کم‌گوی و گزیده گوی!

یکی از پدیده‌هایی که با آن روبه‌روییم کثرت سخنان مسئولان و مدیران است. این کثرت شامل سخنان طولانی و رنج‌آورتر از آن، تکراری است. سخنرانی‌های اکثر مسئولان کشور فاقد حرف جدید و تازه بوده و در بیشتر موارد، تکرار حرفه‌ای کلی و کلیشه‌ای وقت سخنرانان را پر می‌کند. افراد حرفه‌ای می‌توانند باکمی دقت تشخیص دهند که سخنران حرف خاصی برای گفتن ندارد و فقط در رودربایستی قرارگرفته که سخن بگوید یا برای زینت مجلس دعوت‌شده و سخنانش جنبه زینتی دارد.

تاریخ انتشار: 12:45 - چهارشنبه 1399/05/29
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

 آنچه باعث نگاشتن این متن شد، نکته‌ای در خاطرات روزانه مرحوم هاشمی رفسنجانی بود. ایشان در خاطرات روز 11 مرداد 75 با اشاره به حضور در کنفرانس وحدت اسلامی ضمن اشاره به اینکه در هنگام سخنرانی دو تن از اعضای هیئت‌رئیسه کنفرانس در حال چرت زدن بودند، اشاره می‌کند که مرحوم واعظ زاده خراسانی گفته است که تصمیم دارند سخنرانی‌های مرحوم هاشمی در این کنفرانس را در کتابی به چاپ برسانند، هاشمی رفسنجانی در اینجا می‌نویسد: «به نظر می‌رسد اکثر مطالب تکراری و کم محتوا خواهد بود؛ چراکه سخنرانی‌های من خطابی و تشریفاتی بوده است!«

واقعیت این است که هاشمی دستکم به خودش راست گفته و خود را فریب نداده است. این را در بخش‌های دیگری از خاطرات او هم می‌توان یافت؛ زمانی که به سخنان افراد مختلف واکنش نشان داده و آنها را کم محتوا دانسته است؛ حتی در نوروز سال 60 گلایه می‌کند که پیام‌های نوروزی سران کشور ازجمله خودش کم محتوا و تکراری بوده و فقط پیام نوروزی امام را مستثنا می‌داند.

 به‌راستی این‌همه سخنان تکراری برای کیست و هدف از آنها چیست؟ چه لزومی دارد که وقتی حرفی برای گفتن نداریم، سخنان تکراری و خسته‌کننده بر زبان‌آوریم و وقت مخاطبان را از بین ببریم؟ اینکه بعضی مسئولان به دلایلی موظف یا مجبور به سخنرانی‌های کلیشه‌ای هستند یک بعد مسئله است؛ اما موضوع تأسف‌بارتر آنکه عده‌ای این نوع سخنان را جدی گرفته و قصد تحلیل و انتشار و بازنشر آن را می‌کنند که این امر دو علت می‌تواند داشته باشد: یا ناشی از روحیه تملق و چاپلوسی است یا نشان بی‌دقتی و شیفتگی بیش‌ازحد بعضی افراد است. این پدیده ناشی از یک مطالبه نادرست در اذهان بخش چشمگیری از جامعه است. برگزارکنندگان هر همایش گمان می‌کنند که حضور و سخنرانی یک مدیر عالی کشوری برای ارتقای سطح تبلیغاتی آن همایش بسیار مؤثر خواهد بود و در این فرایند پروپاگاندا بر محتوا و کیفیت غلبه می‌یابد. قربانی واقعی این تلاش تبلیغاتی و قدرت‌نمایی روابط عمومی، وقت مردم و فرصت‌های هدررفته است. اگر مسئول یا مدیری به هر دلیل مجبور است سخنرانی‌های سالیانه برای همایش‌های خاص داشته باشد، بهتر است با مشاوران خود سرفصل‌هایی تنظیم کرده و هرسال به یکی از آنها بپردازد تا حالت ملال‌آور سخنان کلیشه‌ای کاهش یابد.

در اینجا خوب است یادی کنیم از رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) که تلاش فراوان داشت تا خود را اسیر این کلیشه‌ها نسازد. ایشان در سال‌های آخر عمر خویش که احساس می‌کرد حرف جدیدی برای گفتن وجود ندارد، کمتر سخنرانی داشت و سخنرانی‌هایش نیز مختصر بود. باآنکه اکثریت قریب به‌اتفاق ملت ایران در آن دوران گوش جان خود را آماده سخنان و کلمات ایشان کرده بودند، اما او به این احساس مردم احترام گذاشته و از بیان مطالب تکراری و سخنان بی‌حاصل که کارکرد آن فقط پر کردن وقت است، دوری می‌کرد. نظر و سفارش مقام معظم رهبری، مبنی بر کاهش زمان خطبه‌های نماز جمعه نیز می‌تواند مورد دقت و تأمل قرار گیرد. بکوشیم با پرهیز از سخنرانی‌های غیرضروری به مخاطبان خود احترام گذاشته و ضمن صرفه‌جویی در هزینه‌های این سخنرانی‌ها، موجبات افزایش کیفیت برنامه‌ها و آرامش مخاطبان را فراهم‌سازیم.

 

برچسب‌های خبر