اهمیت آب در میان ایرانیان قدیم قدمتی بس طولانی دارد و پیشینه آن به دوران پیش از زرتشت و اهمیت ایزدبانوی آناهیتا باز میگردد. آناهیتا نام فارسی ایزدبانوی آبها به نام اردیسور آناهیتاست. اردی به معنای نمناکی و رطوبت، برکت و حاصلخیزی، سور به معنی جلیل و آناهیتا به معنای پاک است. از طرف دیگر، اردوی نام رودی اساطیری با آب پاک و مینوی است و پهنه آن به گستردگی تمام آبهای از فراز کوه هکر (بلندترین قله البرز) به دریای فراخکرت (نام پهلوی اقیانوس وئوروکش) میریزد، اردوی در زمستان و تابستان به طور یکسان روان است و تنها یکی از رودهای منشعب از اردوی میتواند هفت کشور را در روی زمین سیراب کند. در کنار هر یک از این رودها و دریاها، قصری هزارستون با هزاردریاچه برای آناهیتا برپا گشته و در هر قصر در بالای ایوانی، بستری معطر و پاکیزه برای آناهیتا مهیا گشته است (فضایلی،1392). از دیگر سو، نزد ایرانیان قدیم احترام به چهار عنصر طبیعت یعنی آتش، آب، خاک و باد منجر به این امر شد که همواره در راه پاسداری و نیالودن آن بکوشند. از این رو، به منظور حفظ و پاسداری آب از رهاکردن زباله و هر چیز دیگری در آب روان (شامل آبشار، جویبار، دریا و دریاچه) پرهیز میکردند.
در کنار اهمیت ایزدبانوی آناهیتا روایاتی وجود دارد که منشأ پیدایش جشن آبها را به تاریخ نبردهای ایرانیان برای حفظ مرزهای کشور خود و تاریخ بلایای طبیعی که بر کشور ایران وارد آمده است، میداند. روایت نخست، به نبردهای طولانی ایران با توران اشاره دارد. در طی این نبردها، به دستور افراسیاب کاریزها و نهرها ویران شدند. بعد از خاتمه نبرد با توران، پسر طهماسب دستور داد تا کاریزها و نهرها را لایروبی کنند و ایرانیان جاریشدن آب در نهرها و کاریزها را جشن گرفتند. بنا بر روایت دوم، بعد از هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران بارید و همین امر زمینه پیدایش جشن آبانگان را فراهم آورد. نظر به اهمیت آب در فرهنگ ایرانزمین همواره آیینها و مراسمی برای تقدس آب و اسرافنکردن آن وجود داشته است. برای مثال در سیرجان، برای جلوگیری از آلودهشدن آب قنات، آبی به نام شیفتل (شیفت به معنی زیر و تل به معنی زمین) داشتهاند. کهنشیر یا آب روان از تمام خانهها میگذشته، ساکنان خانه آب مصرفی تمیز را با ظرف برداشته و آب مصرفشده را در شیفتل ریخته و سپس به بیابان هدایت میکردند (پیرنیا،1372). به طور کلی هنگام شنیدن داستانهای پدربزرگها و مادربزرگها متوجه میشویم که آب مصرفشده به هیچروی به سمت چاه روانه نمیشده است، بلکه آن را به سمت بیابان هدایت میکردند یا برای آبیاری باغچه منزل و زمین کشاورزی استفاده میکردند. گرچه امروزه با پیروزی انسان بر طبیعت همچنین با سستشدن قدرت سنت و تحلیل تدریجی آب آیینهای ایرانی تقدس آب این آیینها و جشنهای پیوسته به آن از خاطرهها زدوده شده است، اما رگههایی از این مراسم تا به امروز باقیمانده است (فرهادی،1:1364). رگههای این مراسم را میتوان در مراسم مرتبط با بارانخواهی و عروسی آب، حضور آب در آیینهای بدرقه، حضور آب در آیینهای نوروزی و حضور آب در معماری ایران یافت.
مراسم و نذرهای آبخواهی
از یک سو، موقعیت جغرافیایی فلات ایران که آن را در بستر کمبارش قرار داده و از دیگر سو، اهمیت آب در باورهای ایرانی سبب شده است که در گستره ایران آیینهایی برای بارانخواهی و افزونشدن آب چشمهها و رودها وجود داشته باشد. به عنوان مثال اهالی روستای سبزدِه در بجنورد و روستای چنار در خمین، گاوی را در بالای چشمه برای آب قربانی کرده و گوشت آن را بین اهالی تقسیم میکنند. در روستای بوجان هر هنگام جورس (هنگامی که کشت جو زرد میشود) و گندم به گل مینشیند، 24 ساعت از آب را مشاع کرده، آن را میفروشند و از پول آن گوسفندی میخرند و برای قربانی به سرچشمه میبرند. زرتشتیان تفت برای روانگشتن آب کوهی که از دامنه شیرکوه جاری میگردد و سبب افزایش آب قناتها میشود در یکی از روزهای فروردین ماه به کوه مزرعه میروند و در آنجا نان روغنی میپزند، همچنین پی کیشهایی از اشیا، زر و سیم به چشمهها وجود دارد، به عنوان مثال در روستای کوهستانی از توابع کلاردشت مردم اشیایی از جمله انگشتر، سنجاق و… را نذر میکنند و در چشمه میاندازند (فرهادی،1364).
حضور آب در آیینهای بدرقه
در تمام مناطق ایران، آب نمادی از برکت و خیر است، از این رو، همواره صبح زود در راهرو و جلوی درب خانهها را آبپاشی میکردند تا شادی و خیر و برکت به اهل خانه برسد. آب همچنین نمادی از شفا و تندرستی است و افرادی که به سفر مکه میروند ظرفی از آب زمزم را برای شفا و به نیت تندرستی برای خانواده و دوستان خود به سوغات میآورند. همچنین آبی که بر آن کلام مقدس خوانده شده، به نیت شفا به بیمار خورانده میشود، مطابق با مشاهدات میدانی بسیاری از ایرانیان سوره یاسین را بر آب میخوانند و آب تقدیس یافته با کلام مقدس را به فرد بیمار میدهند. در بیشتر مناطق ایران در سینی بدرقه مسافر قرآن، آیینه و ظرفی از آب قرار میدهند و با حرکت مسافر آب درون ظرف را به پشت سر وی میپاشند. همچنین آب نمادی از افزونی رزق و روزی است. از این رو، در روستاهایی که رسم شیرواره (نوعی تعاونی کهن و سنتی زنانه براساس مبادله شیر با شیر) مثل روستاهای گلپایگان و خمین انجام میشود در جلوی آورنده شیر آب میپاشیدند (فرهادی،1364).
حضور آب در آیینهای نوروزی
آب همواره جایگاه برجستهای در آیینهای نوروز و پیش از نوروز دارد. به عنوان مثال، در برخی از روستاهای کردنشین، مردم پیش از دمیدن آفتاب روز چهارشنبهسوری به کنار جویهای آب و رودخانهها میروند و کمی از آن آب را مینوشند و ظرفی از آب را برای خانواده خود میآورند. همچنین آب چهارشنبهسوری را در کاسه ویژه نگه میدارند تا اگر کسی از خانواده آنها بیمار شد از آن آب به وی بدهند، چون این باور در منطقه رواج دارد که آب شب چهارشنبه سوری شفا میدهد. همچنین در سراسر ایران آب در سفره نوروزی حضور دارد. آب با تنگماهی یا کاسه آب که نارنج در آن قرار دارد از ملزومات سفره هفتسین است (فرهادی،1364).
جایگاه آب در معماری ایرانی
مطابق با اهمیت آب در فرهنگ ایرانی از روزگار پیشین جایگاه آب در معماری ایرانی برجسته بوده است که نمونه آن را میتوان در معماری امکان مذهبی، فضاهای مسکونی و فضاهای شهری دید. توجه به پاکیزگی و متناسب با آن آب بیش از همه جا در معماری اماکن مذهبی ایرانیان به چشم میخورد؛ چنانکه بیشتر نیایشگاهها بر لب چشمه آب و نزدیکی آب بنا شده است یا در نزدیکی آن، جایی برای شستوشو ساختهاند تا ایرانیان پیش از ورود به اماکن مقدس پلیدیها را از خود بزدایند و با شستن اندام و سر و تن و پوشیدن جامه پاکیزه آماده نیایش میشدند (پیرنیا،1372). در مناطقی که رود و چشمهای جاری نبود ایرانیان قدیم در نزدیکی آن قنات یا چاه آب حفر میکردند یا اینکه آبانباری در آن نزدیکی میساختند. همچنین ایرانیان قدیم در ساخت آتشکدهها به نقش آب و حضور حوض آب در ساخت آن توجه میکردند؛ همانطور که امروزه حوض پر از آب در آتشکدههای زرتشتیان مشاهده میشود. گرچه بعدا بسیاری از مراسم و جشنهای ایران باستان فراموش شد اما اهمیت آب در فرهنگ اسلامی پایدار ماند. در فرهنگ اسلامی، آب پیشدرآمد ارتباط با معبود است و شرط ورود در بسیاری عبادات مثل نماز وضوگرفتن و غسل است. بنابراین آب جزء جدانشدنی طراحی مسجد شد و در روزگار نهچندان دور پادیاو، گودال باغچه، حوض، آبانبار جزء اصلی طراحی مساجد شدند. کمتر مسجدی است که در کنار آن یا در پیشسردر آن وضوخانه نداشته باشد به جز مساجد امامزادهها و حسینیهها دارای پادیاو و وضوخانه هستند حتی در خانقاهها پادیاوهایی وجود دارد مثل صحن وکیلالملکی، عمارت سرچشمه بقعه و خانقاه ماهان (پیرنیا،1372). در امکان مسکونی ایرانی، حیاط مکان مناسب برای ارتباط انسان با طبیعت و آب بوده است و وجود حوض که نشانه پادیاوهای موجود در امکان مذهبی بوده است، نقش پررنگی در ارتباط انسان با طبیعت و آب داشته است. همچنین ما شاهد حضور آب در فضاهای شهری مثل باغها هستیم. جایگاه آب در باغهای ایرانی برجسته است و اهمیت آن در سیستم آبیاری، حرکت آب در آبنماها، تعبیه فوارهها، آبشارها، استخرها نشان داده میشود؛ بنابراین معماران باغهای ایرانی برای برجستهکردن آب مسیر جریان آب را پلهپله میکردند تا گذر آب پرصدا شود و در کف حوضها تخته سنگی با تراشهایی برای جلوهدادن به آب تعبیه میشد (نقیزاده،1382).
آب که جزء جدانشدنی از زندگی بشر است همواره در تاریخ سرزمین ایران نقش مهم و برجستهای داشته است و در کلام و احادیت اسلامی جایگاه برجسته آب نشان داده میشود. در این زمینه میتوان به حدیثی از امام صادق (ع) اشاره کرد که طعم آب، طعم زندگی است و امید است آشنایی با اهمیت آب در اساطیر و باورهای مذهبی ایران ما را سمت پاسداشت این نعمت رهنمون سازد.
منابع
بهار، مهرداد. (1375). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: نشر آگاه
پیرنیا، محمدکریم. (1372). آشنایی با معماری اسلامی ایران. تهران: دانشگاه علم و صنعت تهران
فضایلی، سودابه. (1392). روایتی از اسطورههای آب ایران زمین: آناهتیا، ایزدبانوی آبها. https://anthropologyandculture.ir/
فرهادی، مرتضی. (1364). حضور آب در آئیین های ایرانی، ماهنامه آبزیان، ش 3، فروردین
نقیزاده، محمد. (1382). مشخصه های آب در فرهنگ ایرانی و تأثیر آن بر شکلگیری فضای زیست. مجله محیطشناسی. شماره 32