زبان متون ادبی را باید آموخت

انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فـارسـی دانـشگاه تهران در گفت‌وگویی اینستاگرامی میزبان دکتر مهدی نوریان، استاد دانشگاه، مصحح و پژوهشگر ادبیات فارسی است تا نشستی را درباره جایگاه متن در ادبیات فارسی برگزار کند. دکتر نوریان در این برنامه از اهمیت قائل شدن برای متون ادبیات فارسی و نقش آن‌ها در آموختن ادبیات و زبان فارسی می‌گوید. او که استاد تمام دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان و مصحح دیوان مسعود سعد سلمان است در صحبت‌هایش به رابطه میان متون ادبی و حل مشکلات متون با یکدیگر هم می‌پردازد.
 
تاریخ انتشار: 21:34 - دوشنبه 1399/06/31
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
او صحبت‌هایش را با موضوع مغفول ماندن جایگاه متون در ادبیات آغاز می‌کند: «درحالی‌که موضوع ادبیات تا حدود زیادی مربوط به متون است، اما در سال‌های اخیر به نظریه‌ها به نسبت متون بیشتر پرداخته می‌شود و افرادی که در رشته ادبیات تدریس یا پژوهش می‌کنند، بیشتر بر نظریه‌ها تأکید می‌کنند. البته من مخالفتی با نظریه‌ها ندارم و آن را مفید می‌دانم؛ اما اینکه پرداختن به نظریه‌ها باعث شود متون را نادیده بگیریم، قابل‌قبول نیست و همیشه باید به اصل ادبیات، یعنی متون، بپردازیم. میراث ارزشمندی از نیاکان به ما رسیده و حفظ آن به ما سپرده شده است و ما باید وظیفه خود را به بهترین صورت انجام دهیم.»
او البته معتقد است زبان متون قدیم را باید آموخت و با زبان غریزی و مادری نمی‌توان به ظرایف متون دست یافت: «زبان متون قدیم زبان خاصی است که باید آموخته شود. این‌طور می‌شود گفت که زبان متون قدیم درست شبیه یک زبان خارجی باید توسط افراد یاد گرفته شود. اشتباهی که بسیاری مرتکب می‌شوند این است که فکر می‌کنند چون زبان فارسی زبان مادری ماست، می‌توانیم با همین دانسته، شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی و دیوان حافظ را هم بخوانیم. بسیاری کسان را دیدیم که با این تصور کتاب نوشتند و حتی متون را شرح کردند و دچار خطاهای فاحشی شدند. بنابراین باید زبان متون را یاد گرفت و زبان متون، علم لدنی نیست که هر شخصی به‌صورت طبیعی آن را بلد باشد.»
نوریان ادامه می‌دهد: «برای آموختن زبان متون باید تعدادی از متون اصلی را از اول تا آخر با دقت خواند و یاد گرفت و تا کسی این کار را نکند، نمی‌تواند سواد ادبی به دست بیاورد. رواج گزیده و خلاصه متون و بسنده‌کردن به این‌ها هیچ دردی را دوا نمی‌کند و با دو واحد پاس کردن فلان درس و فلان متن کسی باسواد نمی‌شود؛ مضاف بر اینکه متون مهم را باید نزد استاد آموخت و کسانی که به‌صورت شخصی متون قدیمی را می‌خوانند شاید متوجه بسیاری از نکات داخل متن نشوند.»
این استاد دانشگاه مثالی را برای فهم بیشتر نکاتش بیان می‌کند: «در شعر حافظ ترکیبی وجود دارد با عنوان “خنده دل آشوب”. این ترکیب در چاپ‌های معتبر دیوان حافظ مانند چاپ علامه قزوینی و دکتر خانلری و… به همین شکل آمده است. بعد کسی که مدعی بود و فکر می‌کرد فارسی را بلد است بر کار دکتر خانلری نقد نوشته و گفته بود من کلمه دل آشوب را که می‌بینم حالم به هم می‌خورد و هیچ تصوری جز مهوع از این کلمه ندارم. درحالی‌که این کلمه در متون قدیمی به معنای چیزی که دل را بی‌قرار و پریشان می‌کند، آمده است. به‌صورت تصادفی نوشته‌ای از یکی از هم‌زبانان تاجیک خواندم که نوشته بود “رفتم کنار رود زرفشان و آنجا مناظر زیبا و دل آشوبی بود”. از او پرسیدم که این کلمه دل آشوب را در چه مواردی به کار می‌برد و او گفت در برابر هر چیز زیبایی که دل انسان را به وجد می‌آورد.»
نوریان همچنین به پیوند درونی متون و حل مشکلات متن از طریق خود آن متن هم اشاره می‌کند: «مشکل هر متنی در درجه اول با خود آن متن حل می‌شود؛ یعنی اگر ابهام یا پیچیدگی در یک قسمت متن هست جای دیگری از همان متن کمک می‌کند این ابهام برطرف شود. از قدیم درباره قرآن کریم گفته‌اند که اگر در جایی از متن قرآن پیچیدگی وجود داشت، یک جای دیگر قرآن به حل این پیچیدگی کمک می‌کند و این مسئله را می‌توان درباره تمام کتاب‌ها بیان کرد و به متون مهم ادبی تعمیم داد.»
او علاوه‌بر بیان پیوند درونی یک متن بر پیوند میان متون هم تأکید و متون را چون حلقه‌های یک زره قلمداد می‌کند: «باید همیشه در نظر داشت که متون قدیمی مثل حلقه‌های زره به هم پیوسته‌اند و همه متون به هم مربوط‌اند و مشکلات آن‌ها به کمک همدیگر حل می‌شود. متأسفانه بدون توجه به بسیاری از مسائل مهم فهم و درک متون، برخی چیزها در این سال‌ها باب شده است و ما به کثرت از حــافظ‌شنــاسی و شــاهنامه‌شنـاسی می‌شنویم؛ درحالی‌که تنها نشستن و حافظ خواندن کاری را از پیش نمی‌برد و برای درک دقیق شعر حافظ باید از شعر رودکی تا شعر دوران حافظ را بشناسیم و علاوه بر آن متون شاعران بزرگ و همچنین شعر عرب را به‌خوبی بشناسیم تا بتوانیم به مشکلات و ظرایف اشعار حافظ پی ببریم؛ چراکه حافظ از تمام شاعران فارسی‌زبان و عرب‌زبان استفاده کرده است و بدون شناخت شاعران پیش از حافظ تسلط بر اشعار او غیرممکن است.»
بعدازآن نوریان به یکی از برداشت‌های مصطلح و البته نادرستی که ادبیات را صرفا محفـوظات می‌پندارد، می‌پردازد: «برخلاف تصور بسیاری، قوه استنباط در ادبیات بسیار مهم است. این تصور را باید از ذهن بیرون کرد که ادبیات مقداری محفوظات است و باید تعدادی اسامی شاعران، کتاب‌ها و تاریخ‌های تولد و یک‌سری قاعده دستوری را از حفظ کرد و پنداشت این‌ها ادبیات است. اصلا این‌طور نیست. در ادبیات باید قوه استنباط را قوی کرد. گاهی حل یک مشکل در بیتی دقیقا شبیه حل‌کردن یک مسئله ریاضی و معادله دومجهولی و چندمجهولی است و برای درک روابط داخل متن به تربیت قوه استدلال نیاز است.»
این استاد دانشگاه از فواید خواندن متون هم‌صحبت می‌کند و یکی از فواید آن را برای نمونه بیان می‌کند: «یکی از فواید خواندن متن و البته یکی از مهم‌ترین آن‌ها، وسیع کردن دایره واژگان است. هرکسی تعدادی واژه در اختیار دارد که در صحبت کردن و نوشتن از آن استفاده می‌کند. هرواژه نماینده یک مفهوم در ذهن انسان است. همین مفاهیم ذهنی ابزار اندیشیدن و فکرکردن است. هرچقدر تعداد این مفاهیم وسیع‌تر باشد، فکر بازتر است و هرچقدر دایره واژگان بیشتر باشد، اندیشه انسان فراخ‌تر خواهد شد.» 
نوریان در پایان صحبت‌هایش به پرسشی که بارها از او پرسیده شده است، اشاره می‌کند؛ اینکه خواندن متون ادبیات فارسی را از کجا آغاز کنیم: «از منظر من خواندن متون ادبیات فارسی را باید از سعدی آغاز کرد. سعدی بزرگ‌ترین معلم زبان فارسی است و هیچ‌کس زبان فارسی را به شیرینی سعدی تکلم نکرده و ننوشته است. از زمان خود سعدی تا امروز گلستان، کتاب درسی بوده است و هرکس می‌خواسته زبان فارسی را خوب و درست یاد بگیرد مهم‌ترین متنی که باید می‌آموخته، گلستان سعدی بوده است. بنابراین شروع خواندن باید گلستان، بوستان و دیگر آثار سعدی باشد. بعد از دقیق شدن در تمام ظرایف و مختصات متون سعدی باید سراغ شاهنامه فردوسی رفت و بسیار شاهنامه خواند که شاهنامه دریایی بیکران است و هر آنچه از موضوعات و مفاهیم مختلف بخواهیم، در شاهنامه می‌یابیم. بعد از آن هم باید سراغ تاریخ بیهقی و کلیله‌و دمنه رفت و بارها و بارها آن‌ها را خواند. کلیله‌ودمنه متنی است که تا زمان نوشتن گلستان سعدی مهم‌ترین کتاب درسی برای آموختن زبان فارسی بوده و فهم و درک آن مسیر را برای فهم بسیاری از کتاب‌های ادبیات فارسی که از کلیله‌ودمنه الهام گرفته و استفاده کرده‌اند، ساده‌تر می‌کند.»
برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط