درواقع دو فضایی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی، نوعی «مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری» محسوب میشود که تلاش میکند با عقلانیکردن روند حرکت جمعیت، شهری آرامتر، کمهزینهتر و برخوردار از امنیت شهری و امنیت روانی شهروندان را فراهم کند. کاستلز مطرح میکند در فضای جدید معنای مکان بازسازی میشود و نگاه به شهر بهعنوان «فضای مکانها» تبدیل به «فضای جریانها (Space of Flows)» میشود که از یکسو، حرکت جمعیت و از سوی دیگر، حرکت اطلاعات را راهبری میکند. این تغییر درواقع زمینه نگاه یکپارچه به شهر دو فضایی شده را فراهم میکند. این فضای جدید ازیکطرف محصول توسعه سختافزار و نرمافزارهایی بود که خلق «واقعیت مجازی» را امکانپذیر میساخت و از طرف دیگر متأثر از تمایل به رهیدن از «فرسایشهای انرژی» در جهان واقعی و اندیشه زندگی در «جهان دیگر» بود. پرهیز از فرسایش انرژی انسان، سوخت و فرسایش محیطزیست و دسترسیهای آسانتر و فشردهتر به امکانات اداری و شهری، شرایط ظهور «شهر مجازی» را فراهم و نظام جدید «شهرسازی واقعی-مجازی» را محقق میسازد.
زندگی بدون تلفن همراه، اینترنت، شبکههای پیامرسان اجتماعی، تلویزیون و حتی ابزارهای مدرن تکنولوژی در روزهای کرونایی نهتنها غیرقابلتصور و وحشتناک است، بلکه این امکانات به حقیقتهای زندگی ما تبدیل شدهاند. ازآنجاییکه تجمع در مکانهای بسته، بهسرعت شرایط را برای انتقال این ویروس مساعد میکند، توصیهشده که مردم در استانهای درگیر با ویروس کرونا کمتر به بیرون از خانه مراجعه کنند. در همین راستا، مدارس و دانشگاهها نیز فعالیتهای آموزشیشان را برای مدتی تعطیل کردهاند تا افراد مجاب به ماندن در خانه باشند. در خانه ماندن آنهم برای چندین روز متوالی میتواند فرصتی مناسب برای بهرهگیری از فضای مجازی باشد. البته استفاده از فضای مجازی برای کارهای ضروری روزمره بیشتر مدنظر است. در این فضای جدید به قول پائول ویرلیو، مفهوم بازکردن و بستن دروازه شهر یا تقسیمهای شهری بر اساس میدان، خیابان و کوچه یا اساسا معماری مبتنی بر مکان محوری به پایان میرسد. معماری فضای مجازی مبتنی بر تغییر تکنولوژیکی زمان و مکان است و ساختهای قابلدسترسی همزمان برای همگان است. به لحاظ نظری، دو فضاییشدن شهر، در ارتباط عمیق با «پارادایم دوجهانی شدنها» است. پارادایم دوجهانی شدنها بر این نظریه تأکید میکند که صنعت ارتباطات بهطور عام شرایط سرعتیافتهای را برای حرکت جمعیت، ارتباطات بین فردی و نزدیک کردن فضاها فراهم کرده است. این روند در دو فضای واقعی و مجازی صورت میگیرد.
جهان شدنها در جهان واقعی متأثر از «صنعت حملونقل» است که شرایط تسهیلشدهای را برای انتقال «انسان با بدن» فراهم آورده و معنای نزدیکتری از فاصله بین مکانها را تحقق بخشیده و احساس دوری و نزدیکی را در سطح وسیعی تغییر داده است. بر اساس آمار ارائهشده و قابلدسترس، با افزایش شیوع ویروس کووید19 استفاده از اینترنت و بهتبع آن فضای مجازی افزایش یافته است. این معنی صرف فعل غیرمتعارف آن نیست؛ بلکه افزایش وبینارها و استفاده از تحصیل مجازی نیز در این شاخه قرار میگیرد. از طرف دیگر آنچه بسیار رونق یافته و میتواند در طولانیمدت فضای حقیقی جامعه را مخدوش کند، رشد فضای ارتباطی جامعه و استفاده از نرمافزارهای ارتباطجمعی مانند واتساپ، اینستاگرام، تلگرام و غیره است که بخش عمدهای از وقت اقشار مختلف جامعه و نهفقط جوانان را به خود اختصاص داده بود. پیش از شیوع این ویروس، زنگ خطر افزایش استفاده از آن موردتوجه بود؛ ولیکن نبود کنترل مناسب و بالأخص زمانبندی در این خصوص این هیولای خوشسیما را بسیار بزرگتر از قبل و حتی در برخی موارد خطرناکتر میکند. یکی از جنبههای مهم زندگی در شهر واقعی و جهان واقعی، جنبه دیداری زندگی روزمره است که ناشی از حسی بودن و با بدن بودن مکان است. خیس شدن در باران، دیدن انواع متنوعی از چهرههای مردم در حال حرکت، کنش و واکنشهای روزمره مردم، نور آفتاب و هوای تاریک و صدها نمونه دیگر، حوزه گسترده قابلرؤیت شهرها را به نمایش میگذارد. همه اینها به امر مجازی بدل شده است؛ درعینحال روند روبه افول احساس در ارتباط با نیروهای مؤثر محیطی موردتوجه است.