به گزارش اصفهان زیبا؛ حضرت زینب(س)، دختر حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، روز پنجم جمادیالاولی سال پنجم یا ششم هجری دیده به جهان گشود. او در دامان پاک حضرت فاطمهزهرا رشد و نمو کرد و از سرچشمه زلال معارف ناب علوی بهره گرفت تا به سن ازدواج رسید.
در بین خواستگاران متعددی که به منزل علی(ع) آمدند، تقاضای عبداللهبن جعفربن ابیطالب، برادرزاده امامعلی(ع)، موردپذیرش قرار گرفت.
ثمره این ازدواج چهار یا پنج فرزند است که دو تن از آنها بهنامهای عون و محمد در کربلا به شهادت رسیدند. درباره تاریخ وفات ایشان اقوال متعددی وجود دارد؛ اما عالمان مشهوری همچون شیخبهایی، محدث نوری، علامه بحرالعلوم و محدث قمی، وفات ایشان را در سال ۶۳ هجری و در شام دانستهاند.
حضرت زینب(س)، بانوی قهرمان
اسلام در واقعه عاشورا کنارسیدالشهدا بود و پس از شهادت آن بزرگوار در جریان اسارت اهلالبیت امام، مسئولیت بزرگی برعهده داشت. ایشان با حضور در بزرگترین نهضت اسلامی با روشنگریهای خود، همه را از حقیقت عاشورا آگاه و دستگاه اموی را رسوا کرد.
حضرت زینب(س) با غلبه نیروی تفکر و تعقل بر احساس در این واقعه، جریان اسارت را بهخوبی مدیریت کرد و با سخنوری و فصاحتی کمنظیر، پرده از فساد دستگاه ظلم برداشت و با صبر و درایت ارزشهای اسلامی را پاس داشت و در حفظ و حراست از مبانی اسلام محمدی کوشید.
محمد غالب شافعی، از علمای اهل سنت، درباره حضرت زینب چنین مینویسد: «یکی از بزرگترین زنان اهلبیت ازنظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روح بزرگ و مقام تقوا و آیینه سرتاپانمای رسالت و ولایت بود، حضرت سیده زینب، دختر علیابنابیطالب(ع) است که بهنحو کامل تربیت و از علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود؛ بهحدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی شد و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنیهاشم، بلکه در بین عرب مشهور شد.»
القاب و عناوین متعددی برای این بانوی بزرگوار در کتب تاریخی به ثبت رسیده است،القابی همچون آیه من آیات الله، الباکیه (بانوی گریان)، العقیله (بانوی خردمند)، الفاضله (بانوی بافضیلت)، امالمصائب (مادر مصیبتها)، باب حطه الخطایا (دروازه آمرزش گناهان)، بطله کربلا (قهرمان کربلا)، بلیغه (سخنور)، صدیقه الصغری، الکعبهالرزایا (قبله رنجها)، عقیله النبوه (بانوی خردمند پیامبری)، عالمه غیرمعلمه (دانای نیاموخته)، قرهعین المرتضی (نور چشم علی (ع))، کفیله السجاد (سرپرست حضرت سجاد) و مظلومه وحیده (ستمدیده بیکس) از آن جمله است.
بیتردید بهترین سخنی که میتوان درباره مقام علمی زینبکبری(س) از دیدگاه اهلبیت بیان کرد، فرموده حضرت امام سجاد درباره ایشان است که فرمودند: «تو به شکر الهی، دانای بیآموزگار و فهمیده بیتفهیمگر هستی.» این فرموده از ناحیه کسی صادر شده است که خود دارای مقام عصمت بوده و هرگز داشتن علم خدادادی را بهگزاف یا برای خشنودی عمه گرامیاش بر زبان نیاورده است؛ لذا این بیان امام، پرده از علم الهی و متفاوت با سنخ علم عادی برمیدارد که از ناحیه پروردگار به حضرت زینب(س) ارزانی شده است.
امام حسن مجتبی(ع) نیز خطاب به خواهر خویش در سخنی فرمودند: «شما بهراستی از درخت نبوت و معدن رسالت هستی.» چراکه بهراستی زینب کبری از همان شجره طیبهای بود که در آیه ۲۵ سوره ابراهیم چنین مطرح شده است: آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
زینب در میان اهلبیتی بالیده است که خداوند متعال آنها را پاک گردانیده و معدن علوم قرار داده است؛ ازاینرو ابعاد شخصیتی ایشان متعدد و بسیار بود که در ادامه این نوشتار تنها به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
علم به معارف قرآنی و تفسیر آیات
توانایی علمی و تسلط بر معارف قرآنی و تفسیر کلام الهی از نکتههای برجسته شخصیت علمی حضرت زینب است.
سید نورالدین جزایری در کتاب خصائص الزینبیه گزارشی به این شرح نقل کرده است:
«در روزگار حضور امیرالمؤمنین(ع) در کوفه، زینب(س) در مجلس زنان در خانه خود، قرآن را تفسیر کرده و معنای آن را برای ایشان بیان میکرد. روزی در حال تفسیر آیه «کهیعص» بود که امامعلی(ع) به خانه او آمد و فرمود: “ای نور چشمانم! شنیدم که برای زنها کهیعص را تفسیر میکنی.” زینب(س) گفت: “آری، دخترت به قربانت.” حضرت امیر فرمود: “روشنی دیدگانم! این رمز و نشانهای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا روی میآورد.” سپس برخی از مصائب و اندوههایی را که بهزودی بر آنها وارد میشد، یادآوری کرد؛ پس آنگاه زینب با صدای بلند گریه کرد.»
از این گزارش روشن میشود که حضرت زینب(س) در شهر کوفه مجلس تفسیر و تبیین معارف قرآنی برای بانوان داشته و این نشان از توانایی و تسلط علمی این بانو بر معانی آیات و معارف آن بوده است. استنادهای متعدد زینب به آیات الهی در حین ایراد خطبههای کوفه و شام و استفاده درست و مناسب از کلام الهی در مواضع مختلف نیز مؤید دیگر این توانمندی است.
روایت حدیث
از دیگر زوایای نشاندهنده علم حضرت زینب(س) ، روایت احادیث معصومین است؛ چنانچه روایات بسیار مهمی بهواسطه ایشان نقل شده است که شاید بتوان مهمترین آنها را خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س) که حاوی مسائل خطیری درباره وقایع صدر اسلام و پساز رحلت پیامبر(ص) بوده، دانست؛روایات دیگری هم وجود دارد که این بانوی گرامی در آنها نقش راوی و در شماری دیگر، نقش مروی داشتهاند؛ همچنین حضرت زینب(س) از پدرشان امیرالمؤمنین(ع) و مادرشان حضرت زهرا(س) نیز نقل حدیث کردهاند.
از سوی دیگر، با نگاهی به متون عاشورایی، مقام راوی بودن حضرت زینب نیز آشکار میشود؛ برای نمونه، ایشان پس از دیدن آثار شدید ناراحتی و غم در چهره امام سجاد در روز شهادت پدر بزرگوار و یاران باوفایش، حدیث ام ایمن را برای امام روایت کرد و نکتههایی از آینده و عهدی میان رسول خدا(ص) با جد، پدر و عمویش علیهمالسلام بیان داشت تا موجب آرامش خاطر و دلگرمی فرزند برادرش شود.
استناد معصوم به عمل حضرت زینب(س)
یکی از مسائلی که در بحثهای اصولی شیعه مطرح میشود، مسئله ارجاع به سنت، یعنی قول، فعل و تقریر معصوم است که میتوان در مسائل مختلف فقهی و اعتقادی به آن استناد کرده و مطابقش عمل کرد.
اگرچه برخی افعال و اقوال حضرت زینب را حجت دانستهاند، بسیاری از فقیهان بر این باورند که سنت، ویژه شخص معصوم بوده و نسبت به غیر معصوم سنت، منشأ حکمی فقهی یا اعتقادی نخواهد بود؛ اما در حدیثی از امام صادق(ع) ایشان در مسئله حکم گریباندریدن در مصیبت پدر، مادر، برادر یا دیگر نزدیکان به فعل فاطمیان که در رأس آنها حضرت زینب قرار داشت، استناد کردند.
در قسمتی از این روایت از امام چنین آمده است: «خراشیدن صورت، کفارهای جز استغفار و توبه ندارد. فاطمیان بر مصیبت حسین بن علی گریباندریده و صورت خراشیدند و بر امثال کسانی چون حسین است که صورتها خراشیده و گریبانها دریده میشود.»
فصاحت و بلاغت
از دیگر سجایای شخصیتی حضرت زینب(س)، بلاغت و فصاحت سخن ایشان است.
سخن حضرت زینب(س) نثری است، چون نظم. برای شنوندگان مفهوم است و برای نکتهسنجان در مرحله عالی ارزش.ازنظر تألیف و ترکیب، کلامش بسیار ادبی و ازنظر ظاهر، بسیار ساده و درعینحال ابداع شبیه به آن بسیار سخت است. بیان ایشان فصیح و بلیغ است و خطبههایش شورانگیز و در نهایت فصاحت و بلاغت و با احاطه کامل بر آیات قرآن و نگاه ژرف به حقایق دینی بیانشده و از نظر برهان
و استدلال همگان را حیرتزده میکرده است.
اگر جهاد امام حسین(ع) مبارزه و شهیدشدن در راه حق بود، جهاد خواهرش زینب، ابلاغ صحیح این واقعه و انتقال پیام عاشورا در قالبی فصیح و بلیغ به آیندگان بود. همه کسانی که مخاطب سخنان حضرت زینب بودند، اقرار میکردند که ایشان همچون پدر سخن میگوید و با شنیدن کلام زینب (س) یاد علی میکردند.
جاحظ که خود ادیبی کمنظیر در میان اعراب بود، از خزیمه اسدی چنین روایت میکند: «پس از شهادت امامحسین(ع) وارد کوفه شدم که همزمان با ورود اسیران اهلبیت در کوفه بود. در زمان ایراد خطبه توسط زینب من هیچ زن اسیر و اماندادهای را گویاتر از او ندیدم. چنان سخن میگفت که گویی این سخنان از زبان علی(ع) خارج میشود.»
کلام ایشان دارای صنایع ادبی بلاغی سجع، استعاره، کنایه، تشبیه، ایجاز و… بود که بر دلنشینی و نغزبودن آن میافزود. وجود اینهمه آرایههای فصاحتی و بلاغتی در خطبههای حضرت در کوفه و شام که با استدلال و برهان و مسائل عاطفی درهمآمیخته بود، سبب میشد اثرگذاری آن بر روح و ذهن مخاطب دوچندان شده و زمینه رسوایی بیشتر دستگاه اموی فراهم شود.
ولایتمداری
حضرت زینب(س) شش سال بود که با رحلت پیامبر(ص) مواجه شد و پس از اندکی به سوگ شهادت مادر نشست و درعینحال یار و یاور پدر بود. بعد از شهادت مولا علی(ع) در کنار امامحسن (ع) به مبارزه با نفاق پرداخت.
ایشان شاهد خیانت معاویه به امام حسن(ع) و رفتار ناجوانمردانه دنیاپرستان با ایشان بود. وقتی خوارج بر امام حسن(ع) زخم زدند، زینب به پرستاری از برادر مجروحش پرداخت و پس از مصالحه برادر بهاتفاق اهلبیت کوفه را به سمت مدینه ترک کرد.
ایشان با امام حسن (ع) تا زمان شهادتش همراه و همدل بود؛ تا اینکه با امام حسین راهی کربلا شد و پس از شهادت امام حسین (ع)در واقعه عاشورا، وظیفه سنگین رسالت را بر دوش گرفت تا پیام عاشورا و کربلا را بهدرستی ابلاغ کند.
هنگامیکه برنامه مسافرت امام حسین از مدینه به مکه و از مکه به عراق مطرح شد، اصرار حضرت زینب بر همراهی برادر بهحدی بود که وقتی شنید ابنعباس از اینکه امام را از عزیمت به کربلا منصرف کند، عاجز مانده و به ایشان عرض کرده که پس حداقل عهد و عیال و خانواده را با خود نبرد، ایشان بهشدت آشفته شد و فرمود: «ای ابنعباس! پیشنهاد میکنی که بزرگ و سرور ما خودش به سفر برود و ما را در اینجا تنها بگذارد! آیا روزگار برای ما غیر از او کسی را گذاشته است؟ نه؛ هرگز. با او زنده هستیم و با او میمیریم.» در این لحظه بود که ابنعباس بهشدت گریست.
روشنگریهای حضرت زینب(س) و رسوایی امویان
نقش بزرگ حضرت زینب(س) در بهثمرنشاندن قیام و شهادت امام حسین و یارانشان بسیار برجسته بود.
دیدگاه حضرت زینب(س) به دستگاه اموی برخاسته از ایدئولوژی ایشان در باب حق و باطل بود؛ بر این مبنا، نهتنها آنان را غاصب خلافت الهی میشمرد، بلکه از تمام اعمال فاسدان و ظالمان این دستگاه نیز آگاه بود؛ مثلا عقیله بنیهاشم در خطبه خود در شام، اندیشه یزید را بر پایه دروغ و سستی دانسته، او را قاتل فرزندان و هتککننده حرم رسول خدا خواند؛ همچنین یزید را ادامهدهنده راه گذشتگانش، یعنی ابوسفیان، معاویه و دیگر بنیامیه و درواقع ادامهدهنده جاهلیت دانست و او را تحقیر کرد و به بیان فسادها و ظلمهای آنان در میان مردم پرداخت.
ایشان بههمراه برادرزادهاش امام زینالعابدین(ع) ، پشتپرده اعمال فاسد و ظالمانه امویان و یزید را در معرض دید همگان قرار داد و آنها را رسوا کرد و توانست اسلام ناب محمدی را که با خون سیدالشهدا(ع) حیاتی دوباره یافته بود، جاودانه سازد.
به گفته دکتر عایشه بنت شاطی، اندیشمند مصری، حضرت زینب(س) لذت پیروزی را در کام ابنزیاد، یزید و بنیامیه نابود کرد و قطرههایی از زهر کشنده را در پیمانه فاتحان ریخت. پس از قیام عاشورا، اثرات بیدارگری و روشنگری بازماندگان قافله حسینی در جنبشهایی چون قیام التوابین و مختار ثقفی پدیدار شد. اینگونه بیدارگریها و ظهور چنین جنبشهایی در نابودی زودرس حکومت در خاندان ابوسفیان، تأثیر بسزایی داشت و در اندکزمانی حکومت آنان به پایان رسید.