همانطور که در یک محله کمبرخوردار، مشکلات اقتصادی و بافت فرسوده آن توانسته است محلهها را از سایر نقاط شهری متمایز کند، ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر این محلهها، نوعی سکونت در فضای شهری است که در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی با سایر انواع سکونت موجود در شهر تفاوتهای اساسی را نشان میدهد؛ بنابراین توجه نکردن به این معضل اجتماعی که به گفته بسیاری در طول زمان به دلیل افزایش مهاجرتها به شهرهای بزرگ ظهور یافته، میتواند پیامدهای منفی متعددی را هم برای ساکنان این مناطق و هم برای ساکنان بقیه بخشهای جامعه داشته باشد؛ زیرا ساکنان مناطق کمبرخوردار دسترسی به امکانات مناسب شهری، بهداشتی، مسکن، آموزشی و رفاهی ندارند و این کمبودها مردم این مناطق را در معرض آسیبهای اجتماعی بسیار قرار میدهد. پس میتوان گفت کارشناس اجتماعی در این محلهها میتواند نقش مهمی را ایفا کند؛ چراکه توسعه اجتماعی یکی از ابعاد توسعه پایدار است و نیل به هدف، جز با بهکارگیری تخصص جامعهشناسان امکانپذیر نیست.
به همین دلیل کارشناس اجتماعی در این دفاتر ضمن انجام طرحهای پژوهشی در راستای اولویتبندی آسیبهای اجتماعی و شناسایی ریشه مشکلات، سعی در برنامهریزی برای تدوین طرحهای اجتماعی خواهد داشت. کاهش سرمایه اجتماعی و فرهنگی، طلاق، افزایش جرائم اجتماعی، افزایش آسیبهای جنسی، افزایش آسیبهای کودکان مانند کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان کار و افزایش اعتیاد از جمله آسیبهای اجتماعی به شمار میآیند. این آسیبها در همه محلهها به یک میزان شایع نیستند و حتی ممکن است در برخی از محلهها تمام آسیبها وجود نداشته باشد. بنابراین در هر محله باید متناسب با بستر فرهنگی و اجتماعی همان محله و با توجه به آسیبهای آن برنامهریزی صورت گیرد.
این محلهها دارای خردهفرهنگهای مختلف مناطقی هستند که از آن مهاجرت کردند که با فرهنگ شهرهای بزرگ مغایرت دارد و منجر به وجود مشکلات برای آنها میشود، لذا آسیبهای اجتماعی و جرائم در این مناطق بیشتر است. به اعتقاد کارشناسان اجتماعی، حل معضل حاشیهنشینی نیازمند عزم عمومی و همکاری و همراهی تمام نهادها و سازمانهای مسئول است و بدون وجود همکاری میان نهادهای مسئول نمیتوان به نتیجه مطلوب دست یافت و باید در این محلهها با کمک و همافزایی همه دستگاهها اقدامها و مداخلههای مؤثری شکل گیرد. علاوه بر این، باید ظرفیتهای این محلهها به خوبی شناسایی شود تا بتوان از آنها در جهت کاهش آسیبها استفاده کرد. سرمایههای انسانی مانند نخبههای علمی، ورزشکاران، هنرمندان و شاعران نیز از جمله فرصتهای توانافزا در محله هستند. توانمندسازی محلههای کمبرخوردار و مشارکت مردم آن در اجرای برنامهها، مناسبترین راهکار برای حل مشکلات در این مناطق است. ضروری است سازوکاری فراهم شود تا ارتباط افراد این مناطق با بدنه شهری بهبود یابد. ناگفته پیداست تحقق این امر وابسته به مشارکت ساکنان محلی است. مشارکت و همبستگی اجتماعی از مؤلفههایی است که یک جامعه محلی را قدرت میبخشد. در توانمندسازی محلههای کمبرخوردار به دنبال این هستیم که موانع ذهنی، اجتماعی و مالی ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی را از طریق آموزش، اشتغالزایی، افزایش توان مالی خانوارها و ایجاد امنیت و افزایش شاخصهای رفاه اجتماعی برطرف کنیم.
در این راستا دفاتر تسهیلگری پل ارتباطی مناسبی بین مردم و نهادها هستند. ساکنان محلی، بهطور مستقیم طرحهای توسعه محور را دنبال خواهند کرد. این دفاتر تاکنون توانستهاند بازخورد مناسبی در سطح کشور داشته باشند و ایجاد دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی، سیاستی برای جلب مشارکت مردم و رفع مشکلات و مسائلی است که منجر به آسیبهای اجتماعی شده است. دستیابی به مقصود در گرو همراهی و مشارکت توأمان جامعه محلی و تمامی دستگاههای اجرایی است.