کاهش ارزش ریال و اجرای طرح زوج و فرد باعث شد تا هر خانواده پساندازش را با چند خودرو با پلاکهای مختلف تاخت زده و کوچه را به پارکینگ شخصی تبدیل کند. امروز کوچهها بهخصوص در بافتهای قدیمی که بهتازگی طعم افزایش عرض و ساختمانهای نوساز را مزه کردهاند، با پارک ماشین، قفلشدهاند. کار به جایی رسیده که پارکینگهای خانهها خالی مانده و کوچهها گرفتار بیتدبیری شدهاند.
کابوس جای پارک
پارکینگها مورد مصرف قرار میگیرند و مانند تمام اشیای دیگر، ارزش مصرفی پیدا میکنند. تعدادی از سازندگان در زمان ساخت به تعداد واحدهای مسکونی، برای ساختمان پارکینگ تأمین نمیکنند. بخشی از این اتفاق به این دلیل است که سازندگان تصمیم میگیرند بخشی از زمین را که باید پارکینگ شود به آپارتمان تبدیل کنند تا بتوانند آپارتمانهای بیشتری را به فروش برسانند. بهعبارتدیگر، سازنده مسکن، ارزش مصرفی را فدای ارزش اقتصادی میکند. عدم تأمین پارکینگ باعث میشود طبق قوانین، پایانکار برای ساختمان صادر نشود. این اتفاق منجر به پرداخت جریمهای توسط کارفرما به شهرداری شده و درنهایت پایانکار صادر میشود.
واکنش اجتماعی
افرادی که قصد خرید یا اجاره یک خانه را دارند، پارکینگ را بخشی از معادله و شرایط انتخاب خانه قرار میدهند؛ اما سهم این بخش متغیر است. برخی افراد خانه بدون پارکینگی را که در محله مناسبی قرار دارد باقیمتی پایینتر نسبت به سایر واحدها و خانهها میخرند یا اجاره میکنند یا چون در زمان خرید ماشین ندارند، وجود پارکینگ، متغیر حیاتی محسوب نمیشود؛ اما در طول زمانی که در خانه ساکن هستند، ماشینی را خریداری کرده و به پارکینگ نیاز پیدا میکنند.ساکنان خانهای هم که ماشین دارند، ولی پارکینگ ندارند، بسته به وضعیت محل سکونت، چند سناریو را اجرا میکنند: اگر پارکینگ واحد کناری یا ساختمان مجاور، بدون استفاده باشد، آن را میخرند یا اجاره میکنند؛ بدین ترتیب ارزش اقتصادی و مبادلهای پارکینگ هویدا میشود. اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد، ماشینهای بدون پارکینگ در فضاهای مشترک پارک میشوند. پسلرزه این رفتار، مشاجرهها و اختلافهایی در میان ساکنان واحدهای مسکونی و صاحبان ماشین بدون سرپناه است.اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد، ماشینها بیرون خانه و در فضاهای عمومی معابر و کوچهها پارک میشوند و افراد بخشی از فضای عمومی را اشغال میکنند. با این کار نهتنها سایر خانهها و منازل مجاور را با مشکل مواجه میکنند که اگر معبر باریک هم باشد، مشکل تردد سایر ماشینها، عابران پیاده و حتی خودروهای امدادی نیز ایجاد میشود. علاوه بر آن سرقت ماشینها و زیان افراد نیز پیش میآید.
جای خالی قانون
این مشکلات در حالی در شهر رخداده و میدهد که هیچ قانونی برای پیشگیری از آن وجود ندارد. طبق قوانین موجود، همسایههایی که حقوقشان توسط سایرین نادیده گرفتهشده، اجازه آسیبرساندن و تهدیدهای کلامی معمول مثل پنچری و… را نیز ندارند. صاحبان خودرو همانند سدمعبرکنندگان، فضای عمومی را حق خود میدانند و حقوق سایرین را زیر پا میگذارند.بخشی از تبدیل وضعیت شهرها به پارکینگ بزرگ ماشینها به علت کمبودهایی است که همانند دومینو پیش میروند تا فضای عمومی شهر را قفل کنند. سبک زندگی و روابط اقتصادی، افراد را به داشتن ماشین تشویق کرده و باعث میشود به تعداد ماشینها در شهرها افزوده شود. وقتی سازندگان برای ارزش اقتصادی بیشتر، پارکینگ تأمین نمیکنند و جریمه میپردازند، وقتی افراد برای دور زدن قوانین ترافیکی و فرار از زیان کاهش ارزش ریال چند ماشین خریداری میکنند و وقتی قانونی برای حفظ و صیانت از فضای عمومی شهر و حقوق سایر شهروندان وجود ندارد، ماشینها به فضاهای عمومی شهر سرازیر میشوند. تعداد زیاد ماشینها باعث میشود افراد برای استفاده از شهر، تعریض معابر یا تأمین امنیت محلهها هزینههای بیشتری بپردازند. با عدم تأمین پارکینگ، آنها به منازعاتی در جامعه دامن میزنند که میتوان از آنها جلوگیری کرد.درواقع گروهی از افراد در یک زمان کوتاه تخلفی میکنند و سودی میبرند؛ ولی این سود در زمانی طولانیتر، زیانی بزرگتر را متوجه سایر ساکنان شهر میکند که برای جبرانش همه ساکنان شهر باید متحمل هزینه شوند. پارکینگها، باعث شدهاند تا نفع شخصی در برابر نفع جمعی بایستد.