به گزارش اصفهان زیبا؛ در تعریف عامیانه دانشجو، یعنی کسی که بهدنبال کسب علم و دانش است. ولی آیا وظیفه دانشجو فقط تلاش برای بالابردن سطح علمی خودش است؟ آیا او بهعنوان کسی که بخشی از سرمایه کشور برای پیشرفتش هزینه شده است، در قبال جامعه تکلیفی ندارد؟
تکلیفی که میتواند منجر به فعالیتهایی شود که نهتنها پیشرفت شخص را بههمراه دارد، بلکه زمینهای برای خدمت و دستگیری از دیگران را هم فراهم میکند.
برای پاسخ به این پرسشها با زهرا کماجیان، فارغالتحصیل کارشناسیارشد اقتصاد اسلامی از دانشگاه اصفهان، به گفتوگو پرداختیم؛ شخصی که در جهت استفاده از علمش و برای فراهمکردن اشتغال دیگرشهروندان چندسالی میشود که فروشگاهی را تأسیس کرده و بانی افزایش فرهنگ استفاده از کالاهای ایرانی شده است.
چه چیزی باعث شکلگیری سازا شد؟
با توجه به اینکه مسئول علمی بسیج دانشجویی بودم و در حوزه اقتصاد مقاومتی هم فعال بودم، به این موضوع پی بردم که نیاز است کالاهای ایرانی باکیفیت به مردم شناسانده شود؛ ولی صرف اینکه برندها معرفی شوند، کافی نیست.
تولیدکنندهها اکثرا در تهران یا شهرستانهای دیگر حضور داشتند و مصرفکننده برای تهیه کالاها باید بهزحمت میافتاد؛ درصورتیکه از کیفیت آنها هم بیاطلاع بود؛ به همین خاطر تصمیم گرفتیم کالاهای باکیفیت ایرانی را خودمان تهیه کنیم و در دسترس دانشجویان و بقیه مردم قرار دهیم.
به همین سبب به فکر تأسیس فروشگاهی برای فروش کالاهای ایرانی با نام سازا به معنای سبد اشتغالزایی ایرانیان افتادیم و کار خودمان را آغاز کردیم؛ البته توجیه اینکه این کار ما فرهنگی است هم سخت بود.
گمان میکردند که ما بهدنبال درآمدزایی هستیم؛ ولی ما با محاسبه سود خیلی کم، بر اساس هزینه بار و حملونقل و برگشت سرمایه اولیه قیمتگذاری همراه با تخفیف میکردیم و حتی برای اینکه بار هزینهها کمتر شود، خودِ دانشجویان بسیجی که وقت آزادی داشتند ازجمله خود من، فروشندگی را انجام میدادیم؛ بدون هیچ درآمدی و فقط در راستای خواسته رهبر معظم انقلاب مبنی بر ترویج کالای ایرانی و با توجه به شعار آن سال که اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل بود.
محصولات سازا شامل چه چیزهایی است؟
در ابتدا بیشتر کالاهای مصرفی برای خانمها روسری و چادر و ملزومات حجاب و لوازمالتحریر بود. با پیشرفت کار، تنوع محصولات و برندها هم بیشتر شد و از کالاهای ایرانی بیشتری حمایت کردیم؛ برای مثال، ما اولین حامی کارخانه تولید چادر ایرانی شهرکرد بودیم که تازه تأسیس شده بود.
چادر ایرانی باکیفیت را از کارخانه شهرکرد تهیه و در فروشگاه عرضه میکردیم. این کار باعث شد بهمرور تولیدکننده هم به محصولاتش تنوع دهد و چادرهای ایرانی را در مدلها و دوختهای متنوع عرضه کند.
اکنون نهتنها در فروشگاه سازا، بلکه در فروشگاههای دیگر هم این چادرها عرضه میشود. اگر این حمایت در آن زمان انجام نمیشد، با توجه به اینکه ابتدای کار کارخانه بود و جنسهای ایرانی، بهخصوص چادر هم هنوز بین مردم جا نیفتاده بود، احتمال ورشکستگی کارخانه وجود داشت.
به نظر شما آیا دانشجویان فقط باید بهدنبال کسب علم باشند؟
به نظر من دانشجوبودن فقط به این نیست که رشتهای را انتخاب کنیم و در آن موفق باشیم و بعد از پایان تحصیلات، بهکل از دانشگاه خداحافظی کنیم. مسئولیت یک دانشجو بیشتر از این است.
با توجه به اینکه مسائل مختلفی در کشور ما وجود دارد، به نظرم هر دانشجویی میتواند در هر زمینهای و حتی در رشتهای که درس میخواند، برای خود مسئولیتهای فرهنگی و اجتماعی تعریف کند و در دانشگاه فعالیت مثمرثمر داشته باشد؛ برای مثال، بنده خودم دانشجوی ممتاز در رشته خودم بودم؛ ولی ازطرفی هم دوست نداشتم وظیفهام فقط به درسخواندن محدود شود.
تأسیس سازا بهقدری برایم دغدغه بود که باوجوداینکه هیچ سودی برایم نداشت، تمام تلاشم را شبانهروز انجام میدادم تا مصرف کالای ایرانی در ابتدا بین دانشجویان و مردم فرهنگسازی شود.
درآخر اگر خواسته یا مطالبهای دارید، بفرمایید.
به نظرم هم مسئولان و هم دانشجویان وظایفی دارند: دانشجو وظیفه خود را فقط درسخواندن نداند و در راستای مسئولیتهایش کارهای دیگری هم در زمینههای مختلف ازجمله فرهنگی و اقتصادی و غیره انجام دهد.
مسئولان هم باید بسترها را فراهم کنند و کارشکنی نکنند و کاغذبازیها و مجوزگرفتنها را کمتر کنند؛ بهطوریکه اگر کسی در راستای اهداف انقلاب و نظام ایده و طرح جدیدی ارائه میدهد، استقبال و حمایت کنند؛ نه اینکه سنگاندازی کنند و به کارهای تاریخمصرفگذشته خود ادامه دهند و کارهای جدیدی را که مؤثر هم هستند، نادیده بگیرند.