سلام مردمان دارالعباده یزد به شهروندان دارالمؤمنین اصفهان
سلام به شهردار این شهر جاودان هنر و فرهنگ جناب آقای دکتر نوروزی
و سلام پرنده ای است رها که سفیر صدای دوستان است و صریر جانهای مهربان.
سلام بر جهانی که نصف جهان است و تمام جان.
به راستی کدام موسیقی زلال در نغمه های زاینده رودت جاری است که با شور موجهایش، پرندگان مهاجر به خواب شیرین میروند. چه زیباست که در زمزمه جاری تو و در قنوت قناتهای یزد ، نام خدا جاری است و کدام شناسنامه ای چنین نسب ما را به هم خواهد رساند. آری! تو را از سالهای دور می شناسم. از رایحه تپنده بته هایی که بر سفره های قلمکاری ات روییده اند؛ چونان ترنج ها و ترمههای یزد که بر دار قالیها لبخند میزنند تا لبخندشان برکت روزگاران باشد. تو را می شناسم که «نقش جهانت» را کمال الملک به تصویر کشیده است و زلال نجابتت را دستان هنرنواز فرشچیان و اندیشههای بلندت را عالمان زلالاندیش.
به راستی در هزار رنگ مینا و منبتهایت چه رازی نهفته است که چشمها چنین به جادوی هنرت خیره میمانند و چقدر شبیه اند راز قلمدانهای خاتمکاری تو و آواز ترمههای خوشنگار یزد. هر دو چه زیبا دلبری میکنند و چه زیبا سخن میگویند.
یزد، شیراز و اصفهان از دیرباز، پیوند برادری بسته اند تا راز خشتهای خام یزد و شکوه گنبدهای فیروزه اصفهان و شهد غزلهای حافظ شیراز را به آن سوتر مرزها برسانند. ستونهای فرهنگ و هنر و اندیشه ایران اسلامی که بر گرداگرد هر ستونش، اسلیمی لالههای سرخی است که شهیدانه خاک را به معراج میبرند.
من آمدهام تا پیام مهر مردمان دارالعباده یزد را در پرنیانی از شکوفه و لبخند به مردمان دارالمؤمنین تقدیم کنم به پاس بزرگداشت روز اصفهان که نصفجهان است و مهرش به جان.
و این است راز پرشکوه سه کهنشهر ایران زمین: شیراز و یزد و اصفهان که در زیر پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران، چون نگینی درخشان، تجلی هنر و اندیشه و فرهنگ اسلامی و ایرانی اند.
سه نبض تپنده در قلب ایران.