در بازارگرمی که شعر و شاعری در عصر صفوی داشت، او یک سر و گردن از دیگران بلندتر بود. زندگی او بیشتر در دوران شاهعباس دوم سپری شد. صائب از سازندگان فرهنگ و اندیشه ایرانی است که خود معترف است «محو کی از صفحه دلها شود آثار من/ من همان ذوقم که مییابند از گفتار من» و در جایی دیگر هم از سکنی گزیدن در اصفهان میگوید: «خوش آن روزی که منزل در سواد اصفهان سازم».
هندیهای صائبدوست
با همه بزرگی و شکوه این شاعر گرانمایه که آوازهاش در هندوستان بیش از ایران برخاسته است، از عجایب شهر اصفهان است که مقبره دو شاعری که در این خاک جای گرفتهاند، از قدیم تا به امروز گمناماند و اگر از مردم شهر بپرسید قبر صائب یا قبر کمالاسماعیل کجا قرار دارد، شاید اغلب ندانند. احتمالا در فتنه افغان و انقطاع فرهنگی که پیش آمد، قبر و تکیه صائب چنان در حاشیه شهر واقع شد که کمکم از اذهان رفت؛ تا اینکه در دوران رضاشاه، جلال همایی بهطور اتفاقی باغی بسته دید که زنانی در آن آش میپختند. در آنجا تفحص کرد و سنگ قبر صائب و فرزند و نوهاش را یافت. بعد از آن همه دانستند که قبر صائب کجاست. اما قبر صائب که افتخار اصفهان بود باید ضمن بازسازی، عمارتی درخور برایش برپا میشد. همین روند حدود چهل سال طول کشید و سرانجام در 1347 و به همت «انجمن آثار ملی» که چندین مقبره باشکوه برای شعرا و برجستگان کشور ساخته بود، این مقبره نیز تکمیل شد.
تلاشها برای نجات مقبره و باغ صائب
پس از کشف قبر صائب، در 1309 خورشیدی تکیه صائب یا همان باغ صائب، که مجهولالمالک بود، به وقفیت مسجد لنبان زده شد تا به امور آن رسیدگی شود؛ اما همین حرکت موجب شد موقوفهخواران برآن دست اندازند و درب باغ را ببندند؛ چنانکه در 1336 حدود یکصد نفر از شخصیتهای فرهنگی اصفهان نامهای به انجمن آثار ملی نوشته و از آن نهاد که ریاستش با استاندار هر استان بود، استمداد طلبیدند. آنها در نامه خود نوشتند:«مقبره خانوادگی صائب تبریزی واقع در خیابان صائب، سمت جنوب غربی شهر تاریخی اصفهان در باغ بزرگی مقابل نهر نیاصرم معروف و مشهور به باغ تکیه میرزا صائب قرار دارد که در گذشته بیش از دو ثلث این باغ به وسیله غاصبان فروخته شده و قبوری که در وسط باغ (ملک اختصاصی شاعر) بوده است، اکنون در کنار دیوار جنوبی آن قرار گرفته و فعلا هم به عناوین بیجا و بیاساس در باغ را به روی همه بسته و قصد امحای آرامگاه و غصب محوطه آن را دارند و چون میدانند که سه سال دیگر سیصدمین سال درگذشت صائب است و ممکن است آرامگاهی برای او بنا شود، میخواهند ترتیبی دهند که برای ساختمان محلی باقی نماند» (کارنامه انجمن آثار ملی، 1355، ص 392). پس از این حرکت فرهنگی، اقداماتی آغاز و جلساتی با حضور استاندار، رئیس فرهنگ اصفهان و نیز ریاست اوقاف تشکیل و سرانجام مقرر شد به دوران اجارهدار موقوفه خاتمه داده شود و خود انجمن آثار ملی شعبه اصفهان اجارهداری باغ و تکیه را بر عهده گیرد. بدین ترتیب درب باغ و تکیه به روی عموم باز شد. در 1339 آقای فرزانگان، استاندار اصفهان، گزارش داد: «با تشکیل جلسات مکرر و مذاکرات و اقدامات مجدانهای که به عمل آمد، اخیرا توفیق حاصل شد که این محل از دست مستأجر خارج و تحویل اداره اوقاف اصفهان شود و برای آنکه رعایت همه جهات امر شده باشد و به عایدات مسجد هم لطمه نخورد، به انجمن آثار ملی اصفهان دستور داده شد که محل مزبور را اجاره کنند تا مقبره صائب از دست اشخاصی که سالیان دراز درِ آن را بسته و به نفع خود از آن بهرهبرداری کردهاند خارج و برای عموم آماده استفاده شود. با این مقدمات درِ آرامگاه صائب ضمن تشریفاتی باز و تابلوی مناسبی بر فراز آن نصب شد» (کارنامه انجمن آثار ملی، 1355، ص 393).قدم مهمی برداشته شده بود. اداره باستانشناسی اصفهان علاوه بر نصب تابلو و تعمیر مختصری در باغ، یک محفظه شیشهای روی سنگ قبر صائب قرار داد تا از آن محافظت شود؛ اما همه مسئولان کشوری به فکر این افتادند که یک بنای باشکوه آرامگاهی برای مقبره صائب درست کنند.
کلنگی که استاد همایی بر زمین زد
کارها به کندی پیش میرفت؛ بهطوری که تصویر قبر صائب با محفظه شیشهای، در باغی بدون عمارت یکی از خاطرههای سفر فرهنگی به اصفهان بود. چند سال بعد در 1342 به دعوت مهندس پارسا، استاندار اصفهان، هیئت مؤسس انجمن آثار ملی به اصفهان سفر کرد و در تالار چهلستون جلسه مهمی برگزار شد که به موجب آن مهندس فروغی، عضو هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی، پذیرفت که بهصورت افتخاری نقشه آرامگاه را کشیده و بر ساخت آن نظارت کند. سرانجام در پنجم مهرماه 1342 با حضور اسدالله علم، نخستوزیر وقت، و مهندس پارسا، استاندار، و جمعی از معاریف و ادب دوستان اصفهان نخستین کلنگ بنای آرامگاه صائب به وسیله استاد جلالالدین همایی به زمین زده شد. بیشتر هزینه ساخت عمارت هم از طرف انجمن آثار ملی ایران پرداخت شد. در اصفهان شخصی به نام «سیفالله تجددخواه» سرپرستی امور ساختمانی آرامگاه صائب را برعهده داشت. امور فنی آرامگاه نیز به عهده آقای معارفی، معمار ابنیه تاریخی، گذاشته شد. بالاخره چهار سال بعد، آرامگاه ساخته شد و کتیبههای آن که اشعار آن شاعر گرانقدر است نیز نصب شد. موقع افتتاح فرا رسید و مهندس ابراهیم همایونفر، استاندار جدید اصفهان، مسئول این جشن افتتاح بود. او 16 مهر 1347 را برای این روز فرخنده برگزید.
در این روز حبیبالله اشراقی، رئیس فرهنگ و هنر استان اصفهان، گزارش داد: «باغی که ملاحظه میفرمایید و در حال حاضر حدود هفت هزار متر مربع از آن باقی است، متعلق به صائب بوده که بهعنوان مدفن خود و اولادش انتخاب کرده است. این محل را اداره اوقاف در 1309 شمسی به نام موقوفه به ثبت رسانیده… در 1342 هیئت مؤسسین انجمن به اصفهان آمدند و با توجه به علاقه دوستداران صائب واعضای انجمن آثار ملی اصفهان تصویب فرمودند که آرامگاهی شایسته شأن این شاعر دانشمند و به سبک و شیوه زمان او، یعنی دوران صفویه، در این محل بنا شود… آقای احمدعلی بشارت، رئیس اداره باستانشناسی، بهعنوان مجری طرح، آقای معارفی بهسمت ناظر فنی و آقای بهشتیان بهسمت ناظر مالی تعیین شدند… با کسب اجازه نام اشخاصی را که در ساختمان و تزیین این بنا مشارکت داشتهاند به استحضار میرساند: طرح کاشیکاری از آقای هوشنگ جزیزاده/ خط از آقای حبیبالله فضائلی/ استادان کاشیکار آقایان حسین و یدالله مصدقزاده، علی معزی و حبیبالله و مصطفی مصدق. هــزیــنـــه خــاکبــرداری، خاکریزی، دیوارکشی، نردهکشی، کفسازی و عملیات ساختمانی این آرامگاه جمعا بالغ بر 3463250 ریال شده است که مبلغ سه میلیون و یکصد و سی وشش ریال آن را انجمن آثار ملی ایران اعطا فرمودهاند و بقیه از اعانات و کمکهای جمعآوری شده انجمن آثار ملی اصفهان استفاده شده است» (کارنامه انجمن آثار ملی، 1355، ص 414). در همین جلسه، میکروفون را به استاد جلال همایی دادند تا صحبت کند.
او به نقش خود در پیدا شدن این بنا اشاره کرد و اطلاعات تاریخی نابی درباره محل ارائه داد: «باغ آرامگاه صائب به روزگار صفویه محل اقامت یا لنگرگاه درویش صالح لنبانی بوده است. صائب در حق درویش اعتقادی عظیم داشت و درویش نیز به شاعر بزرگ با دیده احترام مینگریست. باغ لنگرگاه درویش بالاخره آرامگاه صائب شد وسالیان دراز به باغ تکیه معروف بود. در مهرماه 1301 شمسی من که در مزارات اصفهان مشغول جستوجو و تحقیق بودم، با نشانیهای تاریخی بدین محل برخورد کردم. در آن هنگام هیچ اثری از مزار و سنگ آرامگاه در باغ دیده نمیشد. با این وصف به کمک باغبان بستانسرای صائب در گوشهای به حفاری پرداختم و سنگ مزار شاعر بزرگ را از زیر تودههای خاک بیرون آوردم. بعد از آن کمکم اهل ادب از محل آرامگاه صائب آگاهی یافتند» (کارنامه انجمن آثار ملی، 1355، ص 415). آنگاه امیری فیروز کوهی، مجتبی کیوان، صغیر اصفهانی، بیریای گیلانی و عبدالحسین سپنتا هرکدام قطعه شعری سروده یا در وصف شاعر سخن گفتند. اینک دو گزارش مطبوعاتی از روند کارها را که از روزنامه «مجاهد» چاپ اصفهان یافته و بازنویسی کردهام، برای تکمیل کار تقدیم میکنم. لازم به گفتن نیست که گزارشهای مطبوعاتی نسبت به گزارشهای رسمی و اداری بیشتر به افکار عمومی و فضای فکری جامعه دقت دارند.
آرزوی دیرینه اصفهانیها برآورده میشود
اولین گزارش را محمد صدرهاشمی نوشته است. او هم از شخصیتهای فرهیخته و فرهنگی اصفهان بود. صدرهاشمی در 1337 که خوشحال بود کار مالکیت باغ به پایان رسیده و به زودی مقبره ساخته میشود، شرح ماجرا را به روزنامه اطلاع داد. او به نقش استاندار سرلشکر گرزن اهمیت زیادی داده است: «سالیان دراز، مردم ادبدوست و با ذوق اصفهان دستشان از آرامگاه و تکیه صائب بریده شده بود. از کنار باغ و تکیه صائب میگذشتند و افسوس و دریغ میخوردند که چرا درِ این باغ و تکیه بسته است و مردم اصفهان مانند گذشته نمیتوانند آزادانه به زیارت قبر شاعر فحل و توانای اصفهان، همان کسی که در شعر فارسی مبتکر و موجد سبک جدیدی بوده، بروند. کمکم قبر و تکیه صائب از خاطرهها محو میشد و جوانان و دانشجویان وقتی در کتب ادبی میخواندند که قبر صائب در اصفهان است، از خود میپرسیدند که قبر صائب در کجای اصفهان و در کدام محله است و ما تاکنون ندیده و آن را زیارت نکردهایم. به خاطر دارم از بدو تأسیس انجمن آثار ملی در اصفهان که خوشبختانه اینجانب نیز از همان ابتدا عضویت آن را داشتهام، هر وقت انجمن تشکیل میشد، گفتوگو از قبر صائب به میان میآمد و همه افسوس میخوردند که چرا باید مقبره صائب و آرامگاه او ساخته و پرداخته نشود. انجمنها به این منظور، یعنی برای ساختن بنای مجلل آرامگاه صائب در تهران، تشکیل میشد؛ اما چه طلسمی بود که گشوده نمیشد و چه عقدهای بود که حل نمیگردید. تا اینکه دست تقدیر مرد علاقهمند و دلسوز به آثار ملی را مأمور اصفهان کرد و آن جناب تیمسار سرلشکر گرزن بود که از همان آغاز ورود به اصفهان علاقهمندی خود را به آثار باستانی و ملی نشان داد و با تشکیل مرتب جلسات انجمن آثار ملی که استانداران وقت ریاست این انجمن را دارا هستند، کمکهای شایان و برجستهای به آثار باستانی اصفهان کرد» (مجاهد، آبان 1337). در شماره بعد اینگونه نوشته شد: «باری یک از کارهایی که از ابتدا مورد توجه خاص ایشان قرار گرفت، ساختمان مقبره صائب اصفهانی بود؛ اما بنای این مقبره کار آسانی نبود؛ زیرا تکیه صائب علیالعجاله در اختیار صاحب تکیه نبوده و از موقوفات یکی از مساجد قدیمی به شمار میرفت و تصرف کردن ساختمان در آن کار بسیار مشکلی به شمار میرفت؛ بهخصوص که این محل نزدیک خیابان شاهپور و از لحاظ موقعیت بسیار ممتاز و عالی است و باور کنید حتی نماینده مخصوص وزارت فرهنگ که به اصفهان آمد، نتوانست این مشکل را حل کند و در حقیقت مأیوسانه مراجعت کرد؛ اما از آنجا که میگویند «الامور مرهونه باوقاتها» (کارها در زمان خود بسامان میشوند)
این کار معضل و مشکل با سرانگشت تدبیر و خرد جناب آقای استاندار گشوده شد و به همت ایشان و مساعدت تیمسار مختاری، شهردار شریف اصفهان، این آرزوی دیرینه مردم اصفهان برآورده و در جلسه اخیر انجمن آثار ملی که روز چهارشنبه 22 آبان ماه 1337 در دفتر جناب آقای استاندار تشکیل شد، با حضور متولی، تکیه باغ صائب به نحو اجاره در اختیار انجمن آثار ملی قرار گرفت و از این پس انجمن به راهنمایی جناب آقای استاندار، مساعی خود را صرف ساختمان و بنای مقبره و آرامگاه خواهد کرد… پس از آنکه صورتجلسه مذاکرات انجمن در هشت نسخه به امضای رئیس و اعضای انجمن و رئیس محترم اوقاف و متصدی موقوفه رسید، روان و روح صائب مطمئن شد که تکیه و قبر او از این وضع مبتذل فعلی بیرون آمده و از این پس هنگامی که زیارتکنندگانِ او از هند و پاکستان، ترکیه، ترکستان، افغانستان و سایر کشورهای علاقهمند به او به تکیه صائب وارد میشوند با بنای مجلل و باشکوهی روبهرو خواهند شد. دیگر از آن باغ مخروبه و در بسته خبری نیست. دیگر زائرین قبر صائب نباید مدتها به انتظار مستأجری باشند تا از روی شفقت در باغ را به روی آنها باز کند. دیگر کسانی که از تهران و سایر شهرهای ایران به قصد زیارت قبر صائب به اصفهان میآیند، مأیوس و ناامید مراجعت نخواهند کرد. در پایان اشاره به این نکته را لازم میداند که بعضی تصور میکنند صائب هم مانند هزاران شاعر دیگر است که ساختن آرامگاه برای او یا نساختن آن چندان تفاوتی ندارد؛ در صورتی که مسئله درباره صائب کاملافرق دارد. صائب شاعری است که شهرت و آوازه او در انظار بیگانگان و مخصوصادر هندوستان و پاکستان خیلی بیشتر از ایران است. شاید آنقدر که صائب در خارج ایران اهمیت دارد، سعدی و حافظ نداشته باشند. پس جای آن داشت که برای حفظ آبرو و حیثیت مملکت هم که شده آرامگاه صائب ساخته و پرداخته شود.» (مجاهد، آبان 1337)
میراثی برای اصفهان
چنان که گفتیم کار ساخت آرامگاه ده سال به طول انجامید و ده سال بعد در 1347 سرانجام آرامگاه صائب گشایش یافت. این گزارش از روزنامه مجاهد گرفته شده است: «ساعت ده و سی دقیقه بامداد روز سهشنبه این هفته آرامگاه شاعر شهیر ایران، صائب با حضور آقای همایونفر، استاندار اصفهان، به وسیله استاد جلالالدین همایی طی مراسمی گشایش یافت. در این مراسم، تیمسار سرلشکر حاتم، فرمانده مرکز توپخانه، معاونت وزارت فرهنگ و هنر، رئیس دانشگاه، فرماندار، شهردار، دو تن از نمایندگان در مجلس شورای ملی، مسئولان سازمانهای اداری، ارباب جرائد و گروهی از شعرا و طبقات مختلف مردم حضور داشتند. در آغاز ،استاندار اصفهان طی سخنانی اظهار داشت: ما امروز در اینجا گرد آمدهایم تا در جهت تجلیل از عموم افراد صاحب ذوق و خدمتگزاران معنوی اجتماع آرامگاه صائب، شاعر گرانقدر، را افتتاح کنیم… استاندار اصفهان در پایان سخنان خود اظهار داشت: به زودی ساختمان کتابخانه بزرگی در جوار آرامگاه صائب ساخته خواهد شد.
آنگاه آقای اشراقی، سرپرست ادارهکل فرهنگ و هنر، طی گزارشی اظهار داشت: معرفی شاعر بلندپایه و عالی قدری چون صائب که حق بزرگی بر گردن ادبیات گرانمایه ایران دارد، در مجلسی که از ادبا، استادان و دانشمندان نامور تشکیل یافته است جایز نیست. بنابراین فقط گزارش مختصری از اقدامات انجامیافته به منظور احداث این آرامگاه را به اطلاع میرساند: … بیشک امروز برای شعرای باذوق و مردم دانشپژوه اصفهان و شیفتگان خلاق المضامین صائب شاعر بلندپایه، روز مسرت بار و شادی بخش است. سپس استاد همایی ضمن ایراد سخنانی درباره مقام و منزلت شاعر بزرگ ایران، صائب، آرامگاه صائب را افتتاح کرد. آنگاه آقای امیری فیروزکوهی و پس از آن آقای مجتبی کیوان اشعاری را که سروده بودند، خواندند که مورد توجه قرار گرفت. بعد آقای عبدالحسین سپنتا مطالبی بیان داشت و در پایان آقای شیدا و آقای صغیر، اعضای انجمن ادبی صائب، نیز سخنانی ایراد کردند و اشعاری خواندند. این مراسم ساعت 12 پایان یافت. آنگاه مدعوین طبق دعوت قبلی آقای حسین همدانیان، مدیر کارخانه شهناز، که به مناسبت افتتاح آرامگاه صائب، شاعر نامی ایران، در مهمانسرای شاه عباس کبیر ضیافتی ترتیب داده بود، شرکت کردند و از طرف آقای همدانیان از مدعوین به بهترین وجه پذیرایی به عمل آمد و مراسم افتتاح آرامگاه شاعر نامی ایران، در ساعت 5 پایان یافت»(مجاهد، مهر 1347). صاحب این قلم امیدوار است مردم فرهنگ دوست اصفهان این بار که بر سر مزار آن شاعر گرانقدر میروند، نگاه دیگری به آن بنا و کسانی که در ساخت آن دست داشتهاند، داشته باشند.