به گزارش اصفهان زیبا؛ به گواهی تاریخ، ازدواج همواره از قداست خاصی در تاریخ ایرانی برخوردار بوده است و این مهم را از جشنها و آیینهایی که برای پاسداشت آن برگزار میشده میتوان دریافت؛ بهویژه با ورود اسلام به کشورمان، از آنجا که برای این پدیده اهمیت فراوانی قائل بوده و حتی آن را امری مقدس خوانده، توجه مردم و حکومتکنندگان به آن بیشتر شده است.
مطالعه و بازخوانی آیینهای متنوع ازدواج در ادوار تاریخ، گرچه در نگاه نخست ممکن است ذهن مخاطب را به این سمت سوق دهد که ازدواج یکی از بدیهیترین پدیدههای بشری است که در هر دورهای آمیخته با سنتهایی هم بوده؛ اما درواقع همین سنتها و رسوم، نشانه نابی از حقایق نهفتهای است که به اذعان صاحبنظران باور مردمان آن دوران به ازدواج را بازتاب میدهد.
با این حال پرداختن به آدابورسومهایی که ایرانیان و علیالخصوص اصفهانیها در فرآیند ازدواج خود به کار بستهاند، درعینحال که با شیرینی و جذابیت ذاتی همراه بوده؛ اما از آنجا که همواره متأثر از فرهنگ جامعه بوده، باعث پیچیدگی شناسایی و تبیین آن شده است؛ مخصوصا در سالهای اخیر که با تغییرات فزاینده جامعه جهانی، افکار و اعتقادات مردم و بهتبع آدابورسوم آنها دچار تحولاتی شده است. دگرگونیهایی که سبب شده در عین اینکه برخی از سنتهای کهن ازدواج همچنان پابرجا مانده، پارهای از آنها به انحراف کشیده شود و در کنارش شاهد برخی آداب نوظهور هم باشیم.
غول چندسر ازدواج
امروزه برخی عوامل باعث شده تا با شنیدن واژه ازدواج، نخستین موضوعی که به ذهنها متبادر میشود، موانع ازدواج باشد. حداقل برای بسیاری از جوانان که 25درصد جمعیت کشور را هم تشکیل میدهند، ازدواج همچون سنگ بزرگی است که سر راهشان قرار گرفته است؛ یا باید خود را برای آزمودن آن آماده کنند و یا تغییر مسیر دهند و از خیر آن بگذرند.
این سنگ بزرگ که امروزه در جامعه ما بهعنوان دغدغه ازدواج جوانان مطرح میشود، حاصل جمع پدیدههای متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی طی دهههای گذشته در کشور است. عواملی همچون مشکلات اقتصادی که گاهی ادامه زندگی را هم با مشکل مواجه میکند؛ چه رسد به تشکیل یک زندگی که طبیعتا نیازمند هزینههای بیشتری است؛ هزینههایی که گاهی سبب ناامیدی جوانان از ازدواج میشود، پای برخی را به ازدواجهای غیرعرفی کشانده و بهنوعی مشکلات اقتصادی زمینه عارضههای فرهنگی را فراهم میکند. بااینحال به گفته کارشناسان، اگرچه تنگناهای اقتصادی بهعنوان دلیل کمرنگشدن انگیزه ازدواج و حتی بههمخوردن آن معرفی میشود، بررسیها نشان میدهد که در حقیقت نقش مشکلات فرهنگی و اجتماعی در ساختن سد ازدواج پررنگتر است. مسائلی همچون ناآگاهی از فلسفه ازدواج، بیبندوباریهایی که با تقلید از زندگی مدرن جایگزین امر دائمی ازدواج شده است و همچنین همان آدابورسـومهــای تحـریــفشـــده و نوظهوری که هر روز پررنگتر از دیروز میشود.
یک سوزن به فرهنگ بزن یک جوالدوز به اقتصاد
برخی از عواملی که بهعنوان موانع ازدواج بیان شد، همچون تنگناهای اقتصادی که دست و پای جوانان را برای تشکیل زندگی میبندند، وابسته به تصمیماتی است که باید مسئولان اتخاذ کنند و تسهیلگر این مسیر باشند. اما از سوی دیگر برخی موارد وابسته به فرهنگ مردم هستند و نمیشود بر نقش مردم در تسهیل این مسئله چشم بست؛ بهطور مثال از دیرباز برخی آداب و رسوم برای تشکیل یک زندگی، از خواستگاری رفتن تا بلهگفتن عروس و رفتن زوجین به خانه بختشان مرسوم بوده است؛ روسمی که ریشه در فرهنگ شهرهای مختلف داشته و بر همین اساس هم پایدار ماندهاند.
اما آنچه امروزه شاهد آن هستیم، مواجهه با رسومی است که برخی از آنها در گذر تغییرات اجتماعی علیت فرهنگی خود را از دست دادهاند؛ اما همچنان پاسداشته میشوند و در عوض بر پایه فرهنگهای نادرستی همچون چشموهمچشمی و مصرفگرایی ایستادهاند؛ فرهنگ چشموهمچشمیای که در کنار گسترش روزافزون اهمیت رسانه در زندگیهای امروزی و مصرفگرایی همراهش، به معنای حقیقی هفتخوان ازدواج را شکل دادهاند.
خوان اول؛ خواستگاری
اگر در اسفندماه سال 1402 دختر و پسری قصد آشنایی و ازدواج با یکدیگر طبق اصول سنتی داشته باشند، باید دستکم هشت تا ده جلسه با یکدیگر دیدار کنند؛ دیدارهایی که برخی از آنها با حضور خانوادهها و در خانه است و برخی در محیطهای عمومی. آنچه بهطور میانگین برای پذیرایی هریک از این دیدارها برآورد شده 500 هزارتومان است. علاوهبر این، باید هزینه گل و شیرینی که هریک بهطور میانگین 600 تا 300 هزارتومان هزینه دارد، در نظر گرفت.
خوان دوم؛ محرمیت
درصورتیکه مراحل آشنایی با موفقیت پشت سر گذاشته شود، مرحله محرمیت و آشنایی بیشتر دوطرف پیش میآید؛ برههای که اگرچه میتواند شیرینترین خاطرات دختر و پسر را رقم بزند، دستکم در فرهنگ اصفهانی بیشتر زمانی برای اثبات تواناییهای اقتصادی دوطرف در خریدهای متعدد است.
در اولین مرحله طبق عرف، خانواده پسر برای عروس یک سرویس طلا و حلقه تهیه میکنند و خانواده دختر هم یک حلقه برای پسر؛ سرویس طلایی که بهطور میانگین 100 تا 120 میلیون تومان هزینه دارد و حلقه عروس و داماد هریک 20 میلیون تومان هزینه دارد.
علاوه بر خرید سرویس، در طول مدت عقد، در هر یک از اعیاد داماد موظف است تا هدیهای را برای همسرش تهیه کند. بیشک در این گزارش قصد زیرسؤالبردن هدیهدادن و عیدیدادن که بسیار هم زیبا و نیکو است را نداریم؛ اما آنچه در این هدیهدادنها مهم است، نفس معنوی آن است، نه ارزش مادیاش. اینکه پسر با توجه به توانایی اقتصادیاش هدیه یا عیدی تهیه کند، بسیار هم پسندیده است؛ اما اینکه برای تهیه هدیه مجبور به پرداخت هزینهای خارج از توانایی مالیاش بشود تا بلکه دیگران آن را واجد ارزش تلقی کنند، گژکارکردی این رسم است.
همچنین در این زمان رسم است که هردو خانواده برخی از اقلام را برای یکدیگر فراهم میکنند و با عنوان «خُنچه» یا «آورد و برد» شناخته میشود؛ اقلامی که اگرچه معمولا موردنیاز دوطرف است، اما افراطوتفریط در تهیه آن مهم است. اینکه خانواده پسر برای وسایل عروسی بهطور میانگین 30 تا 40 میلیون و خانواده دختر مبلغی میان 10 تا 20 میلیون هزینه کنند، باعث سختی این امر شده است. علاوه بر این، باید هزینه چیدمان وسایل که اخیرا باب شده و گاهی پنج تا هفت میلیون هزینه دارد را هم حساب کنیم. وسیلههایی که خریداری میشوند، بهطرز زیبایی چیده میشوند تا درنهایت موردپسند حضار قرار گیرند!
خوان سوم تا آخر
رسیدن به مرحله عروسی، رسیدن بهجایی است که هر هفتخوان ازدواج را بهیکباره به خانوادهها تحمیل میکند؛ خانوادههای دختری که توقع منزل شخصی و خودرو از داماد دارند و خانوادههای پسری که انتظار جهازی تماموکمال از خانواده دختر که نمایشش در فامیل آبرومند باشد. همان رسم اصفهانی که با پایانیافتن مراسم عروسی، آشنایان به منزل عروس و داماد میروند تا جهاز خریداریشده را بهدقت وارسی کنند و عیارش را معلوم کنند؛ این در حالی است که طبق اصول شرعی خرید وسایل زندگی در بدو ازدواج با خانواده دختر نیست؛ولی طبق نگاه عرفی باید خریداری شود و چیزی میان 600 میلیون تا یک میلیارد هم هزینه دارد.
برای خرید اقلامی همچون یخچال با قیمت میانگین 70 میلیون، اجاق گاز 15 میلیون، ماشین لباسشویی 15 میلیون، مبلمان و دیگر وسایل چوبی با مبلغی میان 100 تا 200 میلیون و این درحالی است که موارد ذکر شده تنها بخش اندکی از وسایلی است که برای تشکیل زندگی تهیه میشود. از طرفی خرید مسکن، آن هم در فلان نقطه شهر نیز امری ضروری برای تشکیل زندگی نیست و فقط باعث شده تا بسیاری از جوانان با شنیدن اعداد و ارقامی که از بازار مسکن به گوش میرسد، اصلا قدم در این خوانها نگذارند!
علاوه بر موارد فوق، یکی از رسومی که بسیار برای خانواده اصفهانی حائز اهمیـت اســت و بــهاصطــلاح بـاعـــث آبروداریشان میشود، مراسم عروسی است؛ مراسمی که هزینه اجاره لباس عروس آن 8 تا 15 میلیون، هزینه آرایشگاه عروس 8 تا 10 میلیون، دستهگل عروس و گلآرایی ماشین عروس و مجلس 10 تا 15 میلیون، هزینه آتلیه و فیلمبرداریاش در کمترین حالت 15 تا 30 میلیون و هزینه ورودی تالار و پذیرایی از مهمانان بهطور میانگین از 100 تا 300 میلیون است؛ این در حالی است که برخی زوجها به این موارد اکتفا نمیکنند و معتقدند که اگر تجربه قایقسواری، بالننشینی و اینجور نشستوبرخاستها را در عروسیشان نداشته باشند، زندگیشان شکــل نمیگیرد.
کار مشکل میشود آنگاه که مشکل گیری
همانطور که بیان شد، ازدواج در ایران باستان همواره یکی از سنتهای نیکو بوده که با ورود اسلام به ایران، اقبال مردم به آن بیشتر شده و در سالهای اخیر نیز با گسترش اختیارات و اقدامات دولتها، تسهیلات مختلفی برای تسریع این امر اختصاص داده شده است. بااینحال ازدواج امری است فرهنگی که اقدامات دولت تنها میتواند روند تغییر و تحولات آن را کند یا تسریع کند و نقش بنیادی ندارد. آنچه بهعنوان ریشه و پایه این مسئله شناخته میشود فرهنگ مردم و انتظارات آنهاست؛ انتظاراتی که بیشک برخی از آنها دارای کارکردهای مثبت نیز است، از منظر عاطفی و احساسی نیز نقشی پررنگ برای زوجین دارد و حتی برخی از آنها باعث دوام زندگی هم میشود.
اما روی دیگر ماجرا این است که با جهانیشدن فرهنگ، بیشتر اقدامات انسانها در معرض دید عموم قرار گرفته است. این نمایش عمومی در کنار قدرتهایی که توانایی ایجاد مقبولیت برای برخی اقدامات را دارند، باعث شده تا معیار و ارزش اموری همچون ازدواج، صرفا به برگزاری عروسی پرتکلف و پرطمطراق با مخارج سنگین محدود شود؛ درحالیکه بسیاری از مردم توانایی پرداخت چنین هزینههایی را ندارند و گواه آن سالهای فراگیری کروناست که با همه معایبی که داشت، زمینه ازدواج آسان بسیاری را فراهم کرد و افرادی را که تحتفشار فرهنگی مجبور بودند زندگیشان را با بدهی و قرض شروع کنند یا کلا قید تشکیل زندگی را بزنند سروسامان داد. همانطور بهکرات از جوانان شنیده میشود که «خداراشکر تا کرونا بود، سر خانه و زندگیمان رفتیم.» این یعنی که اگرچه پرداختن به تجملات فعلی تشکیل زندگی شاید برای زوجین زیبا هم باشد؛ اما بههرحال عده کثیری از عهده مخارج آن برنمیآیند. آن هم تشریفاتی که اینقدر دامنهاش گسترده شده که هرچقدر هم جلو بیایی، بازهم از فیلمهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی چندگام عقبتر هستی و محکوم به شکست.
بااینحال همانطور که ازدواج درحال حاضر با مشکلات عدیدهای مواجه شده و این مشکلات هم بهواسطه اقدامات مردم چنین بزرگ شده، به دست خودشان هم قابلحل است و فقط کافی است که بخواهند تا بر این مارپیچ سکوت غلبه کنند.