او معتقد است اگر منظورمان از حیاتوحش همان کل و بز، قوچ و میش و آهو باشد (که سه گونه از علفخواران بسیار مهم حیاتوحش ایران هستند)، رشد جمعیت آنها در اصفهان خوب بوده، همچنان که حفاظت خوبی از این جمعیتها صورت گرفته است؛ درنتیجه تعداد خوبی از حیاتوحش را در مناطق مختلف بهخصوص در مناطق تحت حفاظت سازمان یا همان مناطق چهارگانه شاهد هستیم. او گل سرسبد این مناطق را پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش «موته» با جمعیت تقریبی حدود بیستهزار گونه عنوان میکند و ادامه میدهد: بیست هزار علفخوار در سال گذشته در این پارک سرشماری شده که عمده این سرشماری مربوط به آهو است. به گفته صادقی، هشتهزار قوچ و میش و مابقی هم کل و بز در این پناهگاه زندگی میکنند. این فعال حیاتوحش معتقد است علت تعداد کم کل و بز هم وجود زیستگاه صخرهای کم در این منطقه است. صادقی به پناهگاه حیاتوحش عباسآباد نیز اشاره و بیان میکند: این منطقه از قدیم دارای پلنگ بوده، ولی وجود پلنگ در این منطقه با سختیهای زیاد اثبات شده است. حرفهای ضدونقیضی حتی نشان از حضور یوزپلنگ در عباسآباد دارد که صادقی با صحهگذاشتن بر این موضوع اعتقاد دارد اثبات یوزپلنگ نیاز به بودجه و خرید دوربینهای تلهای گرانقیمت دارد. او میگوید: فعالان محیطزیست در عباسآباد برای ثبت گونهها از جیب خود خرج کردند و متأسفانه سازمان، بودجهای ندارد تا برای این کارها هزینه کند. از صادقی درباره علل رو به افزایش جمعیت گونهها در مناطق میپرسم که در پاسخ میگوید: در کل اگر بخواهیم از علل افزایش جمعیت علفخواران صحبت کنیم، از حفاظت خوب فیزیکی یگان حفاظت محیطزیست و محیطبانها باید بگوییم؛ البته علت دیگر، ضعیف شدن معیشت قشر شکارچی ازلحاظ اقتصادی است. هزینههای شکار برای شکارچیان بالا رفته است. در کنار هزینههای شکار، یک شکارچی مثلا باید از شهر اصفهان داخل این پناهگاهها برود و بهصورت غیرمجاز شکار کند. او باید راهی طولانی را طی کند. هزینه رفتوآمد، بنزین، کفشی که میپوشد، گلولهها و دوربینهایی که استفاده میکند، همه گران شده است. در کل، مردم دیگر وقت نمیکنند وارد این گود شوند. البته باید بگویم متخلفهای درجهیک و گوشتفروش و کسانی که بومی بعضی از مناطق هستند، تلاش بیشتری برای کسب درآمد از این راه میکنند. این افزایش جمعیتها حتی در بعضی مناطق آزاد که تحت مدیریت هم نیست، قابلمشاهده است. صادقی میگوید: حیاتوحش در مناطق چهارگانه بعدازاینکه به حدنصاب میرسد، برای پیدا کردن زیستگاه و قلمروی مناسب از این مناطق خارج میشود. حیوانات جوان مثل قوچها و آهوهای جوان نر توسط آهوهای نر بالغ و مسن خارج میشوند تا قلمروهای جدیدی را به دست بیاورند. برای همین از مناطق چهارگانه خارج میشوند. ما مرز سیاسی و جغرافیایی تعیین کردیم، ولی حیاتوحش زیستگاه را در نظر میگیرد، بدون اینکه بداند حفاظت میشود یا نه و خارج میشود. طبعا خطر بیشتری حیاتوحش را تهدید میکند و شکار راحتتر است؛ چون تحت مدیریت نیست و نظارتی روی این مناطق وجود ندارد.
اصفهان موفق بوده است
استانهای اصفهان، یزد، کرمان و کموبیش استان خراسان جنوبی استانهایی هستند که ازلحاظ افزایش جمعیت حیاتوحش در این چند سال اخیر موفق بودند. این را صادقی میگوید و تأکید میکند: در این زمینه تراکم جمعیت انسانی بیتأثیر نبوده، اگر بخواهیم تراکم را به افزایش جمعیت حیاتوحش ربط بدهیم. این تراکم جمعیت انسانی در استانهای زاگرس مرکزی و کلا زاگرس بهتبع تعارضات بیشتر است؛ چون مداخله انسان با زیستگاه حیاتوحش بیشتر است و درنتیجه تخریب و شکار و هر دلیل دیگری کاهش جمعیت حیاتوحش یا حداقل ثابتماندن همان جمعیت قبلی را به دنبال دارد؛ ولی بدون تعصب، اصفهان با تمام نواقص و با تمام مشکلات در این زمینه موفق بوده و جمعیت حیاتوحشش رو به افزایش است.
افزایش جریمههای شکار و صید
یکی از معیارهای بازدارنده شکار و کاهش جمعیت حیاتوحش در استان اصفهان و در سایر نقاط ایران، افزایش جریمههای شکار از ده میلیون برای علفخوارهای شاخص به بیستوپنج میلیون برای حیوان نر و هفتادوپنج میلیون برای حیوان ماده است. صادقی دراینباره نیز میگوید: افزایش 200 درصدی و 700 درصدی برای جمعیت علفخواران قطعا بازدارنده بسیار محکمی بهحساب میآید. متخلف حساب میکند که اگر قبلا قرار بوده در صورت دستگیری ده میلیون جریمه بدهد، الان باید به جای ده میلیون، هفتاد میلیون هزینه کند؛ منتها این شادی کوتاهمدتی است؛ چون اگر نتوانیم با جوامع محلی و شکارچیان بومی برای حفاظت از گونههایمان تعامل کنیم دیر یا زود این رودخانه راهش کج خواهد شد. آب از جایی دیگر سرریز میشود و بالاخره اتفاقی خواهد افتاد که ما کاهش جمعیت را خواهیم داشت. به گفته صادقی، اگر تعاملی با جوامع محلی در کار نباشد این افزایش جمعیتها موقتی خواهد بود.