به گزارش اصفهان زیبا؛ هیئت ملی انتخابات مصر بهتازگی در بیانیهای، از پیروزی «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهور کنونی مصر، در انتخابات ریاستجمهوری این کشور که اخیرا برگزارشده بود، خبر داده است.
بر اساس آنچه بهصورت رسمی اعلامشده، السیسی بیش از 89درصد آرا را در انتخابات ریاستجمهوری مصر کسب کرده و در سِمت خود برای یک دوره ششساله دیگر (او تاکنون دو دوره رئیسجمهور مصر بوده است) ابقا شده است؛ بااینحال، در تحلیل پیروزی عبدالفتاح السیسی در انتخابات مصر و آینده پیش روی این کشور، توجه به سه نکته ضروری به نظر میرسد.
مسیرِ آسان السیسی برای پیروزی در انتخابات مصر
عبدالفتاح السیسی در جریان انتخابات اخیر ریاستجمهوری در کشورش، بههیچعنوان با مسیری دشوار روبهرو نبود. او در حالی قریب به 90درصد آرای انتخابات را به سمت خود جذب کرده که دیگر کاندیداها که عمدتا از پایگاه عمومی چندانی برخوردار نبودند (و البته ناشناس بودند)، توان ایجاد مزاحمت برای او را نداشتند.
برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که سرکوب سیاسی در مصر و محدودشدن عرصه رقابت سیاسی در این کشور به دلیل حذف جریانهای ذینفوذی نظیر اخوانالمسلمین، ازجمله مهمترین دلایل و محرکهای کسب پیروزی آسان برای السیسی بوده است؛ موضوعی که البته بسیاری از رسانههای منطقهای و بینالمللی نیز به آن اشاره داشتهاند.
چالش اقتصاد مصر برای السیسی
اقتصاد مصر وضعیت نامساعد و غیرمتوازنی را تجربه میکند. این اقتصاد، در سالهای اخیر با اوجگیری بدهی خارجی این کشور به رقم بیش از 400 میلیارد دلار و همچنین تورم بیش از 30درصد دستبهگریبان بوده و البته که ارزش پوند مصر (پول ملی این کشور) نیز به نحو چشمگیری در سالهای گذشته کاهش یافته است.
در این وضعیت، مصریان به نحو گستردهای با چالش فقر دستوپنجه نرم میکنند و حتی عدهای از احتمال وقوع انقلابِ نان در این کشور نیز سخن میگویند. در این شرایط، دولت مصر در سالهای گذشته، هیچ تدبیر روشنی را از خود برای مدیریت این وضعیت و درمان آن نشان نداده است.
جالب اینکه اقتصاد مصر بر اساس آنچه تحلیلگران اقتصادی میگویند، عمدتا در کنترل طیف نظامیان متحد السیسی است (حدودا 60درصد اقتصاد مصر در کنترل نظامیان متحد السیسی است) و آنها نوعی انحصار را برای خود در این حوزه ایجاد کردهاند؛ اقدامی که با چراغ سبز عبدالفتاح السیسی محقق شده است و او از این طریق سعی داشته پایگاه حمایتی مستحکمی را برای خود در کشورش بهمنظور تداوم حضور در قدرت ایجاد کند.
در کنار اینها، پافشاری دولت مصر بر پیشبرد پروژههای لوکس در این کشور و هزینهکردِ بودجه در حوزههای غیرضروری نیز، بحران اقتصادی در مصر را وخیمتر کرده است.
در این میان، تنها راهکار دولت مصر در مواجهه با بحران اقتصادی این کشور، طرح درخواستهای مکرر از دولتهای عرب حاشیه خلیجفارس و برخی دولتهای غربی و سازمانهای بینالمللی، جهت افزایش کمکهای مالی خود به مصر بوده است؛ معادلهای که در کلیت خود از آینده اقتصادی نهچندان روشن مصر در ادامه راه خبر میدهد و البته سبب شده است طیفهای فراوانی از مردم مصر، وضعیت نامساعد اقتصادی خود را مرتبط با رویههای نهچندان منطقی دولت مصر در حوزه اقتصادی این کشور ارزیابی کنند.
چنددستگی سیاسیاجتماعی در مصر
عبدالفتاح السیسی و سازوکارهای کنونی حکمرانی در مصر، درنتیجه کودتای غیرقانونی علیه رئیسجمهور سابق مصر «محمد مرسی» در 2013، قدرت را در این کشور به دست گرفتهاند؛ ازاینرو، هم عبدالفتاح السیسی و هم طیف متحدان او، در وضعیتی فوقالعاده و توأم با تنش، مصر را اداره میکنند و عملا بسیاری از جریانهای سیاسی اپوزیسیون نظیر اخوانالمسلمین مصر که از نفوذ بالایی در این کشور برخوردارند، از تمامی ظرفیتهای خود برای پیشبرد دستورکارهایشان به ضرر دولت کنونی مصر استفاده میکنند.
البته این جریانها در میان مصریان، از پایگاه اجتماعی نیز برخوردارند و درعینحال، وخامت وضعیت اقتصادی مصر نیز فرصتهای فراوانی را برای افزایش اقبال عمومی به آنها فراهم میکند؛ ازاینرو، بیراه نیست اگر بگوییم مصر در ادامه راه، به دلیل انشقاقها و چنددستگیهای سیاسی، میتواند آبستن حوادث و رویدادهای بسیاری باشد که در نوع خود میتوانند بحرانهای جدی را برای عبدالفتاح السیسی و طیف متحدان او در قدرت ایجاد کنند.
در این میان، نکته قابلتأمل این است که عبدالفتاح السیسی و سازوکارهای متحد او در قدرت، هیچ راهکاری الا سرکوب و برخوردهای سخت و قهری با منتقدان و مخالفان خود در مصر را در پیش نگرفتهاند و احتمالا نخواهند گرفت؛ موضوعی که ابعاد بحران در مصر را عمیق و عمیقتر میکند.