پیش از هر چیز بهصورت کلی (فرم) موضوع میپردازم: هر طرحی که روی جلد یک کتاب میآید، در مقام یک اثر، صاحب و آفرینندهای دارد. دست بردن در آن طرح بهمثابه خدشهدارکردن خواست و آفرینش صاحب اثر است (که تا جایی که مطلع شدم، او از این تغییر بیاطلاع بوده است). ممکن است بپرسید چرا این موضوع را اینجا مطرح میکنم؟ چون رخ دادن این اتفاق نشانهای از یک امر بزرگتر است؛ یعنی در ساختار کلان اجتماعیسیاسی ما، به حقوق افراد در مقام مالک یک اثر یا هرچیز دیگر، چندانکه باید احترام گذاشته نمیشود. چنین چیزی از یک ساختار مردسالار البته بعید نیست. این سازوکار کلان هر چیزی را در مالکیت خودش (بهعنوان مالک اصلی یا قیم بزرگ) میبیند! حال میتواند سرنوشت اثری باشد درگرو یک نهاد یا جان فرزندی درگرو تصمیم پدر. از دیگر سو، مسئولان مختلف نهاد مربوط، در اولین اظهاراتشان این تغییر را به تصمیمی شتابزده از سوی یک نفر تقلیل دادند و محرک آن تصمیم را هم «شلوغبودن» طرح قبلی دانستند! بیایید به این گزاره شلوغ بودن طرح بپردازیم. در طرح اول، نقشی از سه پسربچه و دو دختربچه وجود داشته است. سلیقه شخصی را هم اگر دخیل نکنیم و نگوییم که به نظرمان طرح شلوغی هست یا نیست، با فرض اینکه دستور دادهشده بهطور اتفاقی دوتا از بچهها حذف شوند، آیا حذف یک پسر و یک دختر یا دو پسر (چون باز یک پسر باقی میماند) محتملتر است یا حذف دو دختر؟ آیا ذهن ما از گزاره شلوغ بودن و حذف دختران به این رهنمون نمیشود که بهتر است دخترها جلوی چشم نباشند و فضای عمومی را شلوغ نکنند؟ بیایید باهم کمی عمیقتر شویم. حتما همه ما با تقسیمبندیهای مردانه/زنانه علوم آشنا هستیم، تقسیمبندیهایی که مانند بسیاری دیگر ازساحتها، برخی علوم و حوزههای دانش را به زنان و برخی را به مردان نسبت میدهند، همان گروهبندی که حسابوکتاب را بیشتر مردانه میداند. برای همین هم اگر بپذیریم جلد شلوغ واقعا دلیل اتخاذ این تصمیم بوده، آنچه باعث شده تا این حذف صورت بگیرد، یک کلیشه ساختاری است که زنان را مستحق حذف از آن جایگاه میداند و کسی هم تعجب نمیکند.
اما آیا قضیه به همینجا ختم میشود؟ گمان میکنم که نه. موضوع اما فقدان نهادی نظارتی با نظرداشت به خواست عمومی جامعه است. درواقع میتوان گفت که جامعه بهرغم تمام تنگناهایی که با آن مواجه است، اما به هزار دلیل بسیار پیشروتر از ساختار رسمی در حال حرکت است. این را ازآنجا میتوان فهمید که احتمالا اگر نهاد نظارتی دقیقی وجود داشت، دستکم یکی از ایرادهای فوق را به ماجرای رخداده پیش از چاپ کتب میگرفت و جلوی این سطح از نارضایتی عمومی را سد میکرد، اما به نظر میرسد که این بار، برج عاجنشینی ساختار مردسالاری کار دستش داده و این سطح از واکنش عمومی را پیشبینی نکرده است. باشد که عبرت گیرد.