مروری بر خدمات عام‌المنفعه حاج‌آقا نورالله نجفی‌اصفهانی

نور خدا در منشور ملت

عنوان رهبر مشروطه‌خواهان اصفهان برازنده آیت‌اللهی است که همه او را با نام حاج‌آقا نورالله می‌شناسند؛ شخصی که خانه قدیمی‌اش اکنون شده موزه خانه مشروطه و از پس این روزگار یادش برقرار مانده است.

تاریخ انتشار: 09:47 - پنجشنبه 1402/10/7
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
نور خدا در منشور ملت

به گزارش اصفهان زیبا؛  عنوان رهبر مشروطه‌خواهان اصفهان برازنده آیت‌اللهی است که همه او را با نام حاج‌آقا نورالله می‌شناسند؛ شخصی که خانه قدیمی‌اش اکنون شده موزه خانه مشروطه و از پس این روزگار یادش برقرار مانده است.

او بیش از این حرف‌ها حق بر گردن این شهر دارد. او و برادرش آقانجفی بودند که در رأس مردم اصفهان قرار گرفتند و با اعتراض و تحصن باعث شدند حکومت ظالمانه 34ساله ظل‌السلطان در این شهر پایان یابد. هرچند مشروطه به اهداف اصلی خود نرسید و اصفهان از چنگ بی‌سامانی و استبداد رهایی نیافت،  آنچه در روزگار مشروطه رخ داد برای تاریخ این آب‌وخاک بی‌نظیر بود و درس‌آموز.

حالا گویا روزگار متوجه قدرناشناسی خود شده است تا بنای گذری به نام حاج آقانورالله نام‌گذاری شود. بدهی را باید داد؛ دیر که شود، شاید با دیرکرد! روی تابلوها نام یک شهید کم بود. در این فرصت چند اقدام مردمی حاج آقانورالله را مرور می‌کنیم: همیشه در طول تاریخ میان معترضان به حکومت‌ها این اختلاف وجود داشته است که اول به فهم و سواد مردم باید بپردازیم یا پرچم مبارزه را محکم نگه داریم؟صدای فریادگر اصفهان بر فراز هر دو قله شنیدنی است:

  1. «مدارس عام» قسمتی از خدمات حاج‌آقا نورالله نجفی است که شاید برای برخی در دایره مستحبات باشد؛ اما برای او عین وظیفه بوده است. به قول مطبوعات آن زمان «طلوع خورشید معرفت در ساحت اصفهان»، این درخشش را لطف به ملت نمی‌دانسته، بلکه حق مردم می‌دانسته است. انکار نمی‌کرده که عقب افتاده‌ایم از علم زمان؛ هرچند جلوی افکار وارداتی آن‌ها هم زانو نمی‌زده است. مدارس عام برای ترویج عام و سواد بوده است و جهتش رشد و این بار نورالله علم و دین را به قامت نشر و پخش خواستار بوده است؛ گویی تزریق مفاهیم به زیر پوست ملت اولویت مبارزه مرد علم و جهاد است.
  2. تزریق زیرپوستی‌تر که شود، باید به سراغ ایتام هم رفت. آنان که پیرامون حقشان در کتاب خدا سفارش بسیار است. «مدرسه ایتام» تأسیس می‌شود و دست توجه رهبر مشروطه ‌خواهان بر سر آنان کشیده می‌شود. حالا یکی‌یکی باید یار ساخت از همان دوران کودکی. خواب خرگوشی نخبگان ملت‌های اسلامی رفع تکلیف نمی‌کند. حالا سراغ یتیمان باید رفت.
  3. نور یکی است و ظلمات متعدد و نور چون به تشعشع آید، جلوه‌ها بسیار پدید آورد. نور الله که از قلب بنده‌اش ساطع شود، روزی در آیینه مسئولیت‌پذیری تشعشع علم دارد و روزی نگاهش را از ذهن متوجه جسم می‌کند. زمین اهدا می‌کند، مؤمنان استقبال می‌کنند. «مریض‌خانه اسلامی» پدید می‌آید. امروز هم که خیابان استانداری بروی و وارد بیمارستان که بشوی، حتما از قدیمی‌بودن ساختمان‌ها تعجب می‌کنی. اما خوب گوش کن. اینجا بیمارستان خورشید یا همان مرکز پزشکی نور است. این مکان را نه شاه ساخته است، نه اجنبی. جسم ملت ساخته است و ذهن حاج‌آقا نورالله. نور خدا که در منشور ملت افتد، نورعلی‌نور شود. شفا از خداست؛ اما وسیله لازم است. جامعه اسلامی سال‌ها بود که اسباب شفا را گم کرده بود. گاهی تنها روی منبر از آسمان سخن‌گفتن کافی نیست. نور خدا فاصله میان زمین و آسمان را می‌رود و برمی‌گردد؛ حکایت سیر الی‌الحق مع‌الخلق است؛ برای همین باید توی کوچه با مردم قدم زد؛ برای همین پیامبرش گوشه‌نشینی را از پیروانش نهی کرد و در تکاپوی عرصه سیاست نفسش به شماره افتاد.
  4. گاهی اوقات نگاه به خلق خدا برای مرد خدا چونان بال‌زدن با ملائک است؛ هرچند این ملائک عامی و بی‌سواد باشند. وقتی همه پیش خدا فقیر باشیم، بی‌شک همه‌مان هم پیش خدا بی‌سوادیم. داستان «قرائت‌خانه» داستان شیرینی است. حکایت از نازنینی روح مبتکر خلاقش دارد. تعریف مدرسه و مریض‌خانه را می‌دانیم؛ اما قرائت‌خانه دیگر چیست؟ قرائت‌خانه مکانی بود که بی‌سوادان گرداگرد آن می‌نشستند، برایشان روزنامه می‌خواندند و درنهایت یک شاهی به آن‌ها می‌دادند! ارتقای داشته‌های سیاسی خلق خدا برای برداشت در روزهای حادثه. برای پیداکردن من و تو و تمام ما در میان گردوخاک‌های روباه، سرنیزه، چکمه و صورت صاف تیغ انداخته. حرف حق که قرائت شود، خلق آگاه می‌شود و نورالله آرام. آهای دل‌سوختگان شریعت محمد! یادگاران فریاد مرد اصفهانی! کار فرهنگی دست ‌توی جیب کردن می‌خواهد.
  5. این مرد، در رأس نهادی که برای اداره شهر برنامه‌ریزی می‌کرده، قرار داشته است. آری! انجمن مقدس ملی اصفهان، بزرگی‌ها و دردمندی‌های این مرد را به خود دیده و به‌نوعی طلایه‌دار یک نظام، ولو کوچک و ناقص مردم‌سالاری دینی بوده است. 90 سال است که کوچه‌های این شهر بی تو قدم می‌زند و گاهی از حرکت دایره‌وار خود به ستوه می‌آید.
برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

17 + 5 =