اصفهان 1405؛ برنامه‌ای مشارکت‌محور

انسان‌ها از گذشته‌های دور، در شهرها و روستاها زندگی کرده و این فضاها را بر اساس نیازهای زیستی خود ساخته‌ و پرداخته‌اند؛ نیازهایی که معمولا در پی مشخص شدن اهداف رخ می‌نمایند و پایه هر نوع برنامه‌ریزی هستند. برنامه‌ریزی در شکل و شمایل امروزی اگرچه پدیده‌ای نو و دانشی جدید است، اما تردیدی نیست که دیرینگی و ریشه‌های دانش برنامه‌ریزی که در گذشته نیز به صورت سنتی و تجربی انجام می‌گرفته، به قدمت حضور انسان در زیست‌کره است؛ برنامه‌ریزی شهری در مفهوم جدید از دهه‌های نخست سده بیستم و به‌منظور پاسخ‌گویی به شرایط ویژه تاریخی پس از انقلاب صنعتی شکل گرفت.

تاریخ انتشار: 06:49 - دوشنبه 1399/07/28
مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه

تا پیش از انقلاب صنعتی، شهرنشینی و رشد شهرها بسیار محدود بود و به همان نسبت، مسائل و مشکلات شهری دامنه‌ای ناچیز داشت و ازاین‌رو نیاز چندانی به دخالت گسترده و آگاهانه انسان در محیط شهری دیده نمی‌شد. از اواخر قرن نوزدهم اما اوضاع شهرها دستخوش بحران‌هایی فزاینده شد؛ کارخانه‌ها و کارگاه‌های صنعتی در شهرها و نزدیک مجتمع‌های زیستی استقرار یافتند و با خود موجی عظیم از آلاینده‌ها را به همراه آوردند. روستاییان در جست‌وجوی کار و ثروت به شهرها مهاجرت کرده و به کارگران صنعتی مبدل شدند، بر گستردگی و جمعیت شهرها افزوده شد و به‌موازات آن زاغه‌نشینی و حاشیه‌نشینی و آسیب‌های اجتماعی و ناهنجاری‌های ناشی از آن پدید آمد و این بحران‌های پیچیده و تودرتو و ضرورت رفع آن‌ها، سبب تولد دانش برنامه‌ریزی شهری شد.در دو دهه‌ای که از هزاره سوم سپری شده است، عواملی متعدد و از همه مهم‌تر تأکید بر حقوق شهروندی و نیز ناکارآمدی حکمرانی‌های متمرکز و ناکامی آن‌ها در ایجاد بستر توسعه پایدار سبب شده است که مدیریت جوامع انسانی در سطوح مختلف جهانی، کشوری، شهری و محلی، تحولاتی بنیادین و چشمگیر را از سر بگذراند. در شرایط محدودیت منابع، شفافیت، رقابت‌پذیری، اصلاح فرایندها و اولویت‌بندی منابع از طریق مشارکت همگانی و همکاری همه ذی‌نفعان در فرایند برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری بر کارآمدی بیشتر نهادهای مدیریتی می‌افزاید و سطح تاب‌آوری جوامع انسانی را ارتقا می‌بخشد و بستری مناسب را برای توسعه پایدار در کنار برخورداری از حقوق انسانی فراهم می‌کند.«شهر» به‌عنوان سامانه‌ای پیچیده، پویا، متکثر و بستری ارزشمند برای توسعه پایدار و متوازن به شمار می‌رود که اداره آن نیازمند ظرفیت‌های بالای مدیریتی است. «حکمرانی خوب شهری» که در جهان توسعه‌یافته به گفتمان غالب و فراگیر در مجامع علمی و مدیریتی تبدیل شده به ساختارها و فرایندهای اجتماعی اشاره می‌کند که روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در محدوده شهرها بهبود می‌بخشد، از ارزش‌های انسانی و فرهنگی حفاظت می‌کند، شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی را کاهش می‌دهد و در یک‌کلام شهری «زیست‌پذیر» پدید می‌آورد؛ بدین معنا که در آن برخورداری از حقوق شهروندی و کرامت انسانی و ارتقای دائمی کیفیت زیست در حوزه‌های سلامت و بهداشت جسم و روان، امنیت، آزادی، رفاه، آسایش و… تأمین و تضمین شده است. «حکمرانی خوب شهری» زمینه‌ای مناسب برای تحقق‌یافتن مدیریت شهری و استفاده بهینه و کارآمد از مؤلفه‌های آن است. الگوی حکمرانی خوب شهری به عنوان فرایندی مشارکت‌محور شناخته می‌شود که در آن همه ذی‌نفعان شهر اعم از شهروندان، جامعه مدنی، سازمان‌های مردم‌نهاد، مجامع علمی، تخصصی و کارشناسی و نیز نهادهای حکومتی، گرد هم می‌آیند و برای حل مشکلات شهر و افزایش رفاه و بهروزی شهروندان گردهم می‌آیند و همکاری و هم‌افزایی می‌کنند. شفافیت و پاسخ‌گویی، ارتقای عدالت اجتماعی، افزایش آگاهی‌های شهروندی، اعتماد اجتماعی، کارآیی و اثربخشی معیارهای اصلی و مهم حکمرانی خوب شهری است که امکان بیشتری برای برنامه‌ریزی و نظارت شهروندان توسط سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مردمی فراهم کرده است و بدین‌وسیله شهرهایی زیست‌پذیر، شهروندمحور و توسعه‌یافته پدید می‌آورد که در آن آرامش، آسایش، رفاه و دانایی شهروندان در اولویت نخست قرار دارد.مدیریت شهری سنتی در ایران که همواره از نبود مشارکت همگانی و برنامه‌ریزی‌های متمرکز، غیردمکراتیک و نادیده‌گرفتن حقوق شهروندان و بی‌توجهی به افکار عمومی در رنج بوده است، با اجرای قانون شوراها در دولت اصلاحات گام در راهی نو و تحولی بنیادین گذاشت. در این ساختار شهروندان فرصت یافتند برای عضویت در شوراهای شهر نامزد و انتخاب شوند یا از طریق نمایندگان منتخب خود در شورای شهر در فرایند تصمیم‌سازی و مدیریت شهری مشارکت جویند و اثرگذار باشند و البته طبیعی است که این راه نو اگرچه فرصت‌هایی جدید پیش روی شهروندان و مدیران نهاده، اما خالی از پاره‌ای مشکلات و نواقص نیست که باید با آزمون‌وخطا و اصلاح فرایندها به رفع آن همت گماشت. باید پذیرفت که مسائل کلان فراروی شهرها مانند مهاجرت و حاشیه‌نشینی، فقر، اعتیاد، جرم‌خیزی، بحران سالمندی، آلودگی‌های محیط‌زیستی، فرسایش میراث فرهنگی، نقض حقوق اقلیت‌ها، نابرابری‌های طبقاتی، جنسیتی، نژادی، مذهبی و…  بسیار فراتر و بزرگ‌تر از آن هستند که صرفا با دخالت دولت‌ها و حکومت‌ها حل شوند و جز با مشارکت گسترده شهروندان و نهادهای مدنی و مردمی امیدی به رفع ریشه‌ای و اساسی آن وجود ندارد. چهار مفهوم عدالت، کارآمدی، کیفیت محیطی و سرزندگی، اصول بنیادین و مشترک برنامه‌ریزی شهری و پایه هرگونه هدف‌گذاری در مدیریت شهری به شمار می‌رود.
عدالت به معنی توزیع متناسب خدمات و دسترسی مناسب به مراکز خدمات‌رسانی، بدون تبعیض و تفاوت میان شهروندان مناطق مختلف شهر است. کارآیی، ایجاد سازمان‌دهی مناسب شهری برای جای‌گیری فعالیت‌ها و همچنین تأمین ارتباطات میان خدمات شهری و ذی‌نفعان را برعهده دارد و هدف کیفیت محیطی، افزایش مطلوبیت فضاهای کالبدی برای کار، زندگی، تفریح، رفاه و آسانی فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان است. طراوت و سرزندگی، دیگر اصل مهم برنامه‌ریزی شهری است که زیبایی‌شناختی فضای زندگی، کار، تفریح، حرکت، توقف و تجمع در زندگی شهری را مدنظر قرار دارد. این اصل با معیارهایی همچون مبلمان شهری و فضای سبز شاداب و در دسترس، محیط‌زیست پاک و به‌دوراز آلایندگی‌ها، حفظ هویت فرهنگی و میراث تاریخی، توسعه کالبدی فضاهای شهری متناسب با نیازهای جامعه، تأکید بر تنوع و تکثر جامعه شهری و به‌رسمیت‌شناختن حق انتخاب سبک‌های زندگی و حقوق اقلیت‌ها و توانایی در تأمین خدمات گوناگون شهری برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت همه شهروندان است.
برنامه اصفهان 1405 با رویکرد حکمروایی خوب شهری و مبتنی بر نقش‌آفرینی فعال شهروندان و ذی‌نفعان درعرصه برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های شهری و دقیقا برای رسیدن به همین اهداف و بر پایه حفظ و توسعه متوازن و پایدار شهر، حکمروایی خوب شهری، مشارکت فراگیر اجتماعی و با چشم‌انداز «شهری زیست‌پذیر و رقابت‌پذیر» طراحی و تدوین شده است. «زیست‌پذیری» و توسعه پایدار مفاهیم و رویکردهایی هستند که در نهایت، افزایش استانداردهای زیستی، ارتقای رفاه عمومی و تاب‌آوری شهری به دور از انواع مشکلات زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی را برای شهروندان به ارمغان می‌آورد. اصطلاح زیست‌پذیری اشاره به تأمین نیازهای شهر برای زندگی سالم و آسایش و آرامش و نیک‌بختی شهروندان امروز و آینده آن شهر دارد. یک جامعه غیر زیست‌پذیر به شادمانی، خوشبختی و نیازهای افراد آن جامعه در حال و آینده بی‌اعتناست و به حقوق و خواسته‌های آن‌ها احترام نمی‌گذارد.
مفهوم «رقابت‌پذیری» شهری نیز اگرچه در ایران چندان شناخته شده نیست، اما رویکردی آشنا و مهم برای مدیران و برنامه‌ریزان شهرهای بزرگ و مدرن جهان به شمار می‌رود. رشد شهرنشینی و جهانی‌شدن شبکه شهرها، ارتقای جایگاه رقابت‌پذیری را در میان شهرهای مطرح دنیا اجتناب‌ناپذیر کرده است. هدف از رقابت‌پذیری شهری، ایجاد شرایط و چهارچوبی است که در آن‌هم بنگاه‌های اقتصادی شهر و هم کارآفرینان بتوانند در رقابتی عادلانه و منصفانه، مزیت‌های خود را به منصه ظهور برسانند و بر تولید ثروت و رونق و کامیابی جامعه شهری بیفزایند. دانایی‌محوری، دیپلماسی شهری، شهر هوشمند، خلاقیت و نوآوری، فناوری‌های نوین و حکمرانی الکترونیکی از ارکان شهرهای رقابت‌پذیر هستند که باید به آن‌ها توجهی ویژه مبذول داشت.بر این اساس برنامه اصفهان 1405 ساختن اصفهانی سربلند و زیبا را دنبال می‌کند که در آن:
همه فرهنگ‌ها، مذهب‌ها و سـنت‌ها و هویت فردی و اجتماعی پاس داشته می‌شود و درعین افزایش حس تعلق شهروندان به شهر، به تنوع و تکثر سبک‌های زندگی احترام می‌گذارد.
جایگاه میراث فرهنگی به‌خوبی شناخته شده و شهر درحالی‌که به زیرساخت‌های جدید و هوشمند مجهز شده، علاقه‌مند به حفظ اصالت تاریخی و معماری بومی خود به‌منزله میراثی برای آیندگان است.
به سبب زیبایی‌های طبیعی و تاریخی‌اش جایگاهی ویژه در گردشگری داخلی و جهانی دارد و به میهمانانش از سراسر جهان و با هر فرهنگ و عقیده خوشامد می‌گوید و از آنان استقبال می‌کند.
شهر امن و ایمن و تاب‌آور و دارای شبکه ارتباطی پیوسته و دسترس‌پذیر است و کاربری‌های گوناگون و سازگار را ترویج می‌کند.
همه ساکنان آن به‌ویژه زنان و کودکان، سالمندان و معلولان بــه فضاهای عمومی، پارک‌هاو فرهنگسراها دسترسی دارنــد. این شهر دارای پیاده‌روها و پیاده‌راه‌های سبزو دسترس‌پذیر است.
به رعایت حقوق و خواست و نظر شهروندان در اجرای طرح‌های شهری اهمیت می‌دهـد. از کاربری‌های عمومی زمین محافظت می‌کند و توجه ویژه‌ای به فعالیت‌های فرهنگی، تفریحی و ورزشی نشان می‌دهـد و «حق به شهر» بــه رسمیت شـناخته می‌شود.
استفاده از وسیله نقلیه شخصی ارزش تلقی نمی‌شود و گزینه‌های همگانی مختلف حمل‌ونقل مانند پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری و ناوگان حمل‌ونقـل عمومی در دسترس همگان است.
منابع و فرصت‌ها به‌صورت عادلانه توزیع شده‌اند. هیچ فردی برای دستیابی به موقعیت بهتر ناگزیر از مهاجرت نیست. مهاجرت یک اختیار است، اجبار نیست.
هیچ فردی فقیر، گرسنه و بیکار نیست. این شهر با تبعیض‌های گوناگون مبارزه می‌کند و برای همه مردم اعم از بومیان و پناهندگان فرصت‌های شغلی آبرومند فراهم می‌کند.
همه ساکنان آن از حداقل رفاه و آسایش برخوردارند. این شهر تهی از نابرابری‌های حاد اجتماعی است.
ترویج‌کننده اقتصادی فعال و پویاست و کسب‌وکارهای خـرد محلی، سـرمایه‌گذاری و کارآفرینی را تشویق می‌کند.
همه مناطق شهری دارای فرصت‌های برابر برای رسیدن به توسعه هستند و شهر کمترین تأثیرات منفی ناشی از توسعه صنعتی، حمل‌ونقل و شهرنشینی را تحمل  می‌کند.
شکوفایی آینده ما، در دستان جوانان است. شهر از نیروی کار و خلاقیت کارآفرینان جوان خود در راستای توسعه اقتصادی و مدیریت بهره می‌برد.
از توانمندی‌های اقتصادی و مدیریتی زنان، محروم نیست. این شهر با گستراندن فرصت‌های شغلی برای زنان، اقتصاد را رونق می‌دهد.
شاداب و سرسبز است. درساختمان‌ها سبز هستند و با محیط پیرامون خود هماهنگی دارند.
تمیز و سالم است. مردم آسوده نفس می‌کشند و رژیم غذایی سالم، قربانی سرعت زندگی شهری نمی‌شود. ایـن شهر عاری از هرگونه آلودگی هوا و آب‌وخاک است و سلامت روانی و جسمانی و امنیت غذایی برای همگان فراهم است.
بوی بد زباله و فاضلاب به مشام نمی‌رسد. شــهروندان زباله‌های تر و خشک را جدا کرده و در بازیافت زباله پیشتازند و به‌جای کیسه‌های پلاستیکی از کیسه‌های پارچه‌ای و قابل بازیافت استفاده می‌کنند.
بهره‌گیری از انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر در اولویت است و از منابع طبیعی به شکلی بهینه استفاده می‌شود.
حق نسل‌های آینده در برخورداری از منابع طبیعی به رسمیت شناخته می‌شود و پشت‌بام‌ها و دیوارهـا تا حد امکان مجهز به آبــگرمکن‌های خورشیدی و توربین‌های بادی هستند.
آب دارای احترام و جایگاه ویژه‌ای است. این شهر منابع آبی مثل آب باران و فاضلاب را بازیابی می‌کند و دارای مدیریت یکپارچه در نگهداری و تخصیص منابع  آب است.
ازهمه گونه‌های زیستی، محافظت می‌شود و شهرنشینان بــه زندگی گیاهان و حیوانات احترام می‌گذارند.
از دانش متخصصان بهره می‌گیرد و از شنیدن نظر و خواسته شهروندان نیز استقبال می‌کند. درحالی‌که مردمان در تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی‌های شهری مشارکت می‌کنند، مدیران پاسخ‌گو و شفاف هستند.
مردم مسئولان شهر خود هستند. این شهر از فضاهای عمومی برخوردار است که تجربه برابری و همکاری با دیگران را برای شهروندان به ارمغان می‌آورد.
قوانین و مقررات شهری، منطقی، قابل‌پذیرش اجتماعی و سازگار با فرهنگ بومی و در راستای به رسمیت‌شناختن حقوق و تفاوت‌های شهروندان است. همه شهروندان قوانین را رعایت می‌کنند و یکدل و یک‌زبان به حقوق شهروندی دیگران، محیط‌زیست و میراث فرهنگی احترام می‌گذارند.
همه از دسترسی مناسب به زیرساخت‌های پایه شهری مانند آب و بهداشت، گاز، برق، خدمات عمومی شهری و نیز فضاهای شهری مانند مدرسه، بیمارستان، فضای سبز، سینما، زمین بازی و ورزش، فرهنگ‌سراها و پاتوق‌های اجتماعی، بازار و فروشگاه و کتابخانه، برخوردارند.
هیچ‌کس احساس تنهایی و غریبگی نمی‌کند و با همه مهاجران ایرانی و غیرایرانی و پناهندگان با احترام و کرامت رفتار می‌شود و برای آنان زیرساخت‌های زندگی شرافتمندانه فراهم است.
شهروندان و مدیران شهری به کاهش آسیب‌های اجتماعی اهمیت می‌دهند و نیاز به خدمات اولیه، هیچ‌کس را وادار به ارتکاب جرم و بزه، تکدی‌گری و کار کودکان نمی‌کند.
شهر سیمایی خوشایند و کالبدی لطیف دارد و حس شادی و آرامش و مهربانی را برمی‌انگیزد و همچون شهروندانش، خوش‌آهنگ، رنگارنگ و دارای خط آسمانی پاک و شفاف است که مردم می‌توانند در آن پرندگان را ببینند و به آوازشان گوش بسپارند.
مهد فرهنگ و هنر است و موسیقی، نقاشی، مجسمه‌سازی، تئاتر و همچنین معماری، بخش ارزشمند زندگی اجتماعی شهروندان است. هنرمندان، شــهر را می‌آرایند و بر زیبایی آن می‌افزایند.
همه مردم اعم از زنان، کودکان، جوانان، سالمندان، غیرمسلمانان، کم‌توانان و حتی بیماران فرصت و فضای کافی برای نگاه کردن، لبخند‌زدن و گفت‌وگو با یکدیگر دارند.
کرامت انسانی بر مادیات برتری دارد. شهر جایگاهی برای ارتقای معنویت و سرزندگی است و نه کالایی برای خریدوفروش. هیچ‌کس مجاز به آسیب زدن و محدود کردن آزادی و سبک زندگی شهروندان و سود بردن به ضرر حقوق و معیشت دیگران نیست.
به یاد بیاوریم که آواره دره یمگان و دانای قبادیان حکیم ناصرخسرو در سفرنامه خویش «اصفهان» را چنین به تصویر می‌کشد:
«شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فروبرند آبی سرد خوش بیرون آید…  در شهر جوی‌های آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو… و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار… هر بازاری را دربندی و دروازه‌ای و همه محلت‌ها و کوچه‌ها را همچنین دربندها و دروازه‌های محکم و کاروان‌سراهای پاکیزه بود… و من در همه زمین پارسی‌گویان شهری نیکوتر و جامع‌تر و آبادان‌تر از اصفهان ندیدم….»
نام دل‌نواز «اصفهان» از دیرباز به زیبایی و خرمی و آبادانی و فراوانی شهره و این بوم کهن، به فرهنگ و هنر، سرمه چشم جهان بوده است. تداوم این نام نیک و بلندآوازه وظیفه‌ای بس گران و کلان است که بر دوش مردمان فرهیخته و هنرپرور این شهر نهاده شده که جز با دلسوزی و دانایی و توانمندی به منزل مقصود نمی‌رسد و در این میان البته شهرداری اصفهان و مدیران آن‌که به نمایندگی از شهروندان بر این مسند نشسته‌اند، طلایه‌دار و پیشگام هستند.