به گزارش اصفهان زیبا؛ تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص کاهش تنشها در دریای سرخ در شروع حملات آمریکا و انگلیس به یمن نقش مؤثری داشت. درواقع همین قطعنامه بود که راه را برای آمریکا و انگلیس باز کرد تا آنها بتوانند به یمن حمله کنند؛ قطعنامهای که روسیه و چین در عدم مخالفت با آن و دادن رأی ممتنع، بهنوعی با این موضوع موافقت کردند که عملکرد حوثیها در دریای سرخ اقدامی غیرقانونی است و باید جلوی آن گرفته شود. درواقع این قطعنامه مسیر را برای حمله نظامی آمریکا و انگلیس به یمن باز کرد.
شاید اگر از طریق رایزنی و توافقات دیپلماتیک جلوی رأی ممتنع چین و روسیه گرفته میشد، این قطعنامه به نفع آمریکا به تصویب نمیرسید؛ اما جدای از این قطعنامه و تأثیر آن بر حمله آمریکا و انگلیس به یمن باید گفت که برنامهریزی برای این حمله در بستر سفر وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه صورت گرفت. آنتونی بلینکن در سفر به ترکیه، اردن، امارات، قطر و عربستان و بعد هم مصر، این کشورهای مهم منطقهای، هدفی را دنبال کرد که نتیجه آن را در حال حاضر شاهد هستیم. دولت بایدن در آخرین سال ریاست جمهوری خود تلاش میکند به هر نحوی که شده جنگ غزه را به پایان برساند؛ چراکه جنگ غزه درحال تبدیلشدن به یک آبروریزی بینالمللی هم برای اسرائیل و هم برای آمریکاست.
آمریکا سعی میکند جنگ غزه را تمام کند و اسرائیل را نیز متقاعد کند به راهحل دو کشوری تن دهد. اینکه فلسطینیها در سرزمین خود باقی بمانند و تحت یکسری تدابیر مدیریت شوند؛ رویکردی که دولت راست نتانیاهو بههیچعنوان حداقل تا یک هفته پیش حاضر به پذیرش آن نبود و هنوز هم اعلام رضایت نکرده است؛بنابراین آمریکا بهنوعی حمایت خود از اسرائیل را کاهش داد؛ منتها به این خاطر که لابی صهیونیستی در آمریکا قدرتمند است و دولت آمریکا نمیخواهد حمایتهای این لابی را از دست دهد، به شکلی با حمله به یمن تعادل ایجاد کرد؛ ضمن اینکه در آن سفر بلینکن به سرزمین اشغالی اسرائیل را مجبور کرد به راهحل دو کشوری تن دهد و جنگ غزه را به اتمام برساند و از طرفی یمن را مورد هدف قرار دهد تا بگوید من (آمریکا) همچنان در موضع حمایت از تو (اسرائیل) قرار دارم؛ اما همه با هم باید به راهحلی که من پیشنهاد میدهم تن دهید که آن، پذیرش راهحل دوکشوری و اتمام جنگ غزه است.
به همین خاطر هم پیشبینی بنده این است که جنگ آمریکا با یمن بیشتر از این گسترده نخواهد شد و به یک جنگ منطقهای تبدیل نمیشود. شاید اگر نیروهای حوثی بخواهند این جنگ را ادامه دهند و در تلافی که از آن صحبت کردند، اقدام گستردهای علیه آمریکا صورت دهند، جنگ ادامه پیدا کند و برخی نیروها همچون حزبالله بهطور مستقیم در آن دخالت کنند که به عقیده بنده بازهم در مقطع فعلی این اتفاق رخ نخواهد داد و ما شاهد جنگ فراگیر منطقهای نخواهیم بود.
از طرفی در این شرایط موضع ایران هم مشخص است و برخلاف برخی که اعتقاد دارند ایران باید نقش پررنگتری در این جنگ از خود نشان دهد، ایران با اجرای رویکردی واقعگرایانه سعی میکند وارد این بازی اسرائیل نشود؛ چراکه بهطور واضح مشخص است که اسرائیل سعی دارد با برخی از اقدامات خود ایران و جبهه مقاومت را تحریک کند.
به عبارتی اینکه ایران در این شرایط چه اقداماتی باید از خود نشان دهد، دو رویکرد مختلف وجود دارد. عدهای معتقدند که برخوردها باید شدید باشد و ایران باید بهصورت مستقیم وارد حمایت از جبهه مقاومت شود و باید از ابتدا وارد این جنگ میشد و حمایت جدیتری میکرد. عدهای اما معتقدند که ایران با رویکرد واقعگرایانه باید به هر نحوی که شده کشور را از جنگ دور نگاه دارد. اساسا یک ایده در حال حاضر مطرح است که رژیم اشغالگر اسرائیل چون نمیخواهد جنگ غزه را پایان دهد، سعی میکند ایران و جبهه مقاومت را تحریک کند و بر اساس این رویکرد هم به ترور سران جبهه مقاومت پرداخته است و ترور سیدرضی موسوی در ایران و ترور برخی مقامات حزبالله لبنان ازجمله آنهاست.
از طرفی صهیونیست از داعش حمایت میکند تا عملیاتهای تروریستی در ایران را صورت دهد و این اقدامات را همگی با هدف عصبانیکردن جبهه مقاومت و ورود آنها به جنگ با خود انجام میدهد تا درنهایت ایران را وادار به جنگ کند؛ آنچه بهنوعی بازیکردن ایران در زمین اسرائیل به شمار میرود و باعث گستردهترشدن جنگ در منطقه نیز خواهد شد.
به عقیده بنده رویکردی که تابهحال از سوی ایران دنبال شده، این است که پیگیری شدیدتری روی این قضیه نداشته باشد و فعلا از گسترش جنگ جلوگیری کند و کاری کند که درنهایت جنگ خاتمه یابد. در حال حاضر نقش ایران در قالب حمایت از گروهای نیابتی است که با اسرائیل در حال جنگ هستند. در خصوص عملکرد نیروهای حوثی در دریای سرخ علیه اسرائیل نیز باید گفت که این اقدامات یک شعبه از جنگ ترکیبی جبهه مقاومت است.
جبهه مقاومت تلاش میکند ضمن اینکه از ایجاد یک جنگ فراگیر منطقهای پرهیز کند، سعی میکند به هر نحوی بهصورت غیرمستقیم به اسرائیل صدمه وارد کند؛ چراکه اگر کشورهای حوزه مقاومت جداگانه و تکتک وارد جنگ با اسرائیل شوند، جنگ فراگیر منطقهای رخ میداد. به همین خاطر چه حزبالله لبنان، چه ایران، چه عراق و یا حوثیهای یمن هرکدام جداگانه سعی میکنند به اسرائیل لطمه بزنند؛ اقداماتی که چشمگیرترین آنها عملکرد حوثیهای یمن در دریای سرخ است و از عملیاتیترین کارهایی است که جبهه مقاومت در مقابله با اسرائیل در جنگ غزه صورت داده است.
درواقع این عملکرد حمایت از حوزه مقاومت و حمایت دیگر اعضای این جبهه را بهصورت غیرمستقیم دارد؛ عملکردی که تا حدی مؤثر هم بوده است و با مختلکردن مسیر کشتیرانی اسرائیل تجارت آنها این منطقه را به خطر انداخته است.