زنانه‌های ساز

«نه! » واکنش تقریبا یکسانی بوده که با آن مواجه بوده اند. نوعی ابراز تعجب و منع از سوی جامعه اطراف که سازسازی را برای زنان چندان معمول نمی‌دانسته، اما آن‌ها ساز علاقه و اراده را چنان کوک کرده‌اند که نه‌تنها کسی نتوانسته از مسیر منحرفشان کند، بلکه این روزها به طور جدی و دائمی ‌به ساخت ساز مشغول شوند و از طریق آن روزگار بگذرانند. به همین بهانه، نگاهی به فعالیت پنج زن سازگر ایرانی در شهرهای مختلف داریم. مریم سورنا مهر طبق گفته خودش، اولین کسی است که در ایران بعد از انقلاب به ساخت ساز چنگ پرداخته است.

تاریخ انتشار: 09:15 - پنجشنبه 1399/08/22
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

 او البته از معدود افرادی است که در رشته سازسازی در دانشگاه‌ هم درس خوانده و حتی خودش پیشنهاد راه‌اندازی چنین رشته ای در دانشگاه سوره را دنبال و پیگیری کرده است. او که ابتدا دانشجوی صنایع‌دستی بوده،‌ پس از اینکه در دانشگاه نزد استاد بیاض امیر عطایی کار خود را آغاز می‌کند، ساخت سازهای عود، چنگ، کمانچه و سه‌تار را از استادش می‌آموزد. همچنین از هجدهمین جشنواره موسیقی فجر لوح افتخار ساخت ساز ‌هارپ (چنگ) را می‌گیرد. سورنا مهر معتقد است: «هنر سازسازی سال‌های طولانی در کشورمان مهجور مانده است. پس از استاد ابراهیم قنبری مهر که باید ایشان را نابغه عرصه سازسازی نامید، این هنر به پستو رفته و تا سال‌ها به‌صورت غیرعلنی ادامه پیدا کرده است. تا ســـــال‌ها چندان سازی ساخته نمی‌شد و اگر هم ساخته می‌شد، در معرض دید عموم قرار نمی‌گرفت.»
او در هجدهمین جشنواره موسیقی فجر لوح افتخار ساخت ساز‌هارپ (چنگ) را از آن خود کرده است. همچنین سال گذشته کارگاه سازسازی خود را با عنوان «ساز آوا» در بوستان رازی تهران افتتاح کرد.  فاطمه طغیانی، بانوی کمانچه و ویولن‌ساز اصفهانی نیز  31ساله است و 10سال است که در کنار برادرش در یک کارگاه سازسازی در زرین‌شهر اصفهان به سازسازی مشغول است. پدر فاطمه نجار بوده و برادرش سازنده و نوازنده ساز که به تبع علاقه به حرفه خانوادگی، سازسازی برایش جدی می‌شود. او به طور خاص کمانچه و ویولن می‌سازد و سفارش‌هایی از شهرهای مختلف ایران مانند تهران، بندرعباس، تبریز و… را برای ساخت ساز آماده می‌کند. طغیانی هم به‌سختی کار با ابزار سخت  در سازسازی اشاره می‌کند، اما نتیجه آن را لذت‌بخش و ظریف می‌داند: «با تمام سختی‌هایش واقعا لذت‌بخش است. به‌خصوص وقتی که  تو به عنوان سازنده می‌توانی از چوب یک ساز زیبا و خوش‌صدا خلق کنی. » تجربه طغیانی از واکنش‌های اجتماعی نسبت به هنرش اما متفاوت است: « بیشتر افراد وقتی برای سفارش یا تحویل آن به کارگاه ما می‌آیند و متوجه ساخت ساز توسط یک زن می‌شوند تشویقم می‌کنند.» زهرا رجب پور۳۴ ساله و دارای مدرک کارشناسی ارشد پژوهش هنر است. او که درحال حاضر مدرس دانشگاه هنر شیراز است، فعالیتش را از سال ۸۷ شروع کرده و در ابتدای امر ، تار و سه‌تار می‌ساخته و به‌واسطه رشته تحصیلی‌اش که صنایع دستی بوده کار معرق و منبت هم انجام داده است. او که در دوران دانشجویی در دانشگاه هنر اصفهان درس می‌خوانده در سازمان صنایع‌دستی آموزش سازسازی دیده است.    
رجب پور در سال ۹۵ ساخت قیچک و تنبور را آغاز می‌کند و در این زمان به‌ندرت تار و سه تار می‌سازد و به صورت خاص به ساخت قیچک می پردازد و از آنجایی که نوازندگان قیچک بسیار کم هستند و مثلا در شیراز اصلا حضور ندارند علیرغم میلش به نوازندگی قیچک، مجبور می‌شود کمانچه را جایگزین قیچک کند. درحال حاضر حدود ۵ ماه است که او آموزش نوازندگی کمانچه را شروع کرده و بیشتر درگیر فراگیری نوازندگی کمانچه است. او معتقد است بسیاری از هنرمندان ما کمتر حاضر به انتقال تجربه و آموزش هنرشان به دیگران هستند و در حیطه سازسازی او با این مسئله می‌پردازد.
حمیرا اکبری که 23 سال بیشتر ندارد و اهل ارومیه ولی ساکن تهران است، از روزی که خودش را شناخته با سازسازی آشنا و دمخور شده، زیرا پدرش هوشنگ اکبری، از شاگردان استاد ابراهیم قنبری و شناخته‌شده‌ترین سازندگان ساز بوده و همواره در کارگاهی که در منزل داشته مشغول ساخت ویولن بوده است. او می‌گوید: «عشقی که از کودکی در وجود پدرم نسبت به ساخت ویولن می‌دیدم من را هم به این حرفه علاقه‌مند کرد تا در کارگاه او مشغول آموزش ساخت ساز شوم. پدرم از همان کودکی مرا با تمامی‌مراحل ساخت ویولن آشنا کرد و افتخار این را دارم که اولین ویولنی که ساختم، مورد تایید استاد بزرگوار ابراهیم قنبری مهر قرار گرفت و در ماهنامه گزارش موسیقی سال 1392 نامم به عنوان اولین بانوی سازنده ویولن در ایران به ثبت برسد. عشقی که از ساخت ویولن گرفتم، باعث شد از رفتن به دانشگاه صرف نظر کرده و کل وقتم را صرف این حرفه کنم.» سمیه صابری، بانوی قوچانی 32ساله هم پس از پشت سر گذاشتن دوره بیماری سخت خود و از دست دادن ناگهانی همسرش راه او را ادامه می‌دهد و تصمیم می‌گیرد کاری کند که چراغ کارگاه همسرش روشن بماند. پس از برادرانش که همگی به نوازندگی و ساخت ساز مشغول بوده‌اند، تقاضا می‌کند این کار را به او آموزش بدهند. ابتدا وقتی اطرافیان متوجه می‌شوند که او می‌خواهد سراغ کمانچه‌سازی برود مخالفت می‌کنند.
روزهای اول کار برای او بسیار سخت و طاقت‌فرسا بوده است. وقتی برادرش از او می‌خواهد تا انبردست را به او بدهد و او حتی نمی‌دانسته انبردست چیست یا وقتی به او می‌گوید دستگاه خراطی را روشن کند و  او نمی‌داند این دستگاه چطوری روشن می‌شود. علاوه بر اینکه کار به گفته او با دستگاه‌های مخصوص برش بسیار خطرناک بوده و ترس قطع شدن انگشت‌ها در این پروسه همواره وجود داشته است.  اما او بالاخره پای دستگاه‌ها می‌ایستد و کار را به سرانجام می‌رساند و پس از 8  ماه اولین کمانچه اش را می‌سازد. او سختی‌های کار ساخت ساز را که البته از پس آن برمی‌آید، اینطور شرح می‌دهد: « باید به چوب‌بری برویم، الوار بخریم و آن‌ها را در ابعاد مورد نظرمان برش بزنیم و تازه پس از آن سختی‌های دیگر در مراحل بعد آغاز می‌شود، زیرا باید با دستگاه خراطی و اره فلکه‌ای و دیگر ابزارآلات سنگین کار کنیم و خب همه این‌ها به زور بازو احتیاج دارند. ولی ما زنان سازساز با علاقه ای که به این کار داریم از پس آن برمی‌آییم و از مسیری که در آن قرار گرفتیم برنمی‌گردیم. » متاسفانه صابری در این مسیر از کمک نهادهای حمایتی برخوردار نشده است: «یک بار به یکی از این نهادها مراجعه کردم تا بتوانم با گرفتن وامی، کارگاهی مستقل تاسیس کنم. وقتی از نهاد مربوطه برای بازدید آمدند و دلیل درخواست وام را پرسیدند و من گفتم برای کار خراطی می‌خواهم، نه تنها کمکم نکردند بلکه گفتند بهتر است سراغ حرفه‌ای زنانه بروم و مثلا خیاطی کنم.» او معتقد است: «این مسئله از این نوع نگاه ناشی می‌شود که حضور خانم‌ها در مشاغل سخت نظیر سازسازی و نجاری از نظر عوام وجهه جالبی ندارد و حتی گاه پیش آمده که از سوی آقایان و دیگر افراد جامعه تحقیر شده‌ایم و ما را مسخره کرده‌اند.»
صابری اما با وجود تمام مشکلات حالا به کار ساخت ساز عشق می‌ورزد و کارگاه ساز سازی که در شهر خودش برپا کرده خانه امید و آرزوها و آینده زندگی او و هنرش است مثل دیگر زنان جدی سازنده ساز.

برچسب‌های خبر