به گزارش اصفهان زیبا؛ در علم طبسنتی ارواح جمع روح است، یعنی اجسام لطیفی که از بخارهای اخلاط چهارگانه بوجود میآیند. در طب به بخار، دخان، ریح و خود روح که از عمل آمدن و نضج اخلاط چهارگانه بوجود میآید و انرژی را به قدرت تبدیل میکند. قوه مدبره بدن هوشمند و توانمند است و هر ذره ای از بدن نیاز به کمک داشته باشد، قوه مدبره هوشمند ارواح طبی را جهت کمک به آن نقطه هدایت میکند. دکتر بهنام یوسفیان، محقق طبسنتی، با ذکر این مقدمه در ادامه توضیح میدهد:
بدن انسان فقط دارای یک جسم نیست، بلکه دارای انواع ارواح طبی است. در بدن چهار خلط به نامهای صفرا، دم، بلغم و سودا وجود دارد. اتفاقاتی در قسمت بطن چپ قلب میافتد که چهار اخلاط بدن در آن بوجود میآیند.
این چهار خلط تحت حرارتی که همیشه وجود دارد به نام حرارت غریزی هستند که با وجود این حرارت بر چهار خلط، بخار لطیفی بوجود میآید، به آن روح طبی میگویند.
این بخار به همراه خون توسط بزرگترین سرخرگ بدن آئورت که به بطن چپ قلب متصل است، خون تصفیهشده را به تمام بدن میرساند و از راه دریچه آئورت توسط شریانها به کل اعضاء بدن از جمله اعضاء اصلی بدن مانند قلب، کبد و مغز نیز میرساند.
محل تولد روح طبی، بطن چپ قلب است و تا سلطان بدن چیزی را نپسندد و نخواهد هرگز به اندامهای بدن نخواهد رساند. روح طبی از دیدگاه طب سنتی دارای لطافت و روان است. با چشم دیده نمیشود، ولی وجود دارد مثل هوا که ما نمیتوانیم ببینیم، ولی وجود دارد.
از دیدگاه طبسنتی، روح طبی از اخلاط چهارگانه، از کبد به قلب فرستاده میشود و با نسیم ملایم ریه در قلب تشکیل میشود و قوایی به نام قوای حیوانی را بوجود میآورد که توسط ابزاری به نام شریانها به سمت کبد میرود. سپس با تغییراتی که کبد روی آن انجام میدهد، روح حیوانی را به روح طبیعی تبدیل میکند، روح طبیعی هم قوای طبیعی را بوجود میآورد.
سپس کبد آن را توسط ابزار خود یعنی وریدها و سیاهرگها برای سلولسازی و رشد و نمو به همه اعضاء از جمله خودش منتقل میکند. موقعی که روح حیوانی از قلب توسط شریانها به مغز برده شد، در آنجا مغز تغییراتی را روی آن انجام میدهد که روح حیوانی به روح نفسانی تبدیل شده و قوای نفسانی را میسازد که توسط ابزارهای خود یعنی عصبها آن را به تمام اندامها از جمله خود میرساند. این سه روح باهم هماهنگ هستند و در کل به بدن منتشر میشوند.
جایگاه روح طبیعی کبد است و وظیفه آن رشد، نمو و تغذیه بدن است که قوای طبیعی در تغذیه و بافتهای بدن ما و همه اندامها موثر است.
اما جایگاه روح نفسانی در مغز انسان است و وظیفه آن حسها، حرکتها و تدبیر کردن است. قوای نفسانی هم باعث حس و حرکت و تدبیر خواهد شد.
جایگاه روح حیوانی در قلب وجود دارد که بوسیله شریانها به تمام بدن پراکنده و پخش میشوند.
وظیفه روح حیوانی رساندن نسیم تازه است و دورکردن بخاراتی که از اعضاء بوجود میآید تا دوباره به قلب برگردند و ایجاد مشکل کنند. روح حیوانی ایجادکننده ترس و غضب(عصبانیت) است، ولی قوای حیوانی حرکت و زندگی را ایجاد میکند یعنی علائم حیاتی را در بدن بوجود میآورد. بنابراین از دیدگاه طبسنتی انسان دارای ارواح یا بخارات متفاوتی است که مهمترین و منشاء همه آنها، روح طبی(یعنی بخاراتی که در قلب تشکیل شده) است که تولید حرکت و قوت و فعل میکند.
حال اگر به هر علتی صدمه ببیند در عملکرد تمام اعضاء بدن نیز لطمه وارد خواهد شد. چون ارتباط مستقیمی بین روح طبی و اخلاط چهارگانه، صفرا.دم، بلغم، سودا) و اعضای و اندامهای بدن وجود دارد.