از یونان تا مصر باستان، همه به زمین تخت باور داشتند تا کمکم دانشمندانی سر برآوردند که به اثبات رساندند زمین گرد است؛ حالا ما از دبستان میخوانیم که زمین گرد است و کسی هم اعتراضی نمیکند، چون علم این را ثابت کرده. اگر کسی الان بگوید زمین مثل یک صفحه گرد و مسطح است، خندهمان میگیرد اما گویا چند نفر از قرونوسطی به عصر جدید آمدهاند و با همان استدلالها، میخواهند بگویند همه در اشتباهیم.
کمی نگاه علمی
کمی بــحث را علــمیتر کــنیم؛ اگر خــط افق مستــقیم بود، هــرگز محوشدن یک کشتی یا قایق را در افق نمیدیدید و وقتی روی همان قایق در یک دریا یا اقیانوس باشید، آسمان مثل یک نیمکره بر سر شما قرار دارد و اطرافتان را مسطح میبینید. «زمین تختگرایان» این دلیل را برای تخت بودن زمین میآورند، غافل از اینکه ذهن انسان قابلیت درک ابعاد بسیار بزرگ را آنهم به شکل کروی ندارد؛ پس زمین را مسطح تصور میکند تا بهتر درکش کند. طبق نظریات آنها، حتی زمین حرکت نمیکند و استرالیا از نقشه محو میشود و استرالیاییها کسانی هستند که ناسا آنها را استخدام کرده است. در تئوری میشود زمین را تخت کرد؛ مثل تمام تئوریهای توطئه آنها باور دارند تمام چیزهای درستی که میدانیم، توطئه کشوری مثل آمریکاست، درباره ناسا که میگویند تمام عکسهایش دستکاری شده است.
زمین روی تخیلات ما
تئوریهای توطئه در اصل چنین چیزی هستند، فقط باید حاکمانی خیالی بر جهان را باور کنید و نیروی تخیل قویای هم داشته باشید؛ ربط چیزهای نامربوط به یکدیگر هم که کاری ندارد! قبلا گفته بودم، یکبار دیگر هم میگویم. زمین تختگرایان اهل تحقیق نیستند، اما دیگران را به جستوجو در توهمات توطئه تشویق میکنند. با شهروز در جدلی زیر یک پست مربوط به زمین تخت آشنا میشوم، شهروز باور دارد اگر هواپیمایی بلند شود و ثابت بایستد، زمین باید زیرش حرکت کند؛ درحالیکه جاذبه همانند ستونی نامرئی عمل میکند و تمام اجسام با زمین میچرخند. سرعت زمین بسیار بالاست، ذهن ما باید آن را ثابت تصور کند که بتوانیم راه برویم. ز شهروز پرسیدم پس باید بتوانیم خودمان را از لبه زمین در کهکشانها رها کنیم؟ شاید اگر کسی در قطب شمال یا جنوب گم شد، سر از کیهان دربیاورد. او گفت: «قطب جنوبی در کار نیست و دورتادور زمین، دیواری یخی است، پس هرگز نمیتوانی این کار را انجام بدی.»
درباره لایههای تشکیلدهنده زمین هم از شهروز پرسیدم، جواب داد که زمین یک صفحه توخالی است؛ البته با این باور، چنین حرفی دور از ذهن نیست.
انکار جاذبه با دلایل واهی
جاذبه مرموزترین نیروی کیهان است، بهنوعی هم قوی به شمار میآید و هم در مقایسه با دیگر نیروها، یک نیروی ضعیف. گویا این نیرو از مرکز زمان به تمام اجسام، مانند ماه، سیارکها و ماهوارهها وارد میشود؛ اگر زمین تخت باشد، چنین نیرویی هرگز وجود نخواهد داشت.
دانشمندان نیز ثابت کردهاند اگر جسمی در کیهان به شکل تخت دربیاید، باید بهسرعت بسیار بیشتری بچرخد؛ پس ما الان چرا به شکل ذرات تشکیلدهنده خود درنیامدیم؟ جاذبه باعث میشود سیارات شکل کروی خود را حفظ کنند و از هم نپاشند. در ادامه بحث، شهروز با لحنی تند جوابم را میدهد: طوری حرف میزنی که انگار درک ماهیت جاذبه برایت آسان بوده و فکر میکنی واقعی است! میگوید که جاذبه توهمی بیش نیست، فقط اختلاف چگالی نسبت به یکدیگر است که چیزهایی در بالا قرار میگیرند و شناور میشوند؛ این حرف درباره هوای سرد و گرم، درست است، اما برای یک هواپیمای بزرگ چه؟ دیگر صحبت را با او ادامه نمیدهم، شهروز جاذبه را بهطورکلی انکار کرد اما تکلیف ستارگان و جو چه میشود؟
پایان فصلها
کاربری به نام مغز مینویسد که هشتگ زمین تخت برای طعنهزدن به اشتباهات ناسا ترند شده، عدهای این عقیده قرونوسطایی را واقعا باور کردند و به نظریهپردازی پرداختند. زمین با سرعت زیادی به دور خورشید میچرخد، هر چیزی که با سرعت زیاد در خلأ حرکت میکند، به شکل بیضیوار درمیآید؛ این سرعت زیاد را ما درک نمیکنیم، برای اینکه ذهن ما زمین را صاف تصور میکند تا به زمین نخوریم. اصلا اگر زمین کروی نباشد، قضیه فصلها چه خواهد شد؟ اینگونه باید در ایران همیشه تابستان بود یا در روسیه همیشه زمستان، چون موقعیت زمین تغییری نمیکند و فصلی هم به وجود نخواهد آمد. زمین تختگرایان جوابی نداشتند. ماهوارهها به دور زمین میگردند، برای همین به آنها ماهواره یا قمر مصنوعی میگویند، اما بسیاری فکر میکنند که این ماهوارهها ثابت ایستادهاند و اطلاعات را برای ما میفرستند یا عکس میگیرند، این بهانهای است برای زمین تختگرایان تا اثبات کنند که زمین ثابت است، کهکشانها به دور آن میچرخند و وجود ماهوارهها را به کل انکار کنند. اینجا باید سرعت نسبی را توضیح بدهم؛ اگر دو جسم با سرعت یکسان حرکت کنند و ما سوار یکی از آنها باشیم، دیگری به نظرمان ثابت میآید، مگر اینکه چیزی برای مقایسه سرعت داشته باشیم که در خلأ یا سوار هواپیما، معمولا این امکان نیست. ماهوارهها هم فقط بخشی از زمین را رصد میکنند یا به آنجا اطلاعات مخابره میکنند، چنین چیزی از روی سطــح زمیــن، امــکانپــذیر نیست؛ قوس زمین را میتوانیم با یک فرمول ساده در جادهای صاف و کویری، به دست بیاوریم. دکلهای مخابراتی هم با توجه به همین مسئله کار میکنند. شهروز بهعنوان یک زمین تختگرا، پیرو نظریات شبهعلمی است و این حرفهای من را قبول نکرد.
بازگشتی به قرون وسطی
به جهان قرونوسطی برمیگردم؛ مردم به این باور رسیده بودند که زمین ثابت است و کیهان دور آن میچرخد، گوی آسمان هم به روی زمین قرار گرفته است. در اروپا مذهب مسیحیت هم قاطی چنین چیزی شده بود، کشیشان دکانی از جهل و ناآگاهی مردم باز کرده بودند تا اینکه در عصر رنسانس، مردم این عقاید را پس بزنند. دانشمندان زیادی مثل کوپرنیک، ابوریحان بیرونی و گالیله در طول قرون سعی کردهاند این تصور اشتباه را از ذهن مردم بیرون کنند، فایده این تلاشها برای اثبات تخت بودن زمین چیست؟ چرا باید دانشمندان برای اثبات چیزی که واقعی نیست، تلاش کنند؟
ایرانیهای تختگرا پندار
زمـین تختگرایان انجـمن خاص خودشان را در ایران دارند، تازهترین پستی که در سایت (http://flatearthfarsi.blog.ir/) گذاشــتهشــده، مـــربــوط به بهمن دو سال پیش است؛ گویا فعالیــت خودشــان را به پــلتفرم دیگری بردهاند یا از مبارزه برای اثبات تخت بودن زمین دست کشیدهاند. اگر دوست داشتید با عقاید آنها بیشتر آشنا شوید، این سایت منبع بهدردبخوری است.