موزه هایی که باید دید

شاید باور آن کمی مشکل باشد، اما این روزها موزه‌های مردم‌شناسی طرفداران زیادی پیداکرده است. عجیب هم نیست. تحولات روزگار و تغییرات سریع پیش آمده در ابزار زندگی آن‌قدر محیرالعقول است که ممکن است یک نسل چیزی را ببیند، تجربه کند و با همان نسل به پایان برسد. پس‌ازاین همان چیز برای نسل بعد «تعجب‌برانگیز» […]

تاریخ انتشار: 20:42 - جمعه 1399/03/9
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

شاید باور آن کمی مشکل باشد، اما این روزها موزه‌های مردم‌شناسی طرفداران زیادی پیداکرده است. عجیب هم نیست. تحولات روزگار و تغییرات سریع پیش آمده در ابزار زندگی آن‌قدر محیرالعقول است که ممکن است یک نسل چیزی را ببیند، تجربه کند و با همان نسل به پایان برسد. پس‌ازاین همان چیز برای نسل بعد «تعجب‌برانگیز» می‌شود. یک مثال: وقتی نسل ما (مابین چهل تا پنجاه ساله‌ها) به عرصه آمدیم، تازه کامپیوتر شخصی داشت به خانه‌ها راه می‌یافت. خرید کامپیوتر خانگی یک امتیاز بود. شخصی که می‌خواست نشان دهد به روز است، از آن استقبال می‌کرد و به خانه می‌آورد. از طرف دیگر به‌جای دستگاه‌ها و فیلم‌های ویدئو می‌شد با سی‌دی و کامپیوتر این فیلم‌ها را مشاهده کرد و نیز به‌جای نوار کاست، می‌شد از سی‌دی‌های موسیقی که در این کامپیوترها جا می‌شد، سود جست. البته همین فیلم‌های ویدئو و نوارهای کاست هم برای خود داستانی دارد گفتنی و شنیدنی. به‌هرحال وقتی‌که این کامپیوترها با هزار سلام‌وصلوات به خانه‌ها وارد شد، تنها ابزار انتقال داده‌ها چیزهایی بود به نام «فلاپی دیسک» که یک مگ بیشتر جا نمی‌گرفت. شاید برای نسل امروز که فلش 100 گیگی در جیب خود دارد، این «یک مگ» شوخی به نظر آید! اما دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها! ما دهه شصتی‌ها با همین یک مگی‌ها کلی نیازهامون رو رفع کردیم! این را می‌خواهم بگویم که فلاپی دیسک با ما آمد و با ما هم رفت! آری نسل بعد هیچ نفهمید که «کی آمد کی رفت». اصلاً نفهمید که این فلاپی دیسک چه شکلی بود. حالا اگر کسی در موزه‌ای یک عدد از این فلاپی دیسک‌ها را بگذارد، بجاست و حق دارد. چون ابزار مهم فناوری بوده است که امروزی‌ها از آن سراغی و خبری ندارند. البته به همین اندازه هم برای نسل حاضر جالب و تأمل برانگیز است. ناگفته نگذارم برای نسل خود ما هم چیزهای تأمل برانگیز زیاد است. چیزهایی که اکنون برای ما حالت فانتزی و تزیینی یافته‌اند؛ گرامافون، رادیوهای بزرگ چوبی، اتومبیل فیات و شماری یادگارهای جذاب به یادگار مانده از گذشته. موزه‌های مردم‌شناسی یکی از وظایفی که دارند این است که پیوند زندگی را در میان نسل‌ها جاری کنند. به مردمان امروز بگویند ابزار زندگی در میان پدران و پدربزرگان شما چه بوده است. آنها با چه چیزی شب‌های خود را روشن می‌کرده‌اند. آنها چگونه وقتی‌که «چرخ گوشتی» نبوده است، گوشت خوراک خود را خرد می‌کرده‌اند. آنها در شب‌های زمستان، خانه و کاشانه خود را با چه چیزی گرم می‌کرده‌اند. خلاصه در روزگار پیشین، مردم چگونه به دنیا می‌آمدند، می‌زیستند و می‌مردند. باور کنید اگر این موزه‌ها برای نسل‌های حاضر و نسل‌های بعدی به‌درستی معرفی شوند، بسیار بسیار جذاب خواهند بود. می‌توان بخشی از «تاریخ اجتماعی» را با استفاده از این موزه‌ها به نسل‌های حاضر آموزش داد. آنجا محل جذابی برای فراگیری و لذت بردن خواهد بود. برای نسل گذشته هم این موزه‌ها یک نوع بازگشت به دیروز یا همان «نوستالژی» است. نکته دیگر درباره این موزه‌ها این‌که جمع‌آوری اشیا و «مجموعه‌سازی» در این نوع موزه‌ها بسیار ارزان‌تر از انواع دیگر موزه‌ها خواهد شد. به این دلیل که الان در هر خانه‌ای، در گنجینه خاک خورده پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، چندین شیء باارزش برای نگهداری و عرضه در این موزه‌ها موجود است. از دولاب و صندوق چوبی مادربزرگ بگیرید تا چرخ چاه و دلو آن. همان‌طور که مثال زدم یک «فلاپی دیسک» هم می‌تواند برای نسل حاضر آموزنده و جالب باشد. یک چراغ «علاءالدین»، یک دست کارت‌های بازی «کشورها» که آن روز برای ما حکم «تبلت» را داشت! خلاصه آن که با کمی سلیقه و یک مکان مناسب می‌توان یک موزه مردم‌شناسی تأسیس کرد. بی‌گمان بهترین حالت برای عرضه این مواد، نشان دادن آنها در بطن زندگی است. مثل زمانی که یک خانه قدیمی را تبدیل به موزه می‌کنند و ماکت انسان‌ها و اشیای زندگی را می‌گذارند تا مردم با نحوه استفاده از این ابزار نیز آشنا شوند. حتماً خانه مشیر فاطمی را در نائین دیده‌اید. یک‌چیز را بگویم ما خانه‌های قدیمی زیادی در سطح شهر اصفهان داریم که نمی‌دانیم چه کاربری برای آن در نظر بگیریم. یکی از این کاربری‌ها تبدیل آنها به موزه مردم‌شناسی است. موزه‌های مردم‌شناسی می‌توانند در محل‌های دیگر و به حالت تخصصی هم ایجاد شوند. در همین اصفهان «موزه عصارخانه شاهی» در یک حیطه خاص زندگی یعنی عصاری چنین وضعی دارد. (محل این موزه در اطراف میدان نقش‌جهان است) یا «موزه حمام علی‌قلی‌آقا» که در حوزه حمام سعی کرده روزگار گذشته را نشان دهد (این موزه در خیابان مسجدسید قرار دارد). به‌نوعی می‌توان موزه آموزش‌وپرورش در خیابان شمس‌آبادی را نیز یک موزه مردم‌شناسی محسوب کرد؛ موزه مردم‌شناسی آموزش و تعلیم و تربیت. موزه مردم‌شناسی ارامنه جلفا در محل کلیسای وانک هم که دیگر اسمش رویش است. این موزه قصد دارد فرهنگ و آداب‌ورسوم و لباس و وسایل زندگی همشهریان ارمنی را به نمایش بگذارد. این موزه در تیر 1398 افتتاح شد. هنوز هم جای گونه‌های بسیاری از موزه‌های مردم در شهر ما خالی است: موزه مردم‌شناسی بازی‌ها، موزه مردم‌شناسی ابزار کار، موزه مردم‌شناسی وسایل آشپزخانه، موزه مردم‌شناسی لباس، موزه مردم‌شناسی تفریحات، موزه مردم‌شناسی وسایل روشنایی و گرمایش، موزه مردم‌شناسی وسایل آرایش و عروس… . خلاصه ازاین‌دست موزه‌ها بسیار می‌توان تولید کرد و همه هم می‌تواند برای مخاطبان خود جذاب باشد. موزه‌های مردم‌شناسی برای بازدیدکنندگان فضاهای آشنایی است، چرا که بیشتر آنها با این اشیا زندگی کرده‌اند. در موارد بسیاری بازدیدکنندگان خودشان اشیا را به دیگران معرفی می‌کنند و مشخصات و کاربردهای آن را توضیح می‌دهند و درواقع در جای راهنمایان موزه قرار می‌گیرند. بسیاری از این اشیا در گوشه و کنار کشور هنوز هم با همان کاربرد استفاده می‌شوند.(چراغ‌های علاءالدین) ولی بعضی از آنها نیز از جریان زندگی خارج شده‌اند (پیه سوزها) به‌هرحال دور یا نزدیک، هنوز هم برای مردم غریب و ناآشنا نیستند. درباره نگاه علمی به مقوله مردم‌شناسی در ایران باید بگوییم که اولین موسسه رسمی مردم‌شناسی ایران در سال 1314 ش تأسیس شد، به دنبال آن برپایی یک موزه مردم‌شناسی در دستور کار قرار گرفت. در سال 1316 نخستین موزه مردم‌شناسی در خیابان «ارامنه» در تهران تأسیس شد و اشیای آن در پی بخشنامه‌ای که وزارت معارف وقت صادر کرد در اداره‌های فرهنگ استان‌ها تهیه و به تهران فرستاده شد. در سال 1345 این موزه به محل جدید موزه مردم‌شناسی ایران در یکی از بناهای مجموعه کاخ گلستان انتقال یافت. اشیای این موزه از نظر زمانی بیشتر مربوط به دوره قاجار و اوایل پهلوی است. نمونه‌های پوشاک مناطق مختلف ایران، صحنه‌هایی از زندگی مردم، نشانه‌های مربوط به مراسم ماه محرم و زورخانه‌ها و مانند اینها از شمار موضوع‌هایی است که در موزه نشان داده شده است. بعدها موزه مردم‌شناسی دیگری در مجموعه سعدآباد تشکیل شد. در دهه‌های بعد ایجاد موزه‌های مردم‌شناسی در سراسر کشور گسترش یافت و این موزه‌ها خصوصاً در شهرهای توریستی زیاد شدند. از گمنام‌تـرین نمونه‌های موزه مردم‌شناسی در اصفهان، موزه مردم‌شناسی «برخوار» است. این موزه در محل «بنیاد فرهنگی و فرهنگ‌سرای ادیب برومند» در شهر گز ایجاد شده است. در پرس‌وجویی که در موقع بازدید از این موزه و عمارت زیبا داشتم معلوم شد یکی از دوستداران فرهنگ این شهر، دست‌به‌کار تهیه این اقلام موزه‌ای زده و از مردم محل خواسته است اشیای قدیمی خانه‌های خود را بدهند و آنها نیز چنین کرده‌اند و اکنون مجموعه‌ای بسیار ارزشمند از این اقلام جمع‌آوری شده است. زندگی قدیم در همه ابعادش، ابزار و وسایل کشت‌وکار، ابزار و وسایل تجارت و ترازو، ابزار و وسایل حرف و صنایع مختلف، ابزار زندگی و هزاران شیء دیگر که بدون کمترین هزینه‌ای برای دولت جمع شده و اکنون یک موزه زیبا و جذاب برای نسل حاضر و نسل گذشته ساخته شده است. در اشیایی که در این موزه گرد هم آمده‌اند، چهره زندگی پیشینیان را می‌توان ترسیم کرد. باید بگویم این عمارت نیز خود دیدنی است. یک خانه قدیمی از خوانین گز برخوار که هنوز هم آن شکوه و زیبایی خود را دارد. این محل در سال 1381 به کاربری تازه تبدیل شد. در این فرهنگ‌سرا کلاس‌های مختلف برگزار می‌شود و کتابخانه‌ای نیز دارد. اما همان‌طور که گفتم موزه مردم‌شناسی آن بسیار دیدنی است. خوب است در این نوروز که امکان بیرون رفتن از شهر و دیار چندان فراهم نیست، همشهریان عزیز سری به این موزه‌ها بزنند و کمی با این مقوله آشناتر شوند. البته نمی‌دانم در آن ایام، این موزه‌ها بازخواهند بود یا خیر.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط