حرف آخر را در بورس چه کسی میزند؟
از سهماه چهارم سال گذشته مشخص بود که دولت برای بازار سرمایه برنامه ویژهای دارد. از ابتدای سال جاری هم این مسئله بهدفعات مختلف و برای مخاطبان متفاوت بازگو شد تا همگان آگاه شوند که امسال حمایت از بورس از نان شب هم برای دولت واجبتر است. هم رئیسجمهور و هم دیگر مسئولانِ دولتی مرتبط با این بازار، بر حمایت از بورس تأکید میکردند. نتیجه این حمایتها و در ادامه آزادسازی سهام عدالت، عرضه صندوقهای سرمایهگذاری در سهامِ دولتی، عرضه شرکتهای مطرحی همانند شستا و… نیز مزید بر علت شد تا در چهار ماه نخست سال، کارگزاریها با وجود شیوع کرونا، شلوغترین زمانهای خود را سپری کنند و شاخص کل، صعودیترین روزهای خود را در تاریخ ثبت کند؛ اما حالا یک ماهی است که بازار با فراز و نشیبهای زیادی همراه شده است؛ بهنحوی که بازدهی شاخص کل برخلاف ماههای گذشته منفی شده است.
تاریخ انتشار:
23:02 - یکشنبه 1399/06/2
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
برای افتوخیزی که بورس در یک ماه گذشته داشته، دلایل و عوامل مختلفی اعلامشده و کارشناسان و فعالان بازار، گاه آسمان را به ریسمان میبافند تا بگویند دلیل این اصلاح سنگین شاخص کل چه بوده است. اگرچه بسیاری از این دلایل درست است و هر عاملی میتواند همانند «اثر پروانهای»، تأثیری بر روند بازار سرمایه داشته باشد؛ اما نباید از یاد ببریم که این عوامل گذرا هستند و حالا باید برای فردای بورس چارهای بیندیشیم. درواقع اگر نتوانیم به یک تفکر سیستمی برسیم، ممکن است امروز این دلایل برطرف شده و ماه دیگر، بهانههای دیگری برای ریزش بورس جفتوجور شود! اگر بخواهیم به بورس دید کلان داشته باشیم، «بزرگ شدن» آن بیش از هر چیزی خودنمایی میکند. اینجا از رشد حبابی این بازار سخن نمیگوییم که تأیید یا تکذیب آن، موضوع این یادداشت نیست.
بزرگی بازار سرمایه بیشتر به عظیمالجثه شدن آن اشاره دارد. این بزرگی ازنظر کمیت، هم ازنظر تعداد سهامداران و سفارشهای ریزودرشت آنهاست و هم ازنظر شرکتهایی که در بورس سهامشان دادوستد میشود. تا یکی دو سال پیش، بازار سرمایه یکی از سازمانهایی بود که با حاشیه اندک، پذیرای معدود سرمایهگذاران فعالی شد که این بازار را برای سرمایهگذاری انتخاب کرده بودند. اگر هم مشکلی برای این بازار پیش میآمد، در بدترین شرایط ممکن، وزارت اقتصاد وارد عمل میشد و قضیه سروسامان پیدا میکرد؛ اما حالا شرایط به گونه دیگری است. ارتش سهامداران تا پایان سال به 50 میلیون نفر خواهد رسید و بهاینترتیب بورس بهعنوان بزرگترین بازار کشور، مأمن سرمایه بخش چشمگیری از مردم خواهد شد. دولت کمرِهمت به عرضه سهام خود در شرکتهای مختلف بسته و از سوی دیگر ابزارهای سرمایهگذاری تنوع بیشتری پیدا کرده است. نکته اساسی در این است که زیرساختهای لازم برای بازاری که حالا به دوران جوانی خود رسیده و ابعاد تازهای پیداکرده، مهیا نشده است. از یکسو زیرساختهای معاملاتی برای این بازار دردسر ایجاد کرده و از سوی دیگر، چندصدایی مسئولان مرتبط با این بازار، کار دست سهامداران داده است. دیگر نمیتوان گفت وزارت اقتصاد تأثیرگذارترین وزارتخانه بر این بازار است. تصمیمات و اقدامات وزارتخانههای نفت، راه و شهرسازی، تعاون، كار و رفاه اجتماعی، جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، نیرو و حتی ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز بر این بازار اثر محسوسی دارد. همین چند وقت پیش بود که اختلافنظر وزارت اقتصاد و نفت، آغازگر اصلاح پرقدرت بورس شد. عرضه زیرمجموعههای وزارت کار و رفاه اجتماعی مهمترین عرضههای سال هستند و تصمیمات سرپرستان فعلی و سابق وزارت صمت، شرکتهای صنعتی بورس را بالا و پایین میکند. بااینحال، بزرگی بازار سرمایه فقط دامن این وزارتخانهها را نگرفته و کار به جایی رسیده است که در کنار رئیسجمهور، معاون اول و رئیس دفتر او نیز گاهگداری از این بازار میگویند و بهنوعی بر حمایت دولت از این بازار صحه میگذارند. پستهای اینستاگرامی رئیسکل بانک مرکزی نیز در کنار دیگر بازارها، روند شاخص کل را هم دستخوش تغییر میکند. کار تمام نشده است.
بزرگی بورس پای دو قوه دیگر را هم وسط کشیده است. برخی از نمایندگان مرتب از بورس میگویند و برخی دیگر سودای اقدامات رابینهودگونه در این بازار دارند. همه این اظهارنظرها را در کنار این قرار دهید که خود سازمان بورس نیز به میزان کافی مقام و مسئول دارد که ازقضا، بیشتر آنها نیز از صحبت پشت میکروفون خبرنگاران استقبال میکنند. حسن نیت مسئولان مختلف کشور و اقدامات حمایتی آنها در قبال سهامداران ستودنی است؛ اما اکنون بورس با چالش «چندصدایی» مواجه شده است. برخی تصمیمات مسئولان یک ساعت هم دوام نمیآورد و هنوز جوهر امضای یک مصوبه خشک نشده است که مصوبه دیگر ابلاغ میشود. اکنون سـهـامداران نمیدانند صحبت کدام مقام مسئول تأثیرگذارتر است و کدام مصوبه با امضای چه کسی اعتبار بیشتری دارد؟ آیا تصمیماتی که در یک قوه اتخاذ میشود، در دو قوه دیگر هم تأیید میشود؟ در این شرایط هرچقدر هم اقدامات حمایتی اتخاذ شود و در جلسات متعدد بر حمایت از بازار سرمایه تأکید شود، بازهم تأثیر قابلتوجهی ندارد؛ چون مشخص نیست حرف نهایی درباره بازار سرمایه باید از چه کسی شنیده شود.