مجلس پنجم از همان آغاز به کار با نوعی جبههگیری داخلی، دچار انشقاقی کمسابقه شد. قبل از افتتاح مجلس، حزبی به نام «جمهوریخواهی» از طریق جراید، موجودیت خود را اعلام کرده بود؛ اما جمهوریخواهان در مجلس تحت نامها و عناوین دیگری فعالیت میکردند. احزاب و گروههای مجلس پنجم را دولتآبادی چنین تقسیم کرده است: اول، هیئتی که آزادیخواهان معروف تشکیل داده بودند؛ دوم، هیئت روحانیون یا هیئت علمیه به ریاست «سید حسن مدرس»؛ سوم، هیئت سوسیالیستها که در اقلیت بودند و چهارم، اکثریت یا تجددیها که «محمد تدین» رهبر آن بود. البته حزب تجدد در ابتدا به نام «دمکرات مستقل»خوانده میشد.
تغییر سلطنت و انحلال قانونی سلسله قاجار توسط مجلس یکی از اقدامات اساسی این دوره است که با توجه به شرایط آن روز ایران این اقدام که با روندی کاملا دمکراتیک و بدون هیچگونه درگیری انجام شد ثابت کرد جوامع شرقی نیز میتوانند فارغ از تنش و درگیری به مطالبات خود از طریق سیاستهای پارلمانی دست یابند. نمونه این اقدام در کشورهای اندکی دیده میشود که مجلس یک کشور با در دستگیری تمامی قدرت، انحلال یک سلسله را زمانی که شاه آن هنوز در کاخش حکومت میکند، اعلام کنند. در جلسه رأیگیری برای تصویب لایحه انحلال سلسله قاجاریه علاوه بر موافقت رجال مهم خاندان قاجار، تقریبا ۸۰ نماینده از مجموع ۸۵ نماینده مجلس شورای ملی (۵۲ تن غایب بودند) به لایحه خلع قاجاریه رأی مثبت دادند. بهاینترتیب سلسله سلطنتی ۱۵۳ساله قاجار در ایران منقرض شد.
این مسئله به دلیل ماده ۳۶ متمم قانون اساسی با مخالفت چند تن از نمایندگان همراه بود؛ زیرا بر پایه آن، سلطنت پس از محمدعلی شاه به فرزندانش انتقال مییافت و امکان اینکه رضاخان بهصورت قانونی بر سلطنت تکیه بزند، وجود نداشت. در جلسه فوق، نمایندگان مطرحی ازجمله آیتالله مدرس، محمد مصدق، تقی زاده و یحیی دولتآبادی بهشدت مخالف تصویب این لایحه بودند و آن را قانونگریزی قلمداد کردند. رضاخان بهرغم میل مخالفینش توانست در انتخابات اعمالنفوذ کند و از طریق انتخاب افراد موردنظر خود پایگاه محکمی در مجلس بهدست آورد. نکته جالبتوجه این است که رضاخان از همه ایالات و ولایات به نمایندگی انتخاب شد و این امر خود نشانه آشکار از اعمالنفوذ او در امر انتخابات است. سرانجام در آذرماه مجلس مؤسسان با اصلاح چهاراصل از اصول متمم قانون اساسی، سلطنت دائمی ایران را به رضاخان و اعقاب ذکور او واگذار و در چهارم اردیبهشتماه ۱۳۰۵ رضاخان بهعنوان پادشاه ایران رسما تاجگذاری کرد. ازآنپس با افول نهاد انتخابات در کشور و تجمیع قدرت در جایگاه شاه، مجلس صرفا نهادی فرمایشی شده بود که تا مجلس سیزدهم و پایان سلطنت رضاشاه رسما اتفاق پارلمانیستی در آن نیفتاد. «یرواند آبراهامیان»، از تاریخنگاران مهم معاصر، دراینباره میگوید: «در ۱۶ سال حکومت رضاشاه (۱۳۰۴-۱۳۲۰) حکومت در دستهای یک نفر متمرکز بود. شاه عین دولت و دولت عین شاه بود». در این زمان رضاخان پهلوی، ملقب به سردار سپه، از سوی مجلس موظف به تعیین کابینه و تأسیس سلسله جدیدی در ایران شد.
رضاخان با حمایت خاندان فرمانفرماییان به درجات بالایی در سیاست رسید؛ هرچند سالها بعد نصرتالدوله فیروز توسط رضاخان به قتل رسید و در دوران محمدرضا شاه نیز مریم فیروز به اعدام محکوم شد، اما از ایران گریخت. درنهایت، مجلس پنجم بهعنوان آغازگر سلسله 52 ساله پهلوی در تاریخ 22 بهمن 1304 با برگزاری 253 جلسه به کار خود پایان داد؛ هرچند پیش از پایان این دوره از مجلس، شاهد شکلگیری مجلس مؤسسان برای انتقال قدرت به رضاخان هستیم که این امر نیز در تاریخ 21 آذر 1304 صورت میگیرد.