به گزارش اصفهان زیبا؛ هنر برای نمایانشدن نیاز به سوژه دارد. تمامی هنرمندان پیش از خلق یک اثر موفق، ساعتها برای انتخاب سوژه خود وقت میگذارند. اگر دقت کرده باشید، بهترین فیلمهای سینمایی جهان محصول پرداختن به جنگهای جهانی اول و دوماند؛ چراکه مفهوم دفاع از میهن، برای تمامی جوامع بشری یک سوژه بینظیر است.
آمریکاییها صدها فیلم از جنگهای جهانی خود ساختهاند و فرانسویها بزرگترین نگارهها را برای ناپلئون بنا کردهاند. یونانیها برای خلق آثار هنری به داستانهای افسانهای پناه برده و صدها مجسمه و تابلوی نقاشی مشهور را با موضوعهایی از قبیل الهههای خیالی خود پدید آوردهاند؛ انگلیسیها نیز برای خلق حماسه، کتابهای داستان و فیلمهای سینمایی متعددی را با مضمون نبرد ملکه خود در برابر دزدان دریایی ساختهاند و هنوز هم انیمیشنها و بازیهای رایانهای خود را با چنین داستانهای خیالی تولید میکنند.
دلیل اینکه هنرمندان هر نقطه از جهان سراغ سوژههای حماسی میروند، شورآفرینی و غرورآمیزی این سبک از مفهوم در بین مردم است. مردم عاشق اصالت هستند و هنرمندان همواره برای دلبری از جامعه خود، دست به خلق آثاری آغشته به حماسه و میهنپرستی زدهاند.
بهطورکلی «تمدن» سوژه آفرین است؛ ایران نیز بهعنوان کشوری که تمدنی چند هزارساله دارد، دارای مجموعهای از سوژههای اصیل برای خلق آثار هنری است؛ درواقع این یک حقیقت انکارنشدنی است که ایران برای خلق هنر حماسی، هرگز نیازی به افسانه ندارد!
برای مثال، برخی از کشورها برای تولید یک فیلم، کتاب داستان و مجسمه، باید ابتدا سراغ تولید و خلق یک قهرمان یا داستان حماسی بروند؛ از همین رو شخصیتهایی غیرواقعی را برای تولید هنر حماسی خود بهکار میگیرند؛ البته فراموش نکنیم اگر کشوری بخواهد با خلق داستانهای افسانهای وارد این حوزه از هنر شود، باید برای مقدمه از آثار افسانهای ایرانی الگوبرداری کرده باشد!
یعنی ایرانیها علاوه بر حقیقت، در افسانهها نیز دست بالا را نسبت به هر ملت دیگری دارند.
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی از این دست آثار افتخارآمیز است. بدون شک کشوری مانند ایران که تالاری از قصههای ویژه و بینظیر است، باید محل کوچ هنرمندان جهانی باشد! یعنی هنرمندان جایجای جهان، وقتی احساس کمبود سوژه میکنند، باید برای یافتن آن سراغ تاریخ و آثار ما را بگیرند.
در کشور ما هنرمندان بسیاری در راستای نمایش حماسهها و تاریخ پرغرور ایران خلق اثر داشتهاند؛ باوجوداین، هنوز هم تعداد این آثار در برابر تعداد سوژههای موجود بسیار اندک است…!
وقتی از اهمیت سوژه حرف میزنیم، یعنی باقی جوامع برای یافتن آن هر کاری میکنند؛ برای نمونه، سینمای آمریکا سراغ جنگ جهانی میرود و از نبرد خونآلود و وحشتناک بر سر قدرت و ثروت، هنر حماسی تولید میکند؛ درحالیکه حقیقت این مفاهیم، چنان زننده است که هر هنرمند آمریکایی باید در پی پنهانکردن آن باشد، نه نمایش هنری و حماسی آن!
بااینحال یافتن سوژه حماسی، از هر چیزی برای هنرمندان جهان مهمتر است. یکی از عظیمترین موضوعهای ناب ایرانی برای خلق هنر حماسی «دفاعمقدس» است. این پدیده از هر نظر بیرقیب است. تصور کنید یک ملت که تازه در آن انقلاب حاکمیت رخ داده و هنوز ارتش و سلاحی برای یک نبرد تمامعیار ندارد، در هشت سال جنگ، ذرهای از خاکش را از دست نمیدهد.
بدون شک هیاهو و فریاد باید برای چنین حماسهای که اتفاقا حقیقت داشته و خالی از هرگونه خیالبافی، بهترین سوژه ممکن در کارنامه هنرمندان جهان است. حال پرسشی که مطرح میشود این است که این ابرسوژه بینظیر، چه جایگاهی در هنر ما دارد؟ چند فیلم سینمایی قدرتمند در این حوزه اکران شدهاند؟ چند موسیقی حماسی با این سوژهها تولید شدهاند؟ چند نگاره عظیم و بزرگ برای این سوژه رونمایی شده است؟
متأسفانه باید گفت ما با یک کفران نعمت عجیب در این حوزه مواجه هستیم! 25 آبان، سالروز ورود پیکر 370 تن از رزمندگان دفاع مقدس به نصفجهان است؛ روزی که مردم شهر، دستهدسته تابوتهای سرخرنگ فرزندان خود را رو به آسمان گرفتند و تاریخ را شرمنده خویش کردند.
حال پرسش مهمی که مطرح میشود این است: چه سوژهای برای خلق یک اثر هنری وجود دارد که از نظر مفهوم حماسه، عشق، غم و غرور با این سوژه برابری کند؟!
ورود 370 پیکر از سربازانی که برای اعتقاد دینی و دفاع از میهن خود شجاعانه به شهادت رسیدهاند و استقبال عظیم مردم شهر برای تشییع آنان موجب خلق تصاویری بینظیر توسط لنزهای عکاسان در آن روز تاریخی شد.
شاید اگر چنین سوژهای در یک کشور دیگر اتفاق افتاده بود سالانه چندین فیلم سینمایی، موسیقی بزرگ و سازههای غولپیکر به یادگار تولید و منتشر میشد! اما متأسفانه پس از گذشت چند دهه از این واقعه خاص، هرگز دین جامعه هنری به این ابرسوژه ادا نشده است. نکتهای که شاید بیانکننده این ادعا در بین هنرمندان باشد: سوژههای بزرگ، همواره تنهاترند…!
با تمام این کوتاهیها اما، شاید بتوان هنر گرافیک را موفقترین شاخه از هنرهای تجسمی برای پرداختن به سوژه دفاعمقدس معرفی کرد؛ بهطوریکه بخش عمده آثار هنری ما در این حوزه، متعلق به گرافیستها و هنرمندان این رشته است.
دراینبین، اصفهان یکی از بهترین پایگاهها برای خلق آثار گرافیکی حماسی بهحساب میآید؛ نکتهای که احتمالا دلیل آن، وجود گرافیستهای متخصص و متعهد در این شهر است. مجموعه طراحان «آیه» در اصفهان خالق آثار هنری گرافیکی قوی درزمینه طراحی پوستر، دیوارنگاره، صفحهآرایی و نقاشی است.
با بررسی تخصصی آثار منتشرشده توسط هنرمندان اصفهانی در چند روز اخیر میتوان فهمید که تولید آثار گرافیکی با مفهوم تشییع پیکر شهدای 25 آبان، با استفاده از عناصر ویژهای رقم خورده است. به همین بهانه، به واکاوی بیشتر این عناصر بومی میپردازیم.
لاله
گل لاله سرخ در آثار هنری ایرانی نماد شهید است؛ درواقع این گل نشان از خون شهید دارد و در نقاشیها، موسیقی و اشعار متعددی به چشم میآید. در آثار هنری کهن ما نیز گل لاله نماد خون پاک است. در افسانهای مشهور آمده است که وقتی خون سیاوش بر زمین ریخت، لالهای سرخ از آن رویید.
پس از انقلاب و در دفاعمقدس نیز، این گل بهعنوان نماد شهید در نگارهها و اشعار پرشماری خودنمایی کرد؛ گرافیستهای اصفهانی نیز در بیشتر طراحیها از این عنصر اسطورهای استفاده کردهاند که نشان از خون پاک شهدای این واقعه تاریخی میدهد.
تابوت
احتمالا عکس مشهور واقعه ۲۵آبان را دیده باشید؛ تصویری از انبوه تابوتهای سرخرنگ که بر دستان مردم بلند شدهاند. مهدی جانیپور یکی از عکاسانی است که با لنز دوربین خود این تشییع باشکوه را ثبت کرده و خودش نیز از جانبازان دفاعمقدس است.
حالا با گذشت چند دهه از آن واقعه، تصویر آن تابوتها تبدیل به نمادی در طراحیها شده که تداعیکننده قابهای ماندگار از آن روز است. گرافیستهای اصفهانی طرحهای متعددی را با استفاده از این عنصر پدید آوردهاند؛ چراکه شاید اصلیترین نماد هنری از آن واقعه همین است.
مادر…
مادر یکی از عناصر بزرگ در هنر ایرانی است. دراینبین، مادران شهدا دارای جایگاه درخشانی در نمادهای هنری هستند.
فیلم سینمایی شیار ۱۴۳ یکی از آثار خوب با استفاده از همین نماد است که مورد استقبال عموم مردم نیز قرار گرفت؛ همچنین عکسهای ناب متعددی با موضوع مادران شهدا از آن روز وجود دارد که همزمان با حضور خانوادههای داغدار اصفهانی در روز واقعه ثبت شده است.
از طرفی، کارهای گرافیکی متعددی با کمک این نماد تولید شده که حاوی مفاهیم عمیقی چون صبر، عشق، انتظار، حماسه و اندوه است.
پلاک
پلاک نمادی مشهور در کارهای هنری منسوب به دفاعمقدس است؛ در طرحهای گرافیکی نیز از این عنصر برای بیان مفاهیمی چون انبوه شهدا، جاوید اثران و شهدای غواص استفاده میشود.
در یکی از همین آثار خلقشده در چند روز اخیر نیز، تلفیقی از پلاکهای فلزی دوبعدی و شکل هندسی گل لاله، توسط راحله محسنی، گرافیست اصفهانی، طراحی شد که با استقبال مخاطبان هنر گرافیک مواجه شد.
میدان
میدان امام خمینی در ۲۵ آبان سال ۶۱ میزبان جمعیت انبوهی از مردم اصفهان بود که تصویری بینظیر را از تشییع پیکر شهدا پدید آوردند. قدمبهقدم میدان نقشجهان را میتوان اثری هنری دانست.
عناصر هنری بهکاررفته در این میدان، همچون گنبد مسجد امام، گنبد مسجد شیخ لطفالله، معماری و طاقهایی که دورتادور این میدان و بالای سر مغازهها بنا شدهاند، همه و همه مناسب کار گرافیکاند.
چندین کار گرافیکی با کمک عناصر بهکاررفته در میدان امام راجع به واقعه ۲۵ آبان منتشر شده که یک نمونه آن اثر آبرنگ و دیجیتال پینت ناظری است.
سیصدوهفتاد!
گاهی اوقات تایپوگرافی تمایل به تبدیلشدن به نماد دارد؛ یعنی یک متن بیشتر از آنکه متن باشد، یک تصویر میشود. در این مدت نیز کارهای گرافیکی متعددی با کمک این روش تولید شدهاند که عبارت «۲۵ آبان» یا «۳۷۰» را تبدیل به نمادی تصویری برای مخاطب خود کردهاند.
دراینبین، برخی گرافیستها دست به خلاقیتهای جالبی زدند و عدد «۳۷۰» را با کمک عناصر دیگر رسم کردند؛ برای نمونه، آنها با گل لاله، بال پرنده و تابوت این تصویرسازی را انجام دادند.