سر و ته قضیه خرس‌سوزی

داستان «خرس» از پاییز 90 آغاز شد. «پرویز پرستویی» چند سالی بود که از سینما فاصله گرفته و در هیچ پروژه‌ای ظاهر نشده بود، تا اینکه رسانه‌ها در پاییز 90 خبر دادند پرستویی قرار است در جدیدترین ساخته «خسرو معصومی» علاوه بر بازی، در نقش سرمایه‌گذار نیز ظاهر شود؛ همین خبر کافی بود تا دامنه کنجکاوی‌ها نسبت به «خرس» بالا بگیرد. فیلم به جشنواره سی ام فجر رسید و در بخش رقابتی نمایش داده شد. در همان روزهای جشنواره بود که زمزمه توقیف فیلم به گوش رسید. معصومی که گویا این زمزمه‌ها به گوش او نیز رسیده بود، بلافاصله پس از جشنواره، قصد نمایش فیلم را داشت که متوجه شد آن حرف‌های درگوشی درست بوده است. به‌این‌ترتیب، «خرس» بدون هیچ دلیلی از همان سال 90 در محاق توقیف رفت.

تاریخ انتشار: 08:54 - سه شنبه 1399/06/18
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

در تمام این 9 سالی که فیلم امکان نمایش نداشت، خبر چندان امیدوارکننده‌ای از اکران آن منتشر نشد. حتی زمانی که خبر از امکان رفع توقیف برخی آثار شنیده می‌شد، «خرس» در صف مقدم این فهرست قرار نداشت. اگرچه در تمام این سال‌ها دلیل محکمی برای این توقیف عنوان نشد، می‌شد حدس زد که تم ضدجنگ فیلم یا مسائل اعتقادی سبب شده «خرس» هیچ‌گاه رنگ پرده را به خود نبیند. این بایکوت عجیب 9ساله تا همین ماه گذشته ادامه داشت؛ زمانی که اعلام شد فیلم شاید بتواند در اکران آنلاین نمایش داده شود. هرچند که همین زمزمه نیز با مخالفت کارگردان مختومه شد. پایان این غائله هم‌زمان شد با یک اتفاق نادر: نسخه‌های باکیفیت فیلم سر از اینترنت درآورد و 9 سال صبر و اصرار بر نمایش پرده‌ای فیلم، بر باد رفت.

چه کسانی «خرس» را قاچاق کردند؟

«خرس» در یوتیوب و از کانالی با عنوان «شکوفا فیلم» قاچاق شد؛ آن‌هم در روز تاسوعای حسینی. در همان ساعات نخست، «جواد نوروزبیگی» به‌عنوان تهیه‌کننده فیلم طی گفت‌وگویی، «داریوش بابائیان» را به‌عنوان پخش‌کننده، مقصر این اتفاق معرفی کرد. او گفت که بابائیان چون پخش‌کننده کار بوده و موسسه شکوفافیلم نیز در اختیار اوست، دست به چنین کاری زده و به همین دلیل، پول قابل‌توجهی نیز به دست آورده است. بابائیان نیز این ادعا را تکذیب و عنوان کرد  نه پخش‌کننده فیلم بوده و نه آن کانال، متعلق به وی است. بابائیان ادامه داد که این جنجال‌ها به دلیل مصاحبه‌ای است که وی چند وقت پیش انجام داده و طی آن، از نوروزبیگی انتقاد کرده بود. حالا هم این تهیه‌کننده از باب «انتقام»، به این بازی روی آورده درحالی‌که روح وی از این اتفاق بی‌خبر است. بابائیان به‌صراحت اعلام کرده این قاچاق کار نوروزبیگی بوده است. این متهم‌کردن‌ها البته هم چنان ادامه دارد. هرچند که نمی‌توان تا قبل از تشکیل دادگاه و معرفی مقصر، چندان صریح نسبت به متهم اصلی این پرونده رمزگشایی کرد، اما از همین اتهام‌هایی که دو طرف نسبت به یکدیگر روا می‌دارند می‌توان به نکته‌هایی دست‌یافت:نخست آنکه نوروزبیگی به چه دلیل باید فیلم خود را این‌گونه سر ببرد؟ اگر طبق ادعای بابائیان، وی برای انتقام دست به چنین خودزنی زده باشد، این مورد در تمام این 9 سال نیز امکان وقوع داشت و نوروزبیگی می‌توانست فیلمش را به‌مثابه اهرم فشار به روی مخالفانش منتشر کند. دوم آنکه بابائیان نیز می‌توانست در تمام این 9 سال فیلم را منتشر کند. علاوه بر آنکه قاچاق فیلم از کانال رسمی و منتسب به خودش بیش از بیش، دور از عقل می‌نماید؟ این‌ها ابهاماتی است که در دعوای دو طرف و اتهام‌پراکنی‌های آن‌ها علیه یکدیگر استنباط می‌شود.

فارابی؛ بازی‌گردان اصلی

در این کش‌وقوس، سکوت معنادار فارابی به‌عنوان مالک اصلی فیلم، بسیار قابل‌تأمل است. در میانه دهه 90، «پرویز پرستویی» و «جواد نوروزبیگی» به‌عنوان سهام‌داران فیلم، مالکیت اثر را به موسسه رسانه‌های تصویری می‌فروشند. با انحلال این موسسه، مالکیت این فیلم به فارابی می‌رسد؛ نهادی که طی این سال‌ها، انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد آن واردشده است.البته که دامن فارابی هم به این اتفاق آلوده است. در تمام این سال‌ها که فیلم‌های توقیفی راهی در بازار قاچاق یافته‌اند، انگشت اتهام به سمت نهادهای دولتی دراز بوده است. به‌عنوان‌مثال قاچاق فیلم‌های روی پرده سال گذشته را به یاد بیاورید که صاحبان آن آثار مدام از سازمان سینمایی و حتی کارمندان آن انتقاد می‌کردند که نسخه باکیفیت فیلم را که برای ارسال در جشنواره فجر در خدمت آن‌ها قرار داده بودند وارد بازار قاچاق کرده‌اند. در موضوع «خرس»، بازهم با یک دوگانه مواجه هستیم: فارابی می‌تواند در قاچاق «خرس» دخیل بوده باشد تا به‌این‌ترتیب، پرونده یکی از فیلم‌های بایکوتی، پس از 9سال بسته‌شده و دیگر تقاضایی از سوی صاحبان اثر یا رسانه‌ها مبنی بر نمایش فیلم‌های توقیفی ازجمله «خرس» نشود. فارابی نمی‌تواند در قاچاق «خرس» دخیل باشد چون دوست ندارد آتش زیر خاکستر این فیلم را شعله‌ور کرده و حاشیه‌های متعدد دور خودش را پررنگ و برجسته‌تر کند، آن‌هم در سالی که آخرین سال دولت بوده و احتمالا مدیران این بنیاد، آخرین سال ریاست خود را تجربه می‌کنند؛ بنابراین ریسک وقوع یک چالش جدید را به جان نمی‌خرند. به‌این‌ترتیب، کلاف قاچاق «خرس» پیچیده‌تر هم شده است. تمام طرف‌های درگیر، به‌نوعی هم خود آلوده هستند و هم مبرا. البته که فارابی اعلام کرده تحقیقات مفصلی دراین‌باره در حال انجام است که باید تا مشخص شدن نتیجه این تحقیقات یا دادگاهی که احتمالا قرار است بابت شکایت طرفین از یکدیگر تشکیل شود، منتظر ماند و قاطعانه‌تر نسبت به زوایای پنهان این قاچاق سخن گفت.

آیا  «خرس» فیلمی ضدجنگ است؟

به قول «بهرام بیضایی» هیچ‌گاه در ایران دلیل توقیف به‌روشنی عنوان نمی‌شود. در مورد «خرس» هم‌چنین اتفاقی افتاد. گروهی تم ضدجنگ فیلم را بهانه این توقیف دانستند و گروهی دیگر مسائل شرعی را.«خسرو معصومی»، دوسال برای دریافت مجوز ساخت این فیلم، تلاش کرد و فیلم‌نامه را چندین بار بازنویسی نمود تا به آنچه مدنظر ارشاد است، برسد. در ادامه، هیچ‌وقت گفته نشد مشکل عدم اکران فیلم کجاست. مسئولان وقت ارشاد طی این 9 سال مدام از امکان نمایش فیلم گفتند و اینکه هیچ محدودیت یا مشکلی شامل «خرس» نیست، اما پروانه نمایش فیلم هیچ‌گاه صادر نشد. حتی «پرویز پرستویی» در اوایل دهه 90 تهدید کرد تا این فیلم نمایش داده نشود، بازی در هیچ فیلمی را نمی‌پذیرد. صاحبان اثر حتی برای رفع شبهه شرعی از روی فیلم، آن را برای چند گروه مذهبی در قم نمایش دادند و توانستند نظر مساعد آن‌ها را نیز به دست آورند، اما گویا مشکل شرعی به‌تنهایی، دلیل توقیف این فیلم نبود. «خرس» قطعا فیلمی در مذمت جنگ است. فیلم، داستان فردی (پرویز پرستویی) را روایت می‌کند که سال‌ها، همه تصور می‌کردند شهید شده درحالی‌که او اسیر بوده و کسی از این ماجرا اطلاعی نداشته است. زمانی که او آزاد می‌شود، در مسیر خانه‌اش متوجه می‌شود که همسرش (مریلا زارعی) ازدواج‌کرده و از شوهر جدیدش (فرهاد اصلانی) دوفرزند دارد. این شروع چالش درام است. درواقع در همین داستان دوخطی نیز می‌توان متوجه شد که جنگ، عامل فروپاشی و بدبختی این آدم شده است، هرچند که در ادامه، مهندسی درام؛ تلخی‌ها و مصائب بیشتری از این جرقه را متوجه خانواده‌های دیگر می‌کند. بنابراین پیش‌انداختن مشکلات شرعی، تنها ظاهر ماجراست، حال‌آنکه مشکل اصلی در تمام این سال‌ها، تم ضدجنگ فیلم بوده و آرمانی که قهرمان شکست‌خورده فیلم، برای تصاحب آن تلاش چندانی نکرده و همه‌چیز را به دست قطب منفی داستان (فرهاد اصلانی)، می‌سپارد. این نمایش منفعلانه از قهرمانی که جنگ او را این‌چنین در پروسه زندگی شکست‌خورده نشان می‌دهد، عاملی نیست که چندان خوشایند دولتی‌ها باشد، بنابراین خیلی بعید خواهد بود که به‌جز این مورد، موارد دیگری را در این توقیف 9 ساله سهیم بدانیم.

سرانجام «خرس» چه می‌شود؟

دانلود از خروجی یوتیوب آن‌هم برای فیلم‌های بلند و باکیفیت‌های مختلف، کار بسیار دشواری است. بااین‌حال خبررسانی مرموز در همان نخستین ساعت قاچاق «خرس» سبب شد مردم از این اتفاق باخبر شوند. پیش از مردم اما شاخک‌های کفتارهای کانال‌های تلگرامی دانلود غیرقانونی فیلم، حساس شد و آن‌ها از همان ابتدا فیلم را در تمام کیفیت‌ها، از این سایت دانلود کردند و متأسفانه، به‌رغم برداشت زودهنگام فیلم از روی یوتیوب، نسخه‌های باکیفیت آن در فضای مجازی پخش شد و اصطلاحا دست‌به‌دست چرخید. البته که طبق قانون، «خرس» هنوز به نمایش درنیامده و می‌تواند برای اکران درخواست دهد، اما فیلم، دیگر سوخت شده و بعید است حتی در صورت نمایش و باوجود ممیزی‌هایی که نصیبش خواهد شد، مخاطبان چندانی داشته باشد. البته که دیگر نمایش اثر دغدغه کسی نیست، چراکه فیلم در آخرین روزهای حضور «جواد شمقدری» بر مسند ریاست سازمان سینمایی به موسسه رسانه‌های تصویری فروخته شد و سهام‌داران و تهیه‌کننده به پول خود رسیدند، بنابراین به‌جز موارد حیثیتی، این فیلم، آورده مالی چندانی برای صاحبان خود که حالا دولتی‌ها هستند نخواهد داشت و همین، انگیزه چندانی را برای نمایش فیلم باقی نگذاشته است.البته که «خرس» اولین فیلم ازاین‌دست نبوده و آخرین آن‌هم نخواهد بود، اما این بازی کثیف باید در یک نقطه به پایان برسد. سال گذشته، چند فیلم که روی پرده بودند، قاچاق شدند. در همان زمان اعلام شد برخی افراد بابت این قاچاق غیرقانونی دستگیر شدند اما نام آن‌ها رسانه‌ای نشد. حالا اما با موج جدیدی از قاچاق مواجه هستیم که بازهم ساحت سینمای ایران را تهدید می‌کند. سازمان سینمایی که در مدیریت جدید خود، تلاش‌های بسیاری انجام داده تا در راستای شفاف‌سازی گام بردارد، باید نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نبوده و صریح درباره زوایای پنهان این قاچاق و عاملان آن صحبت کند تا اگر زیرمجموعه این قاچاق‌ها در بدنه سینمای ایران است، خائنان به این سینما مشخص‌شده و زمینه فعالیت آن‌ها محدود شود. قطعا رسانه‌ها تا زمان اعلام نتیجه قطعی این اقدام، از پای نخواهند نشست و تا معرفی قاچاقچیان، در این چرخه قلم می‌زنند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط