سروقد متولد سال 60 است و فعالیت حرفه ای را از سال 1382 در رشته پرسسینه شروع کرده و سال بعد در شاخههای سهگانه پاورلیفتینگ(پرس، اسکات، لیفت) وارد رقابتها شده است. او از سال 1390 وارد رقابتهای کشوری شده و تابهحال حدود سیزده چهارده مقام قهرمانی کشور را در سبکهای مختلف کسب کرده که رکورد لیفت سنگین وزن کشور با سیصد و هفتاد کیلو از سال 1396 در اختیار اوست.
درباره مسابقه اخیر صحبت کنید و بفرمایید در چه سطحی برگزار شد؟
این مسابقه کشوری بود و در سبک igpu (اتحادیه ورزشیهای قدرتی) در سه شاخه اسکات، پرسسینه و دد لیفت برگزار شد. من به عنوان میهمان ویژه دعوت شدم و در دسته 140+ کیلوگرم شرکت کردم و با مجموع 1050 کیلو وزن، یک رکورد در سطح جهانی به ثبت رساندم. بچههای تیم من هم همه با مدال برگشتند. یعنی تیم چهارنفره ما توی این مسابقات سه مدال طلا بهدست آورد و یک مدال نقره. این مسابقات با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شد و از دوماه قبل پوسترهایش منتشر شده بود. حدود صد نفر از کل کشور به این مسابقات آمده بودند. من و چهار نفر دیگر از برترینهای پاورلیفتینگ کشوربه عنوان میهمان ویژه دعوت شده بودیم. میهمانان ویژه به نوعی افتخار و برند (شاخص) در مسابقات شرکت میکنند و سطح کیفی مسابقات را بالا میبرند.
مهمترین شاخصه در سبکها و مسابقات تحت عنوانهای مختلف پاورلیفتینگ از نظر شما چه چیزی است؟
از نظر من رعایت کیفیتها و استانداردها و از همه مهمتر همین وزنهای است که که ورزشکار به عنوان رکورد به ثبت میرساند. چون تنها عامل ثابت و مشترک بین تمام این سبکها، وزنهها هستند که تغییر نمیکنند.
چطور در این مدت آمادگی مطلوب را کسب کردید؟
قرار بود مسابقات کشوری در اسفندماه گذشته در کرمانشاه برگزار شود، که بهخاطر شیوع کرونا ابتدا چند ماه به عقب افتاد و بعدش هم کنسل شد. با اعلام این مسابقات من و تیمم اعلام حضور کردیم. تمام افراد در این مسابقات به صورت انفرادی شرکت میکردند و این فقط از امتیازات میهمان ویژه بود که میتوانید یک تیم به همراه خود ببرد.
شما تیم خودتان را بردید؟
بله این امتیاز مخصوص میهمانان ویژه بود و این مسابقات فرصت خیلی خوبی برای این است که جلوی بیانگیزگی بچهها را بگیرد. ورزشکاران ما با کمترین امکانات و درآمد، ده ماه تمرین مداوم و وقتگیر داشتند. البته من بعد هجدهسال سابقه ورزشی، صرفا توی مسابقاتی شرکت میکنم که از نظر کیفی مورد تایید باشد و احترام و شأن یک ورزشکار در سطح من، در آن حفظ شود. مسابقات تحت عنوان سبکها و اتحادیههای مختلفی برگزار میشود، اما مهمترین موضوع آن وزنهای است که در آنها به ثبت میرسد. البته من میخواهم یک سال دیگر وزنه بزنم تا در مسابقات جهانی IGPU، یا IPL (که زیر مجموعه IGPU است) شرکت کنم که ورزشکاران خیلی قدرتمندی در آن شرکت میکنند. بعد از آن دیگر از مسابقات خداحافظی کنم و تنها کارم پرورش شاگرد و مربیگری خواهد بود. ورزش من در همین فولادشهر شروع شده و همینجاهم تمام خواهد شد.
این بار خود شما به تنهایی قرار است شرکت کنید؟
بله. چون من بیشترین مجموع وزنه را در کشور زده ام، به این مسابقات دعوت شده ام. الان حدودا ده نفر برای این مسابقات اعلام آمادگی کردند. البته خیلی از هزینههایش مثل هزینه پرواز و هتل با خودمان است. یعنی یک ورزشکار برای قهرمانی خودش و مطرح کردن نام کشورش در یک رقابت بینالمللی باید شخصا هزینه کند.
ورزشکاران شما با چه بضاعتی در رقابتهای اخیر شرکت کردند؟
کار خیلی بزرگ است که یک تیم از یک شهر کوچک و کمدرآمد مثل فولادشهردر این مسابقات شرکت کرده و آن وزنهها را در سطح کشور زدند. سه نفر از ما چهارنفر مقام اول را کسب کردند و یک نفر هم مقام دوم را در همان وزنی آورد که نفر اولش همتیمی خودش بود. در صورتی که اینها از نظر مالی خیلی ضعیفند و رقبای آنها در شهرهای بزرگ، هزینههای سنگینی برای ورزش کرده بودند. به جرئت باید بگویم که از هر صد نفر شاگرد من نهایتا چند نفر آنها مشکل مالی ندارند و باید در این شهر به عنوان مربی، شخصا به شاگردهایم کمک کنم تا بتوانم استعدادهای خوب را شناسایی کنم و پرورش بدهم.
حتما برای حضور توی این مسابقات هم سختی کشیدید؟
خود من، هم به عنوان یک باشگاهدار، هم به عنوان یک مربی و هم به عنوان یک ورزشکار حرفه ای، مسئولیت سختی داشتم و برای شرکت در این مسابقات از بعضی هزینههایم زدم تا به آن برسم. باقی بچهها که بماند. خوب ما در شرایط ممنوعیت تردد بینشهری به مسابقات رفتیم و از تربیت بدنی منطقه لنجان نامه گرفتیم. بچهها واقعا روزهای قبلش، دنبال تأمین مخارج بودند و شب قبل مسابقه ما به سختیهای زیادی گرفتار شده بودیم.
از شرایط مسابقه بگویید؟
من چهارصد کیلو اسکات پا زدم، سیصدوپنجاه کیلو لیفت و سیصد کیلو پرسسینه. همه از من انتظار لیفت سنگینتر داشتند اما من متأسفانه به سختی رسیده بودم تهران و مسابقه لیفت ساعت دوازده شب انجام شد و من ده ساعت توی شرایط مسابقه بودم و بدنم کاملا تخلیه انرژی شده بود. یعنی دوبار گرم کردم و از طرف ستاد کرونا آمدند و گفتند که مسابقات باید تعطیل شود. بعد با صحبتهایی که انجام شد مسابقه از سر گرفته شد. همین فشار باعث شد که برای اینکه مسابقه سریعتر به پایان برسد به ورزشکارها گفتند در هر قسمت دو نوبت بیشتر نمیتوانند وزنه بزنند. خوب معمولا ورزشکار در دفعه سوم به رکوردی که میخواهد برسد، نزدیک تر میشود و من فقط در اسکات بود که سه بار وزنه زدم. مشکل بعدی این بود که در سالن تمرین وزنه اندازه کافی نبود و من با سیصدوچهل کیلو وزنه شروع به تمرین کردم که توانستم شصت کیلو بالاتر آن، یعنی چهارصد کیلو را در مسابقه به ثبت برسانم. درصورتی که اگر وزنه برای گرمکردن داشتم این رکورد بیشتر میشد. حتی با همین وجود، میلههالتری که با آن تمرین میکردم، زیر بار وزنه خم شد. من در تمریناتم رکورد بالاتری زده بودم و امیدوارم در مسابقات جهانی آن را ثبت کنم.
بچههای شما چه وزنههایی زدند؟
علی قاسمی در دسته نود کیلویی جوانان با مجموع ششصدوهفتاد کیلو وزنه اول شد و طلا گرفت. علی قنبری در دسته 110 کیلو بزرگسالان هفتصدوهشتادوپنجکیلو مجموع کرد و اول شد. حسین غریبپور در همین دسته 110 کیلو بزرگسالان با علی قنبری همگروه بود که با ششصد و ده کیلو دوم شد.
شما تمام سابقه ورزشیتان را در فولادشهر کسب کردید؟
بله و همینجا هم تمام میکنم. شاگردهای من هم همه مال همینجا هستند. شاگرد از شاهین شهر و بهارستان هم داریم اما باقی، تمام بچههای فولادشهر هستند. یعنی ما یک تیم داریم که از فولادشهر در مسابقات کشوری شرکت میکند و مقام میآورد و این خیلی برای فولادشهر و حتی استان اصفهان ارزشمند است. از همین تیم فعلی ما، فقط حسین غریبپور، ساکن شاهینشهر است. ما خیلی از مقامهای خودمان را با عنوان شهرداری فولادشهر کسب کردیم و در حق ما خیلی کم لطفی کردند و با وجودی که میدانند بچههای تیم ما با چه شرایط مالی توی مسابقات شرکت کردند، کمک چندانی به آنها نکردند. مدتهاست که ورزش بیارزش شده و من شدیدا از این وضعیت رنج میبرم.