از ابتدای سال جاری بازار سرمایه رشد قابلتوجهی را ثبت کرد و شاخص کل بورس تهران از یک میلیون واحد فراتر رفت، اما در طی چند روز اخیر شاخص کل، شروع به اصلاح کرد و درنتیجه شاخص به میانههای کانال 900 هزار واحد بازگشت. همزمان با رشد شاخص بورس عدهای از فعالان سیاسی و اقتصادی فریاد «حباب است حباب است» سر دادند و رشد بورس را افزایش کاذب دانسته و هرروز خبر از ریزش سنگین شاخص میدادند. در طرف مقابل نیز عدهای رشد شاخص بورس را متأثر از ورود نقدینگی جدید، افزایش سودآوری شرکتها و عدم جذابیت بازارهای موازی میدانستند. دراینبین، تازهواردان بورس در بیم و امید این اظهارنظرها اقدام به معامله میکردند و فضای حاکم بر بازار هرروز هیجانیتر میشد. خبر بازگشایی نماد دو خودروساز بزرگ کشور در کنار اقدام به شناسایی سود از طرف سرمایهگذاران قدیمی بازار موجب شد تا عرضه بر تقاضا غالب شود و شاخص بورس روند اصلاحی در پیش گیرد، اما نشانههای از ریزش در بازار دیده نشد. سؤالی که ذهن خیلی از فعالان بازار را به خود مشغول کرده این است که آیا روند صعودی بازار به پایان رسیده یا همچنان ادامه دارد؟ برای پاسخ به این پرسش نیاز است بهعنوان یک سرمایهگذار بالقوه به تمام بازارها نگاه کنیم، گزینههای سرمایهگذاری یک سرمایهگذار در حال حاضر میتواند سپردهگذاری در بانک و اوراق درآمد ثابت، خرید طلا و سکه، ارز، مسکن، خودرو و بورس باشد. سرمایهگذاری بهصورت سپرده بانکی یا خرید اوراق درآمد ثابت هرچند بدون ریسک است اما بازدهی کم در حدود ۱۵ درصد دارد که باتوجه به نرخ تورم بیش از ۳۵ درصدی گزینه جذابی نیست، چراکه سرمایهگذاری در بانک نمیتواند قدرت خرید سرمایهگذار را حفظ کند. سرمایهگذاری در طلا و سکه هم مشکلات خاص خود را دارد؛ اینکه آیا کسی حاضر به فروش طلا و سکه هست یا خیر و نگهداری از آن نیز دردسرهای خاص خود را دارد. سرمایهگذاری در ارزهای خارجی نیست با سختگیریهای اتخاذشده دشوار است و ارز برای سرمایهگذاری بهسختی در دسترس همگان است؛ پس گزینههای طلا و ارز نیز گزینه چندان جذابی نیستند و مضاف بر اینکه دولت نیز چندان تمایلی به افزایش طلا و ارز ندارد. خرید خودرو که این روزها سختتر از رفتن به کره ماه شده است و در بازار یک نرخ باثبات دیده نمیشود و هیچیک از نرخهای اعلامی قابلاتکا نیست و از طرفی خرید خودرو از کارخانه هم با توجه به زیاد بودن متقاضیان و ناکارآمد بودن سیستم فروش اینترنتی خودروسازان جز جنگ اعصاب عابدی دیگری برای مردم ندارد. سرمایهگذاری در مسکن و املاک نیز به نقدینگی خیلی بالایی نیاز دارد و درصد کمی از مردم قادر به سرمایهگذاری در مسکن هستند، پس تنها گزینه پیش روی سرمایهگذاران بورس است که هیچیک از مشکلات بازارهای موازی را ندارد، اما با ریسک بیشتری همراه است. باوجوداین، مردم ترجیح دادند تا در بورس سرمایهگذاری کنند، پس نقدینگی قابلتوجهی در دو ماه اخیر وارد بازار سرمایه شد و درنهایت رشد شاخص بورس رقم خورد. با توجه به شرایط فعلی به نظر میرسد رشد شاخص بورس ادامه داشته باشد اما از شدت رشد آن کاسته میشود. نکته قابلذکر دیگر این است که با ورود نقدینگی جدید در بازار نمیتوان انتظار داشت که نسبت قیمت به سود همانند گذشته در محدوده ۵ مرتبه باشد و باید بپذیریم که این نسبت در محدود ۱۲ مرتبه به تعادل میرسد پس نمیتوان گفت که بازار سرمایه دچار حباب شده است. در آخر از کسانی که رشد شاخص بورس را حباب میدانستند و هشدار میدادند تقاضا میکنم نگاهی به قیمت پراید، مسکن، دلار و سکه داشته باشند و دلواپسی خود را ابراز کنند.