مجید کورنگ بهشتی عکاس مجموعه «جنگ…» درباره مسیر خلق این مجموعه میگوید: «مجموعه “جنگ…” واقعیت خودساختهای است که از دل واقعیتی دیگرساختهام. سال 84 مجموعه جنگ را بهطور کلی به صورت مستند و بدون هیچ دخل و تصرفی انجام دادم و در طول زمان تحت تأثیر عکسهای بیشتری که از جنگ هشتساله منتشر شد به این ایده رسیدم که با اضافهکردن عکسهای آرشیوی جنگ به عکسهای مجموعه قبلی که تنها با کابلهای برق و سیمهای از دیوار بیرون زده خلق شده بود، مجموعه جدیدی را با نام جنگ بازی خلق کنم.» او ادامه میدهد: «عکسهای مجموعه جنگ برخلاف عکسهای خبری که شاید بیشتر آنها تاریخمصرف خود را در زمان خود داشته باشند، نیست؛ درواقع عکسهایی است از داستان کهنهنشده جنگ که در طول تاریخ همیشه بوده و هست و خواهد بود. عکاسان خبری دوران جنگ با نترسیدن و شجاعبودن عکسهای خوبی گرفتهاند و به من در ساختوساز این مجموعه عکس کمک کردهاند تا مجموعهای با ترکیبی از قساوت جنگ و رقابتی خونین بر سر مسئله برد یا باخت با تعریف و تاثیری که بر روح و روان خودم در آن سالها مثل بسیاری از همسنوسالهای خودم گذاشته و هنوز هم با ما هست، جلوی چشم بیننده پدیدار کنم. باید در آن دوران بود تا بشود فهمید چه شد که خطمشیهای رسانهای و تغییر و تعبیرهای خاص از ماهیت جنگ در آن دوران، نا خواسته چه تأثیرهایی بر نسل ما گذاشت که هنوز هم که هنوز است چه در صحنه اجتماعی و چه در زندگی خصوصی هنری، روح ما درگیر آن است. تصویرسازی آن دوران و آوردنش در قابهای نمایشگاهها و به خاطر آوردن و یادآوری و نکوداشت عزیزانی که در آن دوران ازخودگذشتگی کردند وهیچ باکی نداشتند از اینکه به دل حادثه بروند، برای اینکه وجبی از خاک ایران ما از دست نرود و کشته شوند بخشی از تأثیر روحی آن واقعه بر ماست.»
کورنگ بهشتی علاوه بر صحبت از محتوای مجموعه جنگ درباره نسبتش با فرم عکاسی و تکهتکه کردن واقعیت برای رسیدن به دنیای ذهنی هم نکاتی را بیان میکند: «در اولین برخورد با فضای واقعی با زاویه دید خودم هر شیئی را استحاله میکنم و حتی در عکسهای مستند حالا چه با نور و چه با بخشی از وجود خودم در واقعیت دخالت میکنم و فضا را تحت تأثیر روان و ذهن خودم قرار میدهم. تخیل من از واقعیت سرچشمه میگیرد؛ همانطور که عکس به واقعیت استناد میکند. من واقعیت بیرون را تکهتکه میکنم تا از طریق این عناصر واقعی و کنار هم چیدن آن ذهنیت خودم را نشان دهم. حالا چه در وجه سوررئالیستی و چه در وجه انتزاعی این اتفاق میافتد اما بیشتر از همه تکیه من بر فرم است. همیشه تلاش میکنم فرم در قالب زیباییشناسی خوبی قرار بگیرد و از نظر ترکیببندی محکم باشد.»
روایت جنگ از منظر جنون و تخیل
دکتر محمد شمخانی، پژوهشگر و نویسنده، مهمترین نکتهای را که در وهله اول در نگاه به مجموعه «جنگ…» به ذهن میرسد، ذهنیبودن مفهوم جنگ میداند: «این مجموعه بازنمایی جنگ بیرونی و فیزیکی نیست، بلکه بیشتر بازنمایی یک جنگ درونی است. اگرچه عکس جلوه بیرونی دارد اما بیشتر انتقال تصاویر ذهنی از طریق مدیوم عکاسی است. در واقع جنگ در درون عکاس است که ادامه دارد و بهتر است در وهله اول، به زمینه ارجاعی عکسها، در اینجا جنگ ایران و عراق، نپردازیم و اینگونه نگاه کنیم که این جنگ، جنگ گشودهای است که بیشتر مفهوم جنگ را بازسازی میکند.» او ادامه میدهد: «از منظر روانشناسی در این مجموعه منِ فاعلی عکاس دخیل نیست، بلکه منِ مفعولی فعال است. منِ مفعولی درواقع آن تصوری است که از خودمان و دنیای ذهنی خودمان داریم، بدون اینکه در جایی ظاهر شویم. در این مجموعه هم عکاس بدون اینکه در صحنههای جنگ حضور فیزیکی داشته باشد و از عینیت فیزیکی برای بازنمایی صحنههای جنگ کمک بگیرد بیشتر از مسیر ذهنی و با من مفعولی به صحنههای جنگ سفر کرده و استعارهها و تمثیلهایی از آن موقعیت ساخته است.»
شمخانی ورود به فهم مجموعه «جنگ…» از منظر مقایسه عکاسی فتومونتاژ و عکاسی جنگ را فاقد ارزش میداند: «از منظر عینی یا ابژکتیو که به قضیه نگاه کنیم هیچ تفاوتی بین این عکسها و عکسهایی که از صحنه واقعی جنگ گرفته شده نیست. حتی میتوانیم منکر فتومونتاژ بودن عکسها بشویم. در عکسها من کابل و اشیایی این گونه نمیبینم بلکه یک سری ادوات جنگی و افرادی را میبینم که تحت تأثیر صحنه جنگ هویت فیزیکیشان را از دست دادند. بنابراین واردشدن از منظر فتومونتاژ بودن یا نبودن مکاشفهای در جهان عکسها نیست و از لحاظ زیباییشناسی ارزشی ندارد و صرفا به مبنای روند خلق عکسها اشاره دارد، درحالیکه ما با خود عکسها و تصویری که در ذهن ما ایجاد میکنند مواجهیم.»
این پژوهشگر که شناخت خوبی از مجموعه آثار و مسیر عکاسی مجید کورنگ بهشتی دارد، درباره عکاسی انتزاعی او میگوید: «اگر به عکاسی قبل از دیجیتال برگردیم آقای کورنگ بهشتی یکی از دو سه نماینده اصلی عکاسی انتزاعی ایران بود. دو نوع انتزاع در عکاسی مرسوم است؛ یکی اینکه آنقدر از موضوع دور شویم که واقعیت را از دست بدهیم یا آنقدر به موضوع نزدیک شویم که واقعیت مسلط از دست برود و موضوع اصلی به چشم نیاید. در همین مجموعه جنگ آقای کورنگ بهشتی بیشتر از آنکه از موضوع دور شود در موضوع مستغرق میشود و آنقدر پیش میرود که مکاشفاتی توسط عکاس انجام میشود که در حالت عادی مخاطب متوجه آن نمیشود. البته او جاهایی در مجموعه جنگ به برخی عکسها عناصری را اضافه کرده و ظاهرا عکاس احساس کرده است که عکسها خودبهخود بیانکننده نیست و این عناصر در برخی موارد از خلوص انتزاعی عکسها کم کرده است.» شمخانی به وجه پارانویایی مجموعه هم میپردازد: «مجموعه “جنگ…” آقای کورنگ بهشتی یک وجه پارانویایی هم دارد و در مرز بین تخیل و جنون شکل میگیرد. وجه جنونآمیز البته به دلیل ارجاع به واقعیت کمرنگ میشود و وجه تخیلی بیشتر مسلط است.»
نظرگاه انتقادی در جهانی سوررئال
پژمان نظرزاده آبکنار، نویسنده و پژوهشگر عکاسی، ساختن جهانهای نامتعارف را ویژگی کارهای مجید کورنگ بهشتی میداند: «ردپای تحصیلات نقاشی در آثار مجید کورنگ بهشتی هویداست و این مهارت نقاشانه را میتوان در عکسهای او دنبال کرد. مجید ازهمان ابتدای کار چه در دوران آنالوگ که عکاسی انتزاعی انجام میداد و چه زمانی که در دوران دیجیتال به عکاسی فتومونتاژ روی آورد، همیشه گرایش به ساختن جهانهای نامتعارف و فراواقعگرایی را در آثارش داشته است.» او مجید کورنگ بهشتی را از معدود عکاسان ایران میداند که فتومونتاژ را بهصورت جدی وارد فضای عکاسی ایران کرده است: «شاید بهجرئت بتوان گفت مجید کورنگ بهشتی با یکی دو نفر از عکاسان ایران فتومونتاژ را به شکل جدی وارد فضای عکاسی ایران کردند. در بسیاری از موارد مونتاژ نوعی سرگرمی بهحساب میآمد و جنبه هنری نداشت، اما کارهای امثال مجید کورنگ بهشتی باعث شد به فتومونتاژ به شکل جدیتری نگاه شود و مایههای اجتماعی و انتقادی، صور خیال و مبانی روانکاوی و روانشناسی در این شکل از عکاسی نمود یابد.»
نظرزاده درباره ماهیت انتقادی عکسهای کورنگ بهشتی با وجود ماهیت فراواقعگرایانه آثار او میگوید: «در دورهای از تاریخ عکاسی جهان عکاسهای دادائیسم با مونتاژ و تکه چسبانی تصاویر به همدیگر به دنبال بیان مفاهیم بودند. بعدازاین مونتاژ خیلی جدی گرفته نشده و در مقابل عکاسی با ماهیت واقع نگارانه کنار گذاشته شد. نکته مهم در کار مجید کورنگ بهشتی این است که علاوه برپیش بردن جدی فتومونتاژ و احیای آن در عکاسی، درعینحال سمتوسوی اجتماعی و واقعنگاری و سیاسی را هم در آثارش وجود دارد. درحالیکه جهان عکسها ساخته شده از چند عکس است، بااینحال فضا، آدمها و پوشش آنها برای ما آشناست. مکانها برای ما آشناست و با وجود جهان چند تکه که اساسا ماهیتی سوررئالیستی دارد، رویههای اجتماعی و انتقادی را میتوان در آن دید.» او در پایان صحبتهایش درباره مجمـــــوعه «جنگ…» و مسیر خلق آنها میگوید: «عموما عکسهای این مجموعه حوالی دفتر مجید کورنگ بهشتی در پاساژ محمودیه چهارباغ گرفته شده است. بیرون پاساژ و در حوالی سینما مایاک یک سری کابل برق از دیوار بیرون زده است و مجید بر اساس همین کابلها بر روی مجموعه جنگ کارش را آغاز میکند. بعدها مونتاژِی را با استفاده از عکسهای آرشیوی جنگی به عکسها اضافه میکند و در نهایت مجموعهای میشود که در موزه هنرهای معاصر اصفهان در حال نمایش است. در عکسهای اولیه که با کابلها شکل گرفته بود فضایی آبستره را شاهد بودیم که با اضافهشدن صحنههای واقعی جنگ مفاهیم مورد نظر آشکارتر شده و برای مخاطب عام نیز به نسبت عکسهای اولیه قابلفهمتر شده است.»