به گزارش اصفهان زیبا؛ فیلم «باغ کیانوش» اولین ساخته بلند رضا کشاورز حداد، برگرفته از رمانی با همین نام نوشته علیاصغر عزتیپاک است؛ فیلمی که ماجراجوییهای کودکانهای را در سالهای دفاعمقدس به تصویر میکشد و ظاهرا سعی دارد به مفاهیمی چون شجاعت و تلاش برای مبارزه با متجاوز بپردازد.
در این فیلم کودکان مخفیانه به باغ کیانوش وارد میشوند تا با برداشتن موز شجاعت خود را محک بزنند؛ اما با سقوط جنگنده عراقی در باغ، بچهها درگیر ماجرای دیگری میشوند.
ایده «باغ کیانوش» ایدهای بکر و دستنخورده بود که به علت ساختار علی و معلولی و قابلیتهای تصویری رمان، بار دیگر در قالب فیلم بلند روایت شد؛ بهعلاوه، نگاه متمایز به جنگ که کیلومترها دور از میدان نبرد، با درونمایهای کودکانه توأم با هیجان، به مسئله مبارزه با دشمنان پرداخته است، از نکتههای مثبت آن است.
خاطرههای مربوط به جنگ در طول داستان در قالب یادآوری خاطرههای گذشته توسط شخصیتها بهطور مفصلتری بیان میشود. فیلم نیز تنها یکبار به خاطرههای کیانوش از آخرین حضورش در جبهه، در قالب فلشبک میپردازد.
فیلمنامهنویس سعی کرده است از نکتههای کماهمیت داستان بکاهد و روایت سادهتری داشته باشد؛ اما با اضافهکردن سایر جزئیات بهجای آنکه به روند داستان کمک کند، باعث شده است فیلم طولانی و خستهکننده به نظر برسد؛ بهطوریکه تاب همراهی با فیلمی را که داستانش پایانیافته، نداشته باشد؛ همچنین اضافهکردن حادثهای دیگر به پایان فیلم، بهجای ایجاد حس تعلیق برای مخاطب، باعث پیچیدهترشدن آن، بهخصوص برای کودک شده است.
این مسئله موجب شده است به جای آنکه پیرنگ اصلی فیلمنامه، یعنی مبارزه با متجاوز به چشم بیاید، این موضوع به حاشیه برود و فیلم در بیان پیام اصلی خود ناتوان باشد.
شخصیتها تا اندازه زیادی متفاوتتر از رمان خلق شدهاند؛ اما همچنان خاکستریاند. هیچکس بیعیبونقص نیست و در اواسط فیلم تحول تکتک شخصیتها دیده میشود.
با وجود لذتبخشبودن حالوهوای کودکانه و هیجانانگیز فیلم، همذاتپنداری با شخصیتها بهخصوص کاراکتر محوری صورت نمیگیرد و این تا اندازه زیادی به علت معرفی شتابزده او و تعدد شخصیتهای فیلم رخ داده است؛ خصوصا در انتهای آن، همه چیز به حاشیه میرود و تنها بهپایانرسیدن فیلم اهمیت پیدا میکند.
مرسوم است فیلم کودک با پایان خوش همراه باشد و همواره سعی میشود با ایجاد تعلیق، نگرانی بهدامافتادن کاراکترها برای مخاطب ایجاد شود؛ اما متأسفانه ضدقهرمان ضعیف فیلم موجب شده است تماشاگر با خاطری آسوده از اینکه اتفاق بدی برای هیچکس نخواهد افتاد، تنها از شیطنتهای کودکانه دههشصتی بچهها لذت ببرد، تا طولانیشدن زمان فیلم را فراموش کند و بیشازپیش مضمون اصلی به حاشیه برود.
شهرام حقیقتدوست، عباس جمشیدیفر، علیرضا آرا و مجید پتکی تنها بازیگران بزرگسالی هستند که در فیلم حضور پررنگتری دارند. با اینکه انتخاب علیرضا آرا برای نقش خلبان عراقی قابلقبول به نظر نمیرسید و شهرام حقیقتدوست بهجای ایفای نقش مردی جدی و بدخلق، بیشتر منفعل به نظر میرسید، عباس جمشیدیفر انتخاب درستی بود که تماشاگران را با فیلم همراه میکرد. کودکان نیز بهغیراز سکانس ابتدای فیلم، تا اندازه زیادی از پس ایفای نقش خود برآمده بودند.
از نقاط مثبت فیلم میتوان به بهکارگیری انیمیشن اشاره کرد؛ البته متأسفانه بهجای آنکه بهطور مشخص از این قالب برای نمایش تخیلات کودکانه یا خاطرهها استفاده شود، تنها برای فرار از برخی نقصانها بهکار گرفته شده است. کودکان هرگاه امکانات فراهم است، در قالب اصلی فیلم تخیل میکنند و هرگاه کموکاستی وجود دارد، افکارشان با انیمیشن به تصویر کشیده میشود؛ درحالیکه تماشاگر میپذیرد این قالب برای نمایش تخیلات کودکانه است و برای خاطرههای کیانوش در جبهه، تخیل با انیمیشن به تصویر درمیآید؛ درحالیکه اگر به این مسائل حسابشدهتر نگاه میشد، فیلم میتوانست نتیجه رضایتبخشتری به مخاطب بدهد.
از طرفی، استفاده بیدلیل از موسیقی در اواخر فیلم، نهتنها به فیلم کمک نکرد، بلکه غیرمنطقی به نظر میرسید و گویا تافتهای جدابافته از ساختار اصلی «باغ کیانوش» بود.
درمجموع باید گفت با وجود فضای کودکانه و شاد، «باغ کیانوش» پر از جزئیاتی بود که اگر حسابشده و یکپارچه ارائه میشد، رضایتبخشتر به نظر میرسید. درهرحال باتوجهبه اینکه رضا کشاورز بعد از ساخت چند فیلم کوتاه، بدون تجربه ساخت فیلم نیمهبلند به سراغ فیلم بلند رفته، نتیجه نسبتا مقبول است و انتظار میرود در آیندهای نهچندان دور بتواند نظر مخاطبان را در حوزه کودک و نوجوان به خود جلب کند.