت مصالح ساختوساز محلی و امکانات موجود در هر منطقه و بر اساس قانونی نانوشته، هماهنگی نسبی و طبیعی میان این ساختمانها وجود دارد. بخش دیگر شهرها نیز شامل فضاهای خالی بین بناهای خصوصی است که مکانهای عمومی و مشاء را تشکیل میدهد؛ مانند مسیرهای رفتوآمد، فضاهای باز شهری، میدانها و… .»
او با بیان اینکه هر شهر تابع شرایط گفتهشده هویت و شکل و شمایل خود را داشته و دارد، اضافه میکند: «در یک قرن گذشته، به دنبال تغییرات گوناگونی که چه ازنظر امکانات و ساختوساز و چه ازنظر مصالح ایجاد شد، چهره شهرها دچار تغییرات اساسی شد؛ بنابراین متولیان شهرها برای جلوگیری از آشفتگی و خودسریِ سازندگان، به تدوین قوانین و مقرراتی جهت محدود کردن و نظم بخشیدن نسبی به امور ساختوساز اقدام کردند.»
این معمار و شهرساز پیش کسوت، «نظرسنجی»، «مطالعه و بررسی نیازمندیهای ساکنان شهرها» را رکن مهمی در انجام این اقدامات میداند و میگوید: «با نگاهی آرمانگرایانه به این موضوع، همواره اصلاحات شهری در جهت حفظ سلامت و آسایش و منافع شهروندان بوده است؛ بنابراین وقتی درباره خیابان سؤال میشود، موضوع یک فضای شهری است که همه شهروندان در گذشته و حال در شکل دادن و به وجود آوردن آن شریک بودهاند و بهرهمندی از آنهم متعلق به همه شهروندان است؛ چراکه بهنوعی هویت و خاطرات شهر متعلق به شهروندان است.»
مواجههای نامهربانانه با چهارباغ
درویش در ادامه و با تأکید بر اینکه چهارباغ در سدههای اخیر یکی از مهمترین خیابانهای اصفهان بوده و بهمنظور حفظ و حراست بیشتر در زمره آثار ثبتشده تاریخی درآمده است، اضافه میکند: «با این حساب چگونه میتوان بدون اطلاعرسانی و نظرخواهی از شهروندان، مالکان و متصرفان چهارباغ اقدام به تغییر، تخریب یا ساختوساز در آن کرد؟»
او ادامه میدهد: «در بیش از پنج دهه گذشته چگونگی برخورد با چهارباغ و بناهای آن در سمینارها، روزنامهها، مجلات حرفهای و… موردبحث و بررسی قرار گرفته است، ولی متأسفانه تصمیمگیرندگان همواره بدون توجه به نظر صاحبنظران و شهروندان اقدام به تخریب و ساختوساز در این گذر تاریخی کردهاند. از رنگ کردن بدنه آن به رنگ آبی در گذشتههای دور گرفته تا بریدن کاجها، کفسازی و مبلمان شهری و اقدامات اخیر که شامل بدنهسازی شرقی و ساختوسازهای خلاف مقررات مدون و مصوب بوده است.»
درویش با تأکید بر اینکه نتیجه این بیاعتناییها در گذر زمان هرروز بیشازپیش خود را نشان داده است، میگوید: «طی سالهای گذشته انتظار شهروندان از متولیان اجرای طرحها و پروژههای مختلف همواره این بوده است که قبل از اجرا و بلکه در مراحل اولیه تصمیمگیری برای هر نوع اقدامی در زمینههای پروژههای شهری، اطلاعرسانی لازم به روشهای گوناگون برای شهروندان انجام شود تا آنها هم انتقاد یا پیشنهاد خود را دراینباره مطرح کنند؛ چراکه در این صورت، زمینه مناسبتر و گزینههای بهتری برای اجرا مهیا میشود. این در حالی است که ساختوسازهای چهارباغ با سرعت بیشتر و با بیاعتنایی به این مطالبه معقول ادامه پیدا کرده است.»
او از ارگ جهاننما، بدنهسازی شرقی، کفسازی و عبور مترو از زیر چهارباغ بهعنوان پروژههای ناموفق طی سالهای اخیر یاد کرده و میافزاید: «حاصل این بیاعتناییها پس از گذشت چندین دهه هر روز مشخصتر شده است. این در حالی است که در بسیاری از شهرها برای احداث هر تکبنای مسکونی که در قالب قوانین و مقررات شهرداری طرح و پیشنهاد شده است، نظر اهالی محل بهصورت حضوری و یا کتبی گرفته میشود. چه برسد به پروژههای عمومی و شهری که بهمراتب دارای اهمیتی بیشتر است و نظر علاقهمندان و مطلعان و شهروندان درباره آن در اولویت قرار دارد.»
ضرورت الگوبرداری از تجارب موفق شهرهای جهان
این معمار و شهرساز پیشکسوت در ادامه با بیان اینکه چهارباغ از حیث تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی برای اصفهان و ساکنان آن دارای اهمیت است، میگوید: «برای مدیریت روند تغییرات در چهارباغ میتوان از تجارب بسیاری از شهرهای جهان در صدسال گذشته بهرهمند شد. همچنین تجربه شهرداری تهران در پاکسازی و مرمت ساختمانهای خیابان انقلاب (طرحی که در گذشته بارها برای چهارباغ نیز پیشنهاد داده شد) الگوی مناسبی برای مرمت چهارباغ است. البته نه صرفا مرمت پوسته و نمای مشرف به خیابان، بلکه مرمت اصولی هر ساختمان با حفظ اصالت بنا زیر نظر اساتید فن که خوشبختانه تعدادشان در کشور کم نیست.»
اهمیت توجه به لایههای زیرین چهارباغ
او ادامه میدهد: «توجه به لایههای دوم و سوم خیابان جهت شکل دادن به فعالیتهای گوناگون و مهیاکردن زمینه برای جلب نظر فعالان در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از دیگر راهکارها برای مواجهه صحیح با چهارباغ است. این اقدام اگر با حمایت شهرداری و اداره میراث فرهنگی در یکی دو مورد انجام شود، همانطور که در خیابان انقلاب تهران رخ داد کمکم منجر به تشویق و ترغیب خود مالکان و متصرفان برای اجرای طرح میشود.»
درویش با بیان اینکه نظارت بر اجرای این طرحها همواره بر عهده ارگانهای ذیربط انجام میشود، تأکید میکند: «از مزایای این طرح این است که بار مالی برای شهروندان ندارد، رنگ و فرم بنا را حفظ میکند و فضا را از همشکلی و یکنواختی خستهکنندهای که با استفاده از المانهای کلیشهای و متحدالشکل در خیابانهایی مانند هاتف و طالقانی در اصفهان رخ داده است، نجات میدهد.»
بر خلاف نظر نویسنده مقاله اجرای سر درهای خیابا ن طالقانی و هاتف در اصفهان بسیاز زیبا ، متنو ع و ارزشمند است. نقوش کاشی استفاده شده در سر درها ی این خیابانها که متأسفانه اغلب در حال ویرانی است بسیار زیبا و چشم نوازند .